ولایت، مفهومی مهم در زیارت شیعیان است

پروفسور«لگنهاوزن» در نشست «زیارت در الهیات تطبیقی»:

ولایت، مفهومی مهم در زیارت شیعیان است

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در نشست «زیارت در الهیات تطبیقی» بر اهمیت مفهوم ولایت در زیارت شیعیان تأکید کرد.به گزارش قدس آنلاین، نشست «زیارت در الهیات تطبیقی» چهارشنبه ۲۶ مردادماه با سخنرانی پروفسور محمد لگنهاوزن، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد. در ادامه دیدگاه‌های لگنهاوزن در این نشست را می‌خوانید. 

زیارت نه تنها در اسلام بلکه در همه ادیان و مذاهب وجود دارد و جایی که زیارت می‌کنند مقدس محسوب می‌شود و در اغلب مواقع همراه با زهد و زحمت در راستای رسیدن به سیر و سلوک است. موضوع زیارت برای الهیات تطبیقی بسیار مناسب است، بنابراین بنده به این موضوع می‌پردازم. الهیات تطبیقی موضوعی خاص در 20 سال اخیر بوده است. البته برخی اعتقاد داشتند الهیات تطبیقی برنامه‌ای داخل الهیات مسیحی و کاتولیک است و این سؤال پیش آمد که اگر کسی کاتولیک نیست، می‌تواند وارد الهیات تطبیقی شود؟ 

منظور از  الهیات تطبیقی چیست؟
در الهیات تطبیقی می‌توانیم از دیدگاه‌های دینی و حتی غیردینی استفاده کنیم. الهیات در کشورهای اسلامی معمولاً به کلام اسلامی ترجمه می‌شود و کلام یکی از علوم اسلامی است، یعنی تاریخ خاص خود را دارد و افرادی می‌توانند در رشته کلام اسلامی متخصص باشند، اما در اروپا به‌ویژه آلمان و اتریش اگر کسی بخواهد الهیات کاتولیک را تدریس کند، باید کلیسا وی را تأیید کند، در غیر این صورت اجازه تدریس نخواهد داشت. پس الهیات صرفاً یک علم نیست بلکه دفاع از اعتقادات است و آنچه با عنوان الهیات مسیحی وجود دارد با جهان اسلام تفاوت دارد.
الهیات تطبیقی در اروپا و آمریکا این امکان را به افراد داد که با دین‌‌هایی غیر از دین خودشان آشنا شوند و فهم بیشتری از آن داشته باشند. اغلب الهیات تطبیقی را با کثرت‌گرایی دینی مقایسه می‌کنند و گفته می‌شود ما می‌توانیم از ادیان دیگر استفاده کنیم و لازم نیست همیشه با آ‌نها جدل کنیم و بگوییم دین ما بهتر از دین شماست، بلکه حتی می‌توانیم به وسیله آشنایی با سایر ادیان و مذاهب از اعتقاداتمان دفاع کنیم. در الهیات تطبیقی لازم نیست حتماً دیگران به دین شما دربیایند تا آن‌ها را دوست داشته باشید.

پیچیدگی‌های مقوله زیارت به‌واسطه حضور در ادیان و مذاهب مختلف
گاهی اوقات در زیارت کراماتی پدید می‌آید که منجر می‌شود طرفداران ادیان بگویند این ثابت می‌کند دین ما بهترین دین است، اما در الهیات تطبیقی به موضوع کرامات و ارزش معرفت‌شناختی آن در ابعاد دیگری هم پرداخته شده است. حتی کمونیست‌ها زیارت دارند و در آلمان شرقی کمونیست‌ها به زیارت مزار مارکس می‌رفتند. در آمریکا عده‌ای به زیارت کشته‌‌شدگان آنارشیست می‌روند. حزب کمونیست چین نیز برنامه‌هایی را برای زیارت کمونیست‌ها در چند شهر در نظر گرفت. از نظر پدیدارشناسی، زیارت مقوله‌ای پیچیده است و آداب مختلفی در ادیان و مذاهب وجود دارد. جایی که مورد زیارت است شامل قبرها، معبد، کوه‌ها، رودخانه، جای تولد شخص مقدس، جایی که شخصی رویا دارد، جایی که آثار یک شخص مقدس پیدا می‌شود و... است.
در یهودیت زیارت در موقعیت‌های خاص در معبد سلیمان واجب بود اما پس از نابودی معبد، دیگر زیارت واجب نیست بلکه حضور در کنار دیوار ندبه تنها یک رسم است و برای آن‌ها واجب شرعی نیست. مسئله دیگر طواف است؛ در همه ادیان نوعی طواف پیدا می‌شود، اما طواف در مسیحیت چندان برجسته نیست، البته چند استثنا وجود دارد اما کمرنگ است. یهودیان و مسلمانان همیشه خلاف جهت عقربه‌های  ساعت طواف می‌کنند، ولی بودایی‌ها برعکس آن عمل می‌کنند که علت و حکمت آن را درنیافته‌ام. روشن است آنچه زائران به دور آن طواف می‌کنند برای آنان اهمیت زیادی دارد و می‌توانند از ابعاد و زوایای مختلف آن را ببینند.

اهمیت زیارت اورشلیم در یهودیت، مسیحیت و اسلام
درباره زیارت در میان مسیحیان باید گفت زیارت در اورشلیم از قرن چهارم به بعد برای مسیحیان بسیار واجب شد. افکار مسیحیان درباره زیارت براساس کتاب مقدس و یونان و روم باستان و نوشتارهای پدران کلیسا آمده و این امر سرآغاز ادبیات وسیعی درباره زیارت در مسیحیت شد.
در قرون وسطا هم در میان مسیحیان بحث زیادی بود که باید به زیارت باطنی توجه زیادی کنیم نه اینکه تنها همانند توریست باشیم و به زیارت جاهای مختلف برویم. پاپ بندیکت شانزدهم درباره زیارت می‌گوید: در زیارت قرار نیست جایی زیبا یا آثار تاریخی را ببینیم، بلکه باید از خودمان بیرون برویم تا بتوانیم با خدا ملاقات کنیم... به‌خصوص وقتی مسیحیان به اورشلیم و محل مصیبت حضرت مسیح یا به روم می‌روند چنین حالتی پیدا می‌کنند.
بحث زیارت اورشلیم برای بررسی زیارت در اسلام هم مهم است، چراکه یکی از موضوعات جنگ امپراتوری بیزانس با ایرانیان و مسلمانان در صدر اسلام بر سر زیارت بود. وقتی خسروپرویز اورشلیم را فتح کرد، قطعه‌ای صلیب را که مربوط به زیارت مسیحیان بود با خود برد. از این رو امپراتور بیزانس گفت باید بر سر آن بجنگیم و در نهایت آن صلیب را از پسر خسروپرویز پس گرفتند.
در سوره روم نیز بحثی درباره شکست رومیان وجود دارد و اینکه به زودی پیروز شدند و این امر سبب خوشحالی مسلمانان می‌شود. وقتی خسروپرویز کشته شد و پسرش به قدرت رسید و صلیب را به هراکلیتوس پس داد، وی آن را در اوایل سال ۶۳۰ به اورشلیم برد. دو سال پیش از آن صلح حدیبیه بین پیغمبر و مردم قریش در مکه صورت گرفت. در سال ۵۲۹ هم جنگی بین مسلمانان و بیزانسی‌ها رخ داد. پس چرا مسلمانان از پیروزی امپراتوری بیزانس بر ایرانی‌ها خوشحال شدند، در حالی‌ که سال پیش بین آن‌ها جنگی رخ داده بود؟
بیشتر مفسران مسلمان می‌گویند یکی از دلایل خوشحالی مسلمانان این است که مسیحیان افرادی توحیدی و دارای دین بوده‌اند، اما برخی می‌گویند باید از جنبه سیاسی به این ماجرا نگاه کنیم، چون وقتی امپراتوری بیزانس پیروز شد، دشمنان مسلمانان تضعیف شدند.
 به نظر بنده هم دلیل خوشحالی مسلمانان سیاسی بود، چون قریش عمدتاً طرفدار ایران و دشمن روم بود. بنابراین مسلمانان خوشحال شدند که بیزانس پیروز شد، چون دشمن آن‌ها یعنی قریشی‌ها از این ماجرا ناراحت شدند. البته سندهای خوبی برای این گفته ندارم و تنها حدس بنده است.

زیارت در میان شیعیان
در میان شیعیان مفهوم ولایت اهمیت زیادی دارد. ما معتقدیم ائمه(ع) می‌توانند برای ما نزد خداوند شفاعت کنند و این مفهومی مهم در زیارت است. برای شیعیان زیارت راهی برای نزدیکی به خداست به وسیله نزدیکی به کسانی‌که به خدا نزدیک هستند، چون ائمه الهام الهی و نیز با خدا ارتباط نزدیکی داشتند، از این رو می‌توانند برای نیازهای دنیوی و اخروی ما به‌خصوص در روز قیامت شفاعت کنند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه