ناشنیده‌هایی از حیات نورانی سکینه بنت الحسین(س)

به مناسبت سالروز رحلت دختر بزرگوار سیدالشهدا(ع)

ناشنیده‌هایی از حیات نورانی سکینه بنت الحسین(س)

امروز طبق گزارش بیشتر متــون تاریخـــی، ســــالروز رحـلت حضرت سُکَیْنِه، دختـــــر بـــــزرگـــــوار امــــــام حسین(ع) است.


​​​​​​​متأسفانه اطلاعاتمان درباره این بانوی بزرگوار چندان وسیع نیست. بسیاری از گزارش‌هایی که در منابع تاریخی نقل شده ‌است، به لحاظ استناد و محتوا قابل اعتماد نیستند. مطمئنیم که سکینه(س) در جریان واقعه کربلا حضور داشت و گزارش‌هایی از صحبت‌های وی در کربلا، کوفه و شام و واکنش‌های او نسبت به اقدام‌های دشمنان اهل‌بیت(ع) در دست است. با این حال، گستره این گزارش‌ها چنان نیست که بتوان با استفاده از آن‌ها، سیمای نورانی دختر سیدالشهدا(ع) را چنان که باید به تصویر کشید و به همین سبب ناچاریم در بررسی زندگانی و سیره آن بانوی گرامی، به همین داشته‌های محدود اکتفا کنیم و از آن‌ها بهره ببریم.

پرورش ‌یافته دامان اهل‌بیت(ع)
حضرت سکینه(س)، دختر امام حسین(ع) و بانوی معظم، رباب دختر امرؤالقیس است. طبق گزارش سیدمحسن امین در «اعیان‌الشیعه»، پدر رباب از نصرانیان منطقه شام بود که در روزگار خلیفه دوم مسلمان شد و از فرط علاقه به امیرمؤمنان(ع)، دخترانش را به عقد پسران آن‌ حضرت درآورد. رباب را بانویی فاضله، اهل دانش و مسلط به فنون ادبی معرفی کرده‌اند که یک سال پس از واقعه کربلا، از غم و اندوه درگذشت. می‌دانیم که فن بلاغت در میان فرزندان امیرالمؤمنین(ع) نیز رواج کامل داشت و خانواده آن ‌حضرت اعم از مرد و زن، در سخنوری بسیار توانا بودند. این ویژگی در حضرت سکینه(س) نیز وجود داشت و او را آراسته به فن بلاغت و توانا در بیان و کتابت توصیف کرده‌اند. ابوالفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی»، برخی شعرهای منسوب به حضرت سکینه(س) را آورده ‌است. آن بانوی ارجمند در منطق و استدلال نیز سرآمد روزگار خود محسوب می‌شد و گفت‌وگوی کوتاه و مناظره‌وار او با نواده یکی از اصحاب رسول‌خدا(ص) که در پی فخرفروشی به دیگران بود، در کتاب‌های روایی و تاریخی ثبت و ضبط شده ‌است. در بعضی متون تاریخی از جلسات درسی سخن به میان آمده که در مدینه و با تدریس حضرت سکینه(س) برگزار می‌شد.

نام واقعی سکینه
درباره تاریخ ولادت حضرت سکینه(س) اطلاعاتی در اختیار نداریم، اما می‌دانیم که او در سال 61قمری و هنگام وقوع حادثه عاشورا، دختری رشد یافته و در سن ازدواج بوده ‌است. ابن‌خلّکان در کتاب «وَفیاتَ الأعیان» از حضرت سکینه(س) با عبارت «سَيّدَةِ نِساءِ عَصْرِهَا» یاد می‌کند و می‌نویسد: نام واقعی آن بانوی بزرگوار آمنه، امینه یا أمیمه (به معنای مادرِ کوچک و مهربان) بوده و «سُکَینه» لقبی است که مادرش به دلیل آرامش و طمأنینه به وی داده‌. این موضوعی است که مورخان دیگر نیز مانند ابوالفرج اصفهانی در «مقاتل الطالبیین» به آن اشاره می‌کنند. حضرت سکینه(س) دختر محبوب امام حسین(ع) بود. طبری در جلد 11 کتاب «تاریخ الرسل و الملوک» به ابیاتی اشاره می‌کند که سیدالشهدا(ع) درباره دخترش سروده که مطلع آن چنین است: «لَعَمْرُک اِنَّنی لَاُحِبُّ داراً / تَحُلُّ بِها سکینةُ و الرُّبابُ»؛ به جان تو سوگند، خانه‌ای را دوست می‌دارم / که سکینه و رباب در آن باشند.

ایفای نقش در واقعه عاشورا
مهم‌ترین بخش از تاریخ زندگانی حضرت سکینه(س) که بر ما معلوم است، به حضور آن بانوی گرامی در واقعه کربلا و حوادث پس از آن بازمی‌گردد؛ هر چند برخی گزارش‌ها در این زمینه هم زیاد مستند نیست.
نویسندگان «مقتل جامع سیدالشهدا(ع)» در جلد نخست آن (ص 130)، ضمن بررسی روایت‌های مربوط به کتاب «اَلدَّمْعَهُ السّاکِبَه» به برخی از این گزارش‌های نامعتبر اشاره می‌کنند اما در این زمینه، روایت‌های قابل اتکا نیز وجود دارد. مثلاً روایت مربوط به ورود کاروان اسیران شام به دمشق که خوارزمی آن را در مقتل خود آورده‌ است؛ گزارشی به نقل از سهل بن سعد که کاروان را هنگام ورود به شهر دیده و حضرت سکینه(س) از او خواسته‌ است تا کاری کند سرِ مطهر امام حسین(ع) را از کنار بانوان دور کنند تا مردم برای دیدن آن از بانوان فاصله بگیرند و چشم غریبه به حرم رسول‌خدا(ص) نیفتد، یا گزارشی که سلیمان بن احمد طبرانی در جلد سوم کتاب «المعجم الکبیر» از مجلس یزید ذکر می‌کند؛ طبق گزارش او، یزید هنگام آوردن سر مطهر امام حسین(ع) به مجلس، بانوان حرم را پشت محل نشستن خود در تالار جا داد تا سرِ مطهر آن‌ حضرت را نبینند و با این شیوه، در پی آزار آن‌ها بود. با این حال، حضرت سکینه(س) برخاست و پس از دیدن سر پدر بزرگوارش، به تلخی گریست و بعدها فرمود: «به خدا قسم سنگدل‌تر از یزید ندیدم و هیچ کافر و مشرکی را در دنیا بدتر از او نیافتم». محمد بن سعد بن منیع در کتاب «طبقات‌الکبری» به محاجّه حضرت سکینه(س) با یزید نیز اشاره می‌کند؛ طبق گزارش وی، آن بانوی گرامی در سخنانی وزین و سرشار از منطق، یزید را خطاب قرار می‌دهد و او را به دلیل رفتارش با خاندان رسالت و به شهادت رساندن امام حسین(ع) توبیخ می‌کند. اثر کلام حضرت سکینه(س) چنان است که یزید در یک عقب‌نشینی آشکار، همه چیز را به گردن ابن‌زیاد می‌اندازد و مدعی می‌شود که از به شهادت رساندن امام(ع)، ابا داشته ‌است!

محل رحلت و خاکسپاری
درباره محل رحلت و خاکسپاری حضرت سکینه(س) نیز توافقی میان مورخان وجود ندارد؛ گروهی مانند بلاذری در «انساب الاشراف» و ابن‌خلکان در «وفیات الاعیان»، آن‌ حضرت را درگذشته مدینه و مدفون در قبرستان بقیع می‌دانند و تعدادی دیگر مانند ابن‌عساکر در «تاریخ مدینة دمشق» گزارش می‌کنند که حضرت سکینه(س) ضمن سفری که در 
سال 117قمری به شام داشت، در دمشق درگذشت و در قبرستان «باب‌الصغیر» این شهر به خاک سپرده‌‌ شد؛ امروزه مرقدی منسوب به آن بانوی گرامی در این مکان وجود دارد. هر چند که مزاری دیگر در مصر نیز به حضرت سکینه(س) منسوب است.

​​​​​​​خبرنگار: محمدحسین نیکبخت

برچسب ها :
ارسال دیدگاه