شاید این روزها که در سالروز شهادت سردار دل‌ها قرار داریم، کمتر کسی باشد که بریده‌هایی از صحبت‌های حاج‌قاسم را درباره همدلی و به‌ویژه حمایت از جوان‌ها ندیده یا نشنیده باشد که فرمود: «این‌ها همه مردم ما هستند؛ آیا همه بچه‌های شما متدین‌اند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ جامعه هم خانواده شماست؛ اینکه بگوییم من هستم و بچه‌های حزب‌اللهی خودم، اینکه نمی‌شود حفظ انقلاب؛ من اصلاً قبول ندارم در بین بچه‌حزب‌اللهی‌ها بگوییم این آدم با آن شکل و قیافه است...» از حاج‌قاسم البته جز این انتظاری نمی‌رفت، چه اینکه او همیشه فرزند ضرورت زمانه خود بود و خوب می‌دانست انقلاب اسلامی ایران در این مقطع زمانی که دوران بلوغ خود را پشت سر گذاشته و در دوره تعالی به‌سر می‌برد، بیش از هر زمان دیگری به همدلی همه اجزا و آحاد خود نیازمند است. اما در این میان هنوز برخی تلاش می‌کنند با ایجاد دوقطبی‌هایی بین افراد جامعه خط‌کش جدایی بگذارند و میانشان با «تو این‌طرفی هستی و ما آن‌طرفی» فاصله بیندازند، اما واقعاً نمی‌دانند «اینکه نمی‌شود حفظ انقلاب!».
دیروز ویدئویی از صحبت‌های کارشناس برنامه «جهان‌آرا» شبکه افق در فضای مجازی دست‌به‌دست شد که در آن ‌‌برنامه این فرد در صحبت‌هایی عجیب و بی‌منطق با زیرسؤال‌بردن افتخارات ورزشی علی دایی، با بیان اینکه «ایشان قهرمان محسوب نمی‌شود، خدا به ایشان قد بلندی داده است و هرکسی سانتری می‌کشید توپ به‌سر او برخورد می‌کرد و وارد دروازه می‌شد؛ این افراد قهرمانان ما نیستند!» از نهادهای قضایی و امنیتی خواست به‌جای ممنوع‌الخروج‌کردن وی و افرادی مثل او، بگذارند آن‌ها از کشور «بروند تا ایران تطهیر شود!». جدا از اینکه آیا با رفتن علی‌دایی‌ها و... از کشور، ایران تطهیر می‌شود یا اصلاً انقلاب اسلامی ایران به تطهیری این‌چنین نیاز دارد، باید پرسید با چه منطقی برای همین به‌اصطلاح تطهیر، به‌جای رویکرد اصلاحی، رویکرد حذفی را توصیه می‌کنید؟ درحالی‌که رویه دین مبین اسلام، قانون اساسی و سفارش امام راحل و رهبر معظم  انقلاب همیشه ‌روش جذب حداکثری و بهره‌گیری از ظرفیت اجتماعی همه افراد جامعه بوده است. تردیدی نیست برخی چهره‌های مشهور در روزهای ناآرام چند ماه گذشته با گفتار و ‌رفتار خود بر آتش اختلاف و دودستگی دمیدند و باعث شدند عده‌ای از جوان‌ترها ‌‌تهییج شوند، اما در نهایت، به‌فرموده رهبر معظم  انقلاب«این جوان و نوجوان، بچه‌های خود ما هستند؛ ما با این‌ها بحثی نداریم؛ این‌ها هیجان است، احساسات است، یک‌قدری بی‌دقتی در فهم مسائل است...، بحث سر آن‌هایی است که دارند می‌گردانند قضایا را؛ آن‌ها کسانی هستند که با نقشه وارد میدان شده‌اند!»و از طرف دیگر روش برخورد با همین تهییج‌کنندگان نیز الزاماً مقابله‌به‌مثل با آن‌ها نیست. اینکه از کسی که گذشته‌ای پرافتخار در میادین ورزشی داشته است بخواهیم ایران را ترک کند و بر این باور باشیم با رفتن او ایران تطهیر می‌شود، اشتباهی بزرگ‌تر از اشتباه خود آن‌هاست. این ایجاد دودستگی همان اشتباهی است که تله آن را دشمنان قسم‌خورده انقلاب پهن کرده‌اند و همین چهره‌های مشهور یا سلبریتی‌ها در آن گرفتار شدند و باید حالا ما مراقب باشیم در همان تله گیر نکنیم و به‌جای دمیدن در تنور این اختلافات و ارائه راهکارهای من‌درآوردی، بهتر است کار را به قانون بسپاریم. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «عاملان جنایت، قتل، تخریب یا تهدید به‌آتش‌زدن دکان و ماشین کاسبان و مردم و آن کسی که با تبلیغات آن‌ها را وادار به این کارها کرده، هر یک باید به‌اندازه گناهشان مجازات شوند؛ البته مجازات باید به‌وسیله قوه‌قضائیه‌ای که با قدرت و سلامت و پرانگیزه است انجام شود و هیچ‌کس حق ندارد خودسرانه و به‌خیال خود دست به‌مجازات بزند!».
رویه پیامبر رحمت(ص) ‌نیز چنین بود که با همه مجاهدت‌ها برای هدایت جامعه، آنجا که با برخوردهای زشت و زننده عده‌ای نادان و حتی کفار روبه‌رو می‌شدند، با صبوری و رحمت با آن‌ها برخورد می‌کردند و مادامی‌که این رویه جواب می‌داد، روشی غیر از این برنمیگزیدند و همین روش تبلیغی ایشان را در میان مردم به «پیامبر رحمت» و اسلام را به «دین مهربانی» مشهور کرد. 
نکته آخر اینکه انقلاب اسلامی ایران و مردمی که با جان و مال و آبروی خویش پای آرمان‌های خود ایستاده‌اند، نیازی به تطهیر ندارند. این کشور در کوران حوادث همیشه سربلند بوده و کافی است به تصویر بی‌بدیل مردمی بنگرید که با هر نگرش و سلیقه‌ای در سیزدهم آبان، تشییع شهدا ‌و این روزها در خیابان‌های کرمان و دیگر نقاط کشور در سالروز شهادت حاج‌قاسم سلیمانی حضور دارند و عهدنامه استقامت و پایمردی خود را در مسیر انقلاب امضا می‌کنند و جان‌فدا می‌مانند تا خط بطلانی بر تلاش دشمن برای ایجاد انشقاق و دوقطبی میانشان بکشند.