سفر امام رضا(ع) به ایران و رشد جریانهای شیعی
حجتالاسلام دکتر غلامرضا بهروزی لک، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
دوران امام رضا(ع) و سه امام پس از ایشان را دوران حضور امامان معصوم(ع) تحت کنترل و نظارت دستگاه خلافت، آن هم با یک احترام ظاهری میدانیم. هر چند هر چهار امام معصوم(ع) در این دوره به دست عباسیان شهید میشوند... این دوران بهویژه از زمانی که مأمون، حاکمیت را از برادرش امین میگیرد، با چالشهای خاصی مواجه است. او برای اینکه بتواند تمام بنیعباس را تحت سیطره خود قرار دهد، نیازمند حامیانی است. با شعار «الرضا من آلمحمد(ص)» توسط بنیعباس، حامیان بسیاری در اقصی نقاط جهان اسلام پیدا شد. مأمون در جستوجوی پایگاه حمایتی متفاوت از دستگاه سنتی بنیعباس، رویکرد تازهای درقبال شیعیان مطرح کرد.علاوه بر این، جریانهای شیعی یاد شده در شرایطی بودند که میتوانستند آسیبها و چالشهایی را برای حکومت بنیعباس فراهم کنند. از آنجایی که امام رضا(ع) در آن دوره مورد توجه و حمایت شیعیان بود، فراخواندن او از مدینه به توس به نوعی تلاش برای جلب حمایت و از بین بردن فعالیتهای انقلابی شیعیان بود. پس ورود ایشان به خراسان میتوانست ظاهر دستگاه خلافت را خوب جلوه دهد و شاید بتوانیم این مسئله را علت اساسی فراخوانی امام رضا(ع) به دستگاه خلافت و پیشنهاد ولایتعهدی به آن حضرت قلمداد کنیم.
ولایتعهدی؛ نمونه بارز تبدیل تهدیدها به فرصت
در این شرایط، امام رضا(ع) به توس منتقل شد، اما تدبیر و مدیریت ایشان مانع سوءاستفاده مأمون از حضور آن حضرت در دستگاه خلافت شد. آن حضرت، پذیرش مشروط ولایتعهدی را در نظر داشت. به این معنا که حضرت اعلام عمومی کرد با شرایط خاصی ولایتعهدی را میپذیرد؛ اینکه در امور اجرایی دخالتی نکند، عزل و نصبی انجام نداده و هیچ مسئولیت عملی را در این دوره به عهده نداشته باشد.
این مسئله پیام روشن و آشکاری دارد مبنی بر اینکه امام(ع) ظاهراً ولایتعهدی را پذیرفته اما در واقعیت قبول نکرده است. یعنی ولایتعهدی که در آن دوران طبق رسم، برخی از اختیارات حکومتی را بهمنظور آماده شدن برای خلافت بر عهده داشته حالا یک مسئله تشریفاتی است. امام رضا(ع) با این کار علاوه بر خنثیسازی توطئه مأمون، فرصتسازی انجام داد.
او با این کار، شیعیان را از تعرض و ستم آشکار مأمون حفظ کرد. البته مأمون همواره اقدامات خود را برای کنترل و محدودسازی و از بین بردن شیعیان انجام میداد ولی امام رضا(ع) توانست جریانهای شیعی را با حضور خود به نوعی محفوظ بدارد.
دیگر اینکه امام رضا(ع) این چالش و تهدید را تبدیل به فرصت کرد تا برای ارائه فضیلت اهلبیت(ع) تلاش کند. حدیث سلسلهالذهب، نخسین گام در این راه بود.
مأمون پس از آوردن امام رضا(ع) به مرو، جلسات علمی و مناظرههای متعددی با حضور علمای مختلف تشکیل میداد و با این کار میخواست امام(ع) را تحقیر کند اما حضرت رضا(ع) در مناظره با صاحبان ادیان و مکاتب مختلف همواره پیروز بود.
نیت سیاسی شوم و پلید مأمون اساس دعوت و فراخواندن حضرت به خراسان بود. مأمون حکومت را بسیار دوست داشت و نمیتوان گفت حاضر به دخالت امام(ع) در امور حکومت بوده است. پس مواردی که مأمون به ظاهر ابراز محبت و دوستی کرده، واقعی نیست بلکه پوششی است برای اینکه حکومت او شکلگیری رسمی و استنادی به خود بگیرد.
حضور امام رضا(ع) در یک منطقه خارج از سرزمینهای سنتی جهان اسلام آن دوره یعنی حجاز و عراق، زمینههای برکات را برای این مناطق در جهان اسلام به وجود آورد. هر چند حضور امام رضا(ع) در این منطقه با اصرارهای مأمون صورت پذیرفت اما در عمل آثار و پيامدهای درخشانی به همراه داشت. حضور امام رضا(ع) در ايران موجب رشد و گسترش تشيع شد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س) الگوی دختر مسلمان است
-
1 خرداد
-
میگویند کار کودک سود ندارد
-
مأموریت سختی درپیش داریم
-
سفر امام رضا(ع) به ایران و رشد جریانهای شیعی
-
ما توانستیم
-
خط و نشان مقاومت بیخ گوش اشغالگران
-
آینده متعلق به دختران ایران است
-
الزام سران قوا و ائمه جمعه به بیطرفی در انتخابات
-
سازماندهی امور مهاجران و اتباع در اولویت خانه ملت
-
تلفنخانهای برای دلها
-
«جغرافیا»یی که برملاکننده «تاریخ» است
-
عریضههای زائران امام رضا(ع) در دوره قاجار
-
آزادسازی 50 زندانی جرایم مالی غیرعمد در پویش «نذر امام(ع)»
-
گلباران بارگاه نور