راه تمیز دادن بین فکر و خیال

نکته ها / آیت‌الله حائری شیرازی

راه تمیز دادن بین فکر و خیال


برای تمیز بین فکر و خیال، خروجی‌اش را نگاه کن! فرق بین آب و سراب چه بود؟ وقتی به سراب می‌رسیدی، می‌فهمیدی که هیچ است. آب آن است که وقتی به آن رسیدی بفهمی آب است. آن را می‌خوری و رفع عطش می‌کند. خب چه چیزی را بخوریم؟ حديث نفس سراب است، خیالات سراب است. یک ساعت خیال کردی بعد به خودت بگو محصولش چیست؟ هیچ، فقط عمرت تلف شد؛ مثل آدمی که راه رفته تا به سراب رسیده. حاصل این مدت راه رفتنش چه بوده؟ یعنی آخرین رمقی که داشتی و می‌توانستی بر تشنگی صبر کنی، آمدی طرف سراب و اینجا هم آب نیست؛ مثل کسی که چشمش به یک پمپ بنزین افتاده و می‌گوید به آنجا می‌رسم و آنجا بنزین می‌زنم؛ اما وقتی می‌رسد آنجا تعطیل است و هیچ نیست.
ممکن است بپرسید برخی تفکرات ناقص است، مثلاً من فلان خانه را می‌خواهم بسازم، فکر می‌کنم و برنامه می‌ریزم؛ ولی به مشکلی می‌خورم. آیا این به خاطر فکر ناقص است یا خیر؟
مسلم است، همه چیز را با فکر حل نمی‌کنند، تو یک مقدار می‌دانستی و مقدماتی را نمی‌دانستی. مقدماتی که می‌دانستی محصول داد، مقدماتی که نمی‌دانستی محصول نداد؛ اما
وقتی نتیجه این را که محصول نداد می‌بینی، نواقص خودت را می‌بینی. این دیدن آب است؛ ولو نقص خودت باشد، پی بردی که من کمبود دارم، پی بردی که من فکرم ناقص است، این پی بردن، آب است. همین خیلی معرفت است که آدم بفهمد بی‌معرفت است؛ فهم بی‌معرفتی خیلی معرفت می‌خواهد؛ تا بدان‌جا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم.
بوعلی سینا می‌گوید: «لقد طفت في تلک المعاهد گلها و سیرت طرفی بين تلک. المعالم». این کتاب‌هایی که مانده، آثار گذشتگانی که مانده، بر تمامش طواف کردم.
فکرم بالاتر از تمام این راه‌ها و روش‌هاست. بعد از اینکه همه را دیدم، کسی را ندیدم «إلا واضعا کف حائر على ذقن لو قارعة سن نادمه» همه را گشتم، فقط دیدم دست حیرتشان را به چانه‌شان گرفته‌اند.
همین اندازه که انسان بگوید من غلط کردم، برای اینکه بعد از این غلط نکند خیلی خوب است؛ این آب است. تمام اشتباهاتی که انسان کشف می‌کند کمک است. 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه