نگاهی به اقدامهای 400 سال پیش برای توسعه فرهنگ کتابخوانی در مشهد
نهضت با قدمت وقف کتاب
محمدحسین نیکبخت
اگر یادتان باشد، در صفحه نخست رواق اشاره کردیم که قدمت کتابخانه حرم مطهر که مقدمهای برای تأسیس کتابخانه بزرگ و معروف آستان قدس رضوی بوده است، به حدود یک سده پس از شهادت امامرضا(ع) بازمیگردد.
مبنای شکل گرفتن کتابخانه، وقف قرآن در حرم مطهر بود و تا مدتها، این کتاب آسمانی اصلیترین بخش از کتابخانه را تشکیل میداد. امروزه در مجموعه گنجینه کتب خطی آستان قدس رضوی، قرآنهایی از قرنهای سوم و چهارم هجری وجود دارد که واقفان آنها در زمره رجال و شخصیتهای نامدار دوره خود بودهاند. در قرن نهم هجری، ظاهراً برای نخستین بار وقف کتابهایی غیر از قرآن کریم بر حرم رضوی رایج شد؛ البته پیش از آن هم معدود کتابهایی از این قبیل وجود داشت. واقف کتاب «روض الجنان» (تفسیر ابوالفتوح رازی) که در قرن نهم این کتاب را وقف کرده است، به این مسئله اشاره میکند که کتابهای تفسیری در حرم رضوی معدود و نایاب است و به همین دلیل کتاب مذکور را وقف کرده است. تردیدی نیست که وضعیت کتابخانه در حرم رضوی در دوره تیموری بهتر شد و با تقویت جایگاه وقف در حوزه کتاب و کتابخوانی، شرایط به نحو مؤثری تغییر کرد و احتمالاً به ایجاد کتابخانهای کوچک در آستان قدس رضوی انجامید.
آغاز نهضت وقف کتاب
عصر صفویه را باید دوران رونق فوقالعاده سنت وقف در حوزه کتاب و کتابخوانی بدانیم. میدانیم که پس از یورش ازبکان به مشهد در سال 968 خورشیدی، کتابخانه حرم تقریباً از بین رفت و بیشتر نسخههای غیرقرآنی آن توسط مهاجمان به ماوراءالنهر برده و فروخته شد. اما پس از غلبه شاهعباس بر مشهد، وی افزون بر تلاش برای بازسازی و توسعه فضای اماکن متبرکه، توجهی هم به جایگاه کتابخانه حرم رضوی کرد. او تا پیش از سال985 خورشیدی، علاوه بر پنج جلد قرآن نفیس، بخشی از کتابخانه شخصی خودش را موسوم به کتابخانه شاهی وقف آستان قدس رضوی کرد. در بین این کتابها، افزون بر قرآنهای نفیس، کتابهای علوم عقلی و اسلامی هم وجود داشت. چنین اقدامی موجب رونق وقف کتاب برای حرم رضوی شد؛ یعنی تأثیر این رویکرد مانند تلاش برای توسعه عمرانی حرم مطهر، بزرگان کشور را برای ورود به این حوزه تشویق کرد. مسابقه وقف و اهدای کتاب به کتابخانه آستان قدس رضوی، از این زمان دستکم تا پایان دوره صفویه برقرار بود و حتی در این بین واقفانی داریم که حجم بالایی از کتابهای خود را وقف کتابخانه حرم رضوی کردند و به یک معنا، کتابخانه آستان قدس شکل واقعی و اصلی خود را بدست آورد.
فعالان عرصه نهضت وقف کتاب
اسکندربیک منشی در کتاب «عالمآرای عباسی» به موضوع آغاز نهضت وقف کتاب در عصر صفویه اشاره میکند و مینویسد: «در کتابخانه شریفه (کتابخانه شاهعباس) آنچه مصاحف و کتب عربی و علمی بود از فقه و تفسیر و حدیث و امثال ذالک، وقف سرکار حضرت امام ثامن ضامن ابوالحسن علی بن موسیالرضا(ع) فرموده به آستان مقدسه فرستادند». همان طور که اشاره شد، این اقدام سرآغاز ورود دیگر شخصیتهای مذهبی و سیاسی به عرصه وقف کتاب و در واقع شرکت در این نهضت فرهنگی بزرگ بود. شاهزادگان صفوی، بانوان حرم سلطانی و پس از آن دیگر فرمانروایان این دودمان، موضوع وقف کتاب برای حرم رضوی را بخشی جداییناپذیر از برنامه فرهنگی و مذهبی خود میدانستند. با این حال فعالان اصلی نهضت وقف کتاب برای کتابخانه آستان قدس را، نه شاه و درباریان صفوی بلکه علما و دانشمندان نامدار این دوره تشکیل میدادند. شیخ بهایی یکی از این دانشمندان بزرگ بود که نیمی از کتابخانه شخصی خود را مشتمل بر کتابهای بسیار نفیس علمی و دینی وقف کتابخانه حرم رضوی کرد. حجم وقف کتاب از سوی برخی علمای عصر صفوی آن قدر قابل توجه بود که در آن زمان، رکوردی بینظیر به حساب میآمد. از جمله این افراد رکورددار «ابنخاتون عاملی» از علما و فقهای نامدار دوره صفوی بود که فقط در یک نوبت و در سال 1036 خورشیدی،
400 نسخه کتاب خطی را وقف حرم رضوی کرد که در نوع خود بینظیر و قابل توجه است. میرداماد و میرفندرسکی نیز از جمله واقفان کتاب به حرم مطهر رضوی بودند. هر چند که بخش مهمی از این کتابها، به مرور زمان از بین رفت اما گزارشهای مربوط به آنها در کتابهای تاریخی قابل مشاهده است. عبدالله افندی اصفهانی، نویسنده کتاب مشهور «ریاضالعلما» در گزارش خود از کتابخانه آستان قدس رضوی که احتمالاً آن را در سال 1070 خورشیدی به رشته تحریر درآورده، از تأثیر نهضت وقف کتاب بر گسترش و توسعه کتابخانه حرم رضوی سخن میگوید و حتی به کتابهای نفیسی مانند قرآنهای منسوب به ائمه معصومین(ع) اشاره میکند که برخی از آنها، امروزه در موزه قرآن آستان قدس رضوی در معرض دید عموم قرار دارد. این نهضت در نهایت، کتابخانه آستان قدس را به یکی از کتابخانههای معتبر جهان اسلام تبدیل کرد.
آغاز نهضت وقف کتاب
عصر صفویه را باید دوران رونق فوقالعاده سنت وقف در حوزه کتاب و کتابخوانی بدانیم. میدانیم که پس از یورش ازبکان به مشهد در سال 968 خورشیدی، کتابخانه حرم تقریباً از بین رفت و بیشتر نسخههای غیرقرآنی آن توسط مهاجمان به ماوراءالنهر برده و فروخته شد. اما پس از غلبه شاهعباس بر مشهد، وی افزون بر تلاش برای بازسازی و توسعه فضای اماکن متبرکه، توجهی هم به جایگاه کتابخانه حرم رضوی کرد. او تا پیش از سال985 خورشیدی، علاوه بر پنج جلد قرآن نفیس، بخشی از کتابخانه شخصی خودش را موسوم به کتابخانه شاهی وقف آستان قدس رضوی کرد. در بین این کتابها، افزون بر قرآنهای نفیس، کتابهای علوم عقلی و اسلامی هم وجود داشت. چنین اقدامی موجب رونق وقف کتاب برای حرم رضوی شد؛ یعنی تأثیر این رویکرد مانند تلاش برای توسعه عمرانی حرم مطهر، بزرگان کشور را برای ورود به این حوزه تشویق کرد. مسابقه وقف و اهدای کتاب به کتابخانه آستان قدس رضوی، از این زمان دستکم تا پایان دوره صفویه برقرار بود و حتی در این بین واقفانی داریم که حجم بالایی از کتابهای خود را وقف کتابخانه حرم رضوی کردند و به یک معنا، کتابخانه آستان قدس شکل واقعی و اصلی خود را بدست آورد.
فعالان عرصه نهضت وقف کتاب
اسکندربیک منشی در کتاب «عالمآرای عباسی» به موضوع آغاز نهضت وقف کتاب در عصر صفویه اشاره میکند و مینویسد: «در کتابخانه شریفه (کتابخانه شاهعباس) آنچه مصاحف و کتب عربی و علمی بود از فقه و تفسیر و حدیث و امثال ذالک، وقف سرکار حضرت امام ثامن ضامن ابوالحسن علی بن موسیالرضا(ع) فرموده به آستان مقدسه فرستادند». همان طور که اشاره شد، این اقدام سرآغاز ورود دیگر شخصیتهای مذهبی و سیاسی به عرصه وقف کتاب و در واقع شرکت در این نهضت فرهنگی بزرگ بود. شاهزادگان صفوی، بانوان حرم سلطانی و پس از آن دیگر فرمانروایان این دودمان، موضوع وقف کتاب برای حرم رضوی را بخشی جداییناپذیر از برنامه فرهنگی و مذهبی خود میدانستند. با این حال فعالان اصلی نهضت وقف کتاب برای کتابخانه آستان قدس را، نه شاه و درباریان صفوی بلکه علما و دانشمندان نامدار این دوره تشکیل میدادند. شیخ بهایی یکی از این دانشمندان بزرگ بود که نیمی از کتابخانه شخصی خود را مشتمل بر کتابهای بسیار نفیس علمی و دینی وقف کتابخانه حرم رضوی کرد. حجم وقف کتاب از سوی برخی علمای عصر صفوی آن قدر قابل توجه بود که در آن زمان، رکوردی بینظیر به حساب میآمد. از جمله این افراد رکورددار «ابنخاتون عاملی» از علما و فقهای نامدار دوره صفوی بود که فقط در یک نوبت و در سال 1036 خورشیدی،
400 نسخه کتاب خطی را وقف حرم رضوی کرد که در نوع خود بینظیر و قابل توجه است. میرداماد و میرفندرسکی نیز از جمله واقفان کتاب به حرم مطهر رضوی بودند. هر چند که بخش مهمی از این کتابها، به مرور زمان از بین رفت اما گزارشهای مربوط به آنها در کتابهای تاریخی قابل مشاهده است. عبدالله افندی اصفهانی، نویسنده کتاب مشهور «ریاضالعلما» در گزارش خود از کتابخانه آستان قدس رضوی که احتمالاً آن را در سال 1070 خورشیدی به رشته تحریر درآورده، از تأثیر نهضت وقف کتاب بر گسترش و توسعه کتابخانه حرم رضوی سخن میگوید و حتی به کتابهای نفیسی مانند قرآنهای منسوب به ائمه معصومین(ع) اشاره میکند که برخی از آنها، امروزه در موزه قرآن آستان قدس رضوی در معرض دید عموم قرار دارد. این نهضت در نهایت، کتابخانه آستان قدس را به یکی از کتابخانههای معتبر جهان اسلام تبدیل کرد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه