امام علی(ع) چگونه طلایه‌دار وحدت مسلمانان شد؟

چند سطر کتاب

امام علی(ع) چگونه طلایه‌دار وحدت مسلمانان شد؟

وحدت موضوعی تازه و بدیع نیست و مابه‌ازای این مقوله را می‌توان در صدر اسلام و در سیره بزرگان و اهل‌بیت(ع) پیدا کرد. یکی از سردمداران وحدت و حفظ جامعه اسلامی حضرت امیرالمؤمنین، علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است. در این باره بخش‌هایی از کتاب «پیشوایان شیعه، پیشگامان وحدت» از مهدی مسائلی را می‌خوانیم.


«بدون شک نقش امیرالمؤمنین در برقراری وحدت اسلامی و جلوگیری از تفرقه و تشتت میان مسلمین از واقعیات مهم تاریخی است که کسی را یارای انکار آن نیست. آن‌گونه که گفته‌اند اسلام بقا و ثبوت خویش را بیش از آنکه مدیون شمشیر علی باشد، مدیون سکوت و تحمل او است؛ زیرا شمشیر آن حضرت به منزله ابزاری برای ایجاد قدرت اسلام بود، ولی سکوت ایشان به منزله بقای اسلام و ثبوت آن تلقی می‌شد. چنان‌که خود آن حضرت درباره دلایل سکوت خود می‌فرماید: «سوگند به خدا اگر بیم آن نبود که مسلمانان پراکنده شوند و به کفر بازگردند و دین صدمه ببیند، بی‌گمان تا آنجا که توان داشتیم این وضع را دگرگون می‌ساختیم».
آری، وحدت مسلمین آن‌قدر مهم است که آن حضرت با وجود مصائب سنگین، راه صبر در پیش گرفته و به حفظ اتحاد جامعه اسلامی می‌پردازد؛ صبری که درباره‌اش فرمود: «دیدم صبر بر چنین حالت طاقت‌فرسایی عاقلانه‌تر است. پس صبر کردم؛ در حالی که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشتم».
همچنان که پیش از آنکه به سوی بصره برود نیز در خطبه‌ای فرمود: «دیدم صبر از تفرق کلمه مسلمین و ریختن خونشان بهتر است؛ مردم تازه مسلمان‌اند و دین مانند مشکی که تکان داده می‌شود، کوچک‌ترین سستی آن را تباه و کوچک‌ترین فردی آن را وارونه می‌کند. آنگاه فرمود: چه می‌شود طلحه و زبیر را؟ خوب بود سالی و لااقل چند ماهی صبر می‌کردند و حکومت مرا می‌دیدند، آنگاه تصمیم می‌گرفتند. اما آنان طاقت نیاوردند و علیه من شوریدند و در امری که خداوند حقی برای آن‌ها قرار نداده با من به کشمکش پرداختند».

من اختلاف را دوست ندارم
ابن ابی الحدید در شرح خطبه شقشقیه نیز نقل می‌کند در داستان شورا چون عباس می‌دانست نتیجه چیست از علی خواست در جلسه شرکت نکند، اما امام علی(ع) با اینکه نظر عباس را از لحاظ نتیجه تأیید می‌کرد، پیشنهاد را نپذیرفت و عذرش این بود: انی اکره الخلاف، یعنی من اختلاف را دوست ندارم. هم او در جایی دیگر از کتابش و ذیل خطبه ۶۵ نقل می‌کند: «یکی از فرزندان ابولهب اشعاری مبتنی بر فضیلت و ذی حق بودن علی و ذم مخالفانش سرود. علی او را از سرودن این‌گونه اشعار که در واقع نوعی تحریک و شعار بود نهی کرد و فرمود: برای ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقی بماند از هر چیز دیگر محبوب‌تر و با ارج‌تر است».
همان‌گونه که پس از رحلت پیامبر وقتی ابوسفیان به منظور ایجاد اختلاف در میان مسلمانان در خانه حضرت علی را زد و به او گفت دستت را بده تا با تو بیعت کنم و دست تو را به عنوان خلیفه مسلمانان بفشارم، آن حضرت که از نیت او آگاه بود، فرمود: من فعلاً مشغول تجهیز پیامبر [آماده‌سازی برای کفن و دفن] هستم و در ادامه نیز فرمود: تو در پی کاری هستی که ما اهل آن نیستیم.
آری همه این فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌های مولای آزادگان، امیرالمؤمنین(ع) بود که موجب حفظ وحدت صفوف مسلمین شد و مسلمین نیز همه قوت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان می‌دادند از این وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود داشتند؛ چنان‌که موفقیت‌های محیرالعقول خود در سال‌های بعد را نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه