با معتادان به زندگی نمایشی چه کنیم؟
من، من نیستم!
حوالی امروز
حالا نمیخواهیم خیلی هم مثل شکسپیر حرف بزنیم و اثبات کنیم همه زندگی انسان یک صحنه نمایش است و آدمها بازیگرانی هستند که دائم دارند نقش بازی میکنند. اما به هرحال خیلی از آدمها هستند که بدشان نمیآید در بخشی از زندگی یا لحظاتی از روزشان، نقش آدم دیگری را بازی کنند. به جز اینها علم روانشناسی معتقد است گروهی از انسانها معتاد به زندگی نمایشی میشوند. در این باره مطلبی را به نقل از«سیانبیسی» با ترجمه «امیرمحمد سلطانپور» بخوانید.
چگونه آنها را بشناسیم؟
همه ما در زندگی با افرادی برخورد کردهایم که به نظر میرسد عاشق این هستند همیشه شخصیتی نمایشی از خودشان ارائه بدهند. آنها به شکلی معتاد به این سبک زندگی نمایشی هستند. «اسکات لیونز» درمانگر و روانشناس، 20 سال را صرف تحقیق در مورد چنین افرادی کرده است.
او میگوید یکی از بیمارانش که معتاد به زندگی نمایشی است گفته: «اغلب به دنبال شرایطی میگردم که بتوانم رفتاری پررنگ و لعاب و نمایشی داشته باشم. گاه برای این کار، روایتهای نادرستی هم از خودم ساختهام که در نهایت موجب عصبانیت خودم یا دیگران شده است!»
افرادی مانند این بیمار، به مرور زمان این شخصیت و ویژگیهای نمایشیاش را در خودشان توسعه و رشد میدهند. برخی از آنها پس از مدتی معمولاً احساس تنهایی کرده و از کنترل زندگی خود ناامید میشوند. بگذارید هفت مورد از نشانههای رفتاری افرادی که اعتیاد به زندگی نمایشی دارند را در ادامه یادآور شویم.
از احساس فوریت تا داستانسازی
این افراد برای هر مورد مهم یا غیرمهمی احساس فوریت میکنند. اصلاَ انگار بدون این احساس فوریت در کارهای روزانه، چیزی کم دارند! بنابراین زندگی و کارشان را مملو از تعهدات، پروژهها و ضربالاجلها میکنند.
اغراق از دیگر ویژگیهای آنهاست. آنها ممکن است سعی کنند مثلاً با استفاده از کلمه «وحشتناک» به جای «بد» توجههای بیشتری را به خود جلب کنند.
برای اینکه مطمئن شوند توجه شما کاملاً به سمت آنها جلب شده است صحبتهای خود را با حرکات نمایشی و حالات خاص صورت انجام
میدهند.
افرادی که اعتیاد به نمایش دارند به ندرت در پسزمینه یا در حاشیه میمانند. حتی اگر گاهی بتوانند میل خود را «در مرکز توجه بودن» سرکوب کنند، برای مدت طولانی این کار را انجام نمیدهند. قرار گرفتن در میانه اتفاقهای بزرگ، موجب میشود که احساس مهم بودن کنند.
آنها ماجرای رخدادها و حوادث زندگی را داستانوار و با شدتی غیرضروری بازسازی و بازگو میکنند. البته عادت دارند هر چند وقت یکبار تغییراتی را به داستان اصلی خود اضافه کنند.
معتادان زندگی نمایشی روی عناصر منفی یا هیجانانگیز زندگی دیگران تمرکز میکنند و دوست دارند خود را غرق اتفاقهایی کنند که در زندگی دیگران میافتد. آنها مانند بازیگران و ستارههای هر نمایشی، به تعامل یکطرفه با مخاطب نیاز دارند.
در نهایت ناتوانی آنها در کنترل یا پیشبینی دنیای بیرونیشان سبب میشود احساس درماندگی و قربانی شدن کنند. البته این مورد را ممکن است همه ما تجربه و از آن عبور کنیم، اما برای کسانی که تمایل به زندگی نمایشی دارند این حال بسیار حاد و عمیق است. مثلاً برای بسیاری از مردم، اشتباه گرفتن یک خیابان یا آدرس یک ناراحتی یا اشتباه جزئی است، اما برای افراد معتاد به نمایش، این یک فاجعه است که به شکل ناعادلانه ای فقط برای آنها اتفاق میافتد!
با اینها چه کنیم؟
توانایی شناسایی نشانههای افراد معتاد به نمایش، حس آگاهی را در شما تقویت میکند و به شما ایدههای بهتری در مورد نحوه مدیریت موقعیت در مقابل چنین افرادی میدهد. اگر فردی را دیدید که در آغاز افتادن به چرخه زندگی نمایشی قرار دارد، این موارد را با خودتان تکرار کنید: «او دارد به سمت هوسهای نمایشی خود کشیده میشود... او به تصور خودش میخواهد از اتفاقی بسیار دردناک که قرار است برایش پیش بیاید اجتناب کند...او این رفتار شدید را از خود نشان میدهد، زیرا میخواهد دیده شود». این کار به شما کمک میکند تا در دام نمایش چنین افرادی نیفتید و در عوض با دلسوزی مثبت به ماجرا نگاه کنید.
به این افراد توضیح دهید که شخصیتتان چگونه است و چه چیزهایی را نمیتوانید بشنوید. مثلاً میتوانید بگویید: «من روزهای سختی را سپری میکنم و نمیتوانم در حال حاضر وارد چنین فضایی شوم... یا آمادگی دارم به آنچه برایت اتفاق افتاده گوش کنم، اما توانایی شنیدن هیچ گلایه و شکایتی را که چرا این اتفاقها برایت افتاده ندارم... نظرت چیست بعداً در این مورد صحبت کنیم؟» تعیین یک مرز محکم اما مهربانانه با چنین افرادی، نه تنها به شما احساس بهتری میدهد، بلکه میتواند به کاهش شدت احساس افراد معتاد به نمایش در لحظه نیز
کمککننده باشد.
حقیقت این است که گاهی آنقدر شرایط دشوار و پیچیده میشود که شما فقط مجبور خواهید شد از چنین افرادی فاصله بگیرید. اگرچه اصطلاحات «جدا شدن از یکدیگر» یا«از کسی دور شدن» شاید معنی آنچنان مثبتی ندهند، اما واقعیت این است که شما آگاهانه این فاصله گرفتن را انجام میدهید تا برای خود و زندگیتان انرژی و وقت
بگذارید.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه