کنشگری زن مسلمان در افق حجاب

کنشگری زن مسلمان در افق حجاب

حجت‌الاسلام دکتر حسین سوزنچی


​​​​​​​مسئله حجاب (که شاید به‌خودی خود و منفصل از زمان و مکان، یک حکم دست چندم در شریعت باشد) به دلایل تاریخی-اجتماعی در یک قرن اخیر اهمیت خاصی یافته و اگر این جایگاه خاصی که امروز پیدا کرده درست فهم نشود، نمی‌توان تحلیل درستی از بسیاری از جریان‌های معاصر داشت.
 اگر حدیث منسوب به حضرت زهرا(س) که «برای زن بهتر این است مردان او را نبینند و او مردان را نبیند» را در گوشه ذهنمان پررنگ کنیم، می‌توان گفت در سنت اسلامی دو نگاه به حجاب وجود داشته است: یکی نگاهی که حجاب را ذیل این حدیث می‌دید که خروجی‌اش توصیه به پرده‌نشینی و خانه‌نشینی زن است و دیگری حجاب را در کنار و بلکه مکمل این حدیث می‌دید، با این بیان که حدیث یاد شده، در مقام بیان یک قاعده کلی در روابط زن و مرد است که می‌خواهد بگوید اصل بر عدم اختلاط است؛ اما حجاب، ناظر به این واقعیت میدانی است که اساساً زندگی انسان، اجتماعی است و زندگی اجتماعی، جز با حدی از اختلاط بین زن و مرد ممکن نیست، بنابراین حجاب در اسلام، نه مهر امضایی بر پرده‌نشینی زن، بلکه مهر تأییدی بر حضور زن در میان جامعه است، اما به نحوی که جنسیت او تحت‌تأثیر امور جنسی قرار نگیرد.
 شاید از بهترین صورت‌‌بندی‌های این نگاه دوم، بحث‌های شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» باشد. ایشان در نیمه اول کتاب با جریان غرب‌زده درگیر است که آنان حجاب را از منظر تسلط مرد بر زن تحلیل می‌کنند و در نیمه دوم با جریان طرفدار پرده‌نشینی زن و هر دو در این مشترک‌اند که «حجاب» را به مثابه «محدود کردن زن» قلمداد می‌کنند و ذیل نگاه اول قرار می‌گیرند و ایشان می‌کوشد با تبیین نگاه دوم، از ایده «حجاب به مثابه مصونیت» دفاع کند.
 حقیقت این است پس از پیروزی انقلاب اسلامی این حداکثر معنایی است که از حجاب در جامعه ترویج شد که با اینکه واقعاً یک پله از تلقی غربی و سنتی بالاتر است، اما همچنان حجاب را برای زن در موضع انفعال قرار می‌دهد.
اما می‌توان تقریری از حجاب ارائه داد که حجاب نه از موضع انفعال، بلکه از زاویه فعال بودن زن مطرح و به مثابه کنشگری زن باشد. البته اصل این ایده در آثار شهید مطهری هست اما بسط نیافته است. در واقع الگوی غرب برای ورود زن به جامعه یا الگوی فمینیستی است که در باطن خود مردسالار است (و به تعبیر شهید مطهری زنانگی زن را نادیده می‌گیرد و او را همچون انسان بی‌بها وارد جامعه می‌کند) و یا الگوی سرمایه‌داری است که جدی گرفتن زنانگی زن را در این می‌داند که زن را به مثابه کالای جنسی وارد جامعه کند. در قبال این دو، اسلام با جدی کردن حجاب می‌خواهد نشان دهد هم زنانگی زن در مقام حضور اجتماعی وی را جدی می‌گیرد و هم نمی‌خواهد حضور او در جامعه را در افق جنسی قرار دهد. در این فضا حجاب نه صرفاًیک واکنش انفعالی و برای مصونیت زن، بلکه یک اقدام کنشگرانه و برای ارائه الگویی از حضور زن در جامعه است که در عین جدی گرفتن زن بودن وی، مانع فروکاستن این زنانگی به افق امر جنسی می‌شود.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه