خرده روایت‌هایی از حماسه‌آفرینی «مرد میدان»

عرض ارادت به «سردار دل‌ها» ادامه دارد

خرده روایت‌هایی از حماسه‌آفرینی «مرد میدان»

آستان‌نیوز

مثل خیلی‌های دیگر درباره سردار، فقط نشنیده بود و یا او را از روی دیدن کلیپ‌ها نمی‎شناخت. بلکه خودش هم پس از سال‌ها حضور در جبهه‌های دفاع مقدس، در سال‌های اخیر افتخار پیدا کرده بود تا در رکاب سردار سلیمانی، مدافع حرم باشد. «حاج‌حسین فروغی» همرزم شهید سلیمانی در جمع دانش‌آموزان و در مراسمی که طی جشنواره «زندگی به رنگ امنیت» در مدارس امام رضا(ع) برگزار شد، روایتگر خاطراتی از دوران دفاع مقدس تا جبهه سوریه بود. 


​​​​​​​کسی چه می‌داند...

هر کدامشان یادگاری از روزهای حضور در میدان به غنیمت برده‌اند. حاج‌حسین فروغی نیز یادگاری در پایش دارد که عصای زیر بغلش نشانی آن است. اما با همه زخم‌هایش نمی‌نشیند، ایستاده و راسخ سخن می‌گوید. به خصوص آنجایی که حرفش گل می‌اندازد و نام سردار غیور اسلام، شهید قاسم سلیمانی را می‌برد. او را از روی شناخت و باوری که از نزدیک پیدا کرده، سیدالشهدای مقاومت می‌خواند و برای اثبات این عنوان، یک ساعت ایستاده از حماسه‌آفرینی‌های سردار شهید تعریف می‌کند. 
اما کلامش را با تعریف و قدردانی از حجاب و عفاف دختران واحد 6 امام رضا(ع) آغاز کرد و توضیح داد: برای حفظ حرمت حرم اهل بیت(ع) و ناموس مسلمین، سردار سلیمانی چه رشادت‌هایی به خرج داده است. فرازی از سوره قدر را ‌خواند و خطاب به دخترها گفت: من درباره حاج‌قاسم از دیگران نشنیده‌ام یا کلیپ‌های او را از رسانه‌ها ندیده‌ام، سال‌ها از دوران دفاع مقدس تا جنگ سوریه، به عنوان سرباز سپاه اسلام در رکابش جنگیده‌ام. با توجه به همین مسئله این را می‌گویم: «کسی چه می‌داند، حاج‌قاسم که بود...». 
در دوره دفاع مقدس، 44 کشور در جبهه پشتیبانی از دشمن برآمدند و کشور ما به پشتوانه ولایت فقیه پیروز میدان شد. اما جبهه دشمن این بار به پشتوانه 70 کشور دنیا وارد جنگ سوریه و منطقه شد تا به حساب خودشان بساط اسلام را کامل از روی زمین برچینند. به ظاهر در قدم‌های نخست هم موفق شدند، چون در 6 ماه حدود 85 درصد خاک سوریه را به آشوب کشیدند و تا مرزهای کاخ ریاست جمهوری بشار اسد پیش رفتند. 

نوبت حرم است
او در ادامه با برشمردن تعدادی از جنایت‌های جبهه تکفیری تعریف کرد: سربازان تفکر سلفی ـ وهابی با دشمنان جنگ تحمیلی تفاوت داشتند؛ معتقد بودند چه بکشند و چه کشته شوند به بهشت می‌روند، برای همین با تمام قوا می‌جنگیدند. البته برای رفتن به بهشتی که می‌گفتند، از هیچ جنایت و وحشی‌گری فروگذار نمی‌کردند! تا پایشان به شهرهای سوریه رسید، مردان را از زنان جدا کردند و آن‌ها را جلو چشم اعضای خانواده‌شان قتل‌عام کردند و زنان را به اسارت بردند. مقبره‌های شریف از جمله حجربن‌عدی را از بین بردند و به ایشان اهانت کردند. دشمنی بر دیوار حرم حضرت زینب(س) نوشته بود: پس از حجر بن عدی، نوبت حرم حضرت زینب(س) است!
اما حرم اهل بیت(ع) خط قرمز مردان شیعه است که مبادا پای نامحرمان به صحن حرم برسد. مثل همه جبهه‌ها، تا پای حاج‌قاسم سلیمانی به میدان جنگ سوریه باز شد و خبرش به گوش دشمنان رسید، سست شدند. شبانه با نیروهایش به سوریه رسید و در حالی که حرم در محاصره و نزدیک سقوط بود، در میان حیرت همه نیروهای سوری وارد حرم شد و نقشه بیرون راندن نیروها را ریخت. 
وقت عملیات که رسید مثل مولایش حضرت اباعبدالله(ع) رو به همه نیروها کرد و گفت: بچه‌ها تا اینجا آمدید و مأجورید اما می‎توانید در تاریکی شب بروید. حتی یک رزمنده پا پس نکشید و خیلی‌ها به شهادت رسیدند ولی نگذاشتند پای یک سلفی، صحن حرم را آلوده کند. بچه‌های جبهه مقاومت کنار فرمانده رشید اسلام، حاج‌قاسم، آرزوی جنگیدن در شب عاشورا در رکاب امامشان را تحقق عملی بخشیدند، سر و جان دادند ولی نگذاشتند حرمت حرمین شریفین بشکند. 
اگر او نبود، چیزی از حرم اهل بیت(ع) نمی‌ماند و بیرق اسلام را در سراسر ملل اسلامی پایین می‌کشیدند. سال‌ها باید بگذرد تا اثر خدمات و جانفشانی‌های این سردار رشید اسلام برای ما و همه عالم روشن شود. فقط ژنرال‌های کارکشته نظامی دنیا می‌دانند او که بود. بارها ابراز حیرت کرده‌اند که چطور یک فرمانده می‌تواند همزمان در جبهه‌هایی از غزه و لبنان تا افغانستان، عراق و سوریه را هدایت و راهبری کند. او فراتر از یک شهید، قهرمان ملی یا ناجی یک ملت بود. او فرستاده خدا و احیاگر اسلام بود.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه