دکتر مجید معارف در برنامه تلویزیونی سوره :
کسانی که خواستند نهجالبلاغه را تقلید کنند، شکست خوردند
یک حدیثپژوه گفت: در مقابل امیرالمؤمنین(ع) کسانی خواستند خطبههایی تولید کنند اما با شکست مواجه شدند؛ چون خطبههایشان تقلیدی بود. مثلاً ابننباته مصری خواست مثل امیرالمؤمنین(ع) یک خطبه جهادی بگوید، اما نتوانست و شکست خورد.
به گزارش فارس، در سومین قسمت از ویژهبرنامه «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» درباره موضوع «نسبت و ارتباط قرآن و نهجالبلاغه» با مجید معارف، استاد دانشگاه تهران و حدیثپژوه بحث و گفتوگو شد.
معارف در ابتدا گفت: در بررسیهای تطبیقی، هر دو کتابی را میتوان با هم مقایسه کرد؛ در جنبه معارفی خیلی مرسوم است قرآن را با کتابهای آسمانی و مقدس گذشته مقایسه کنند و اشکالی هم ندارد، ولی احتیاط هم لازم است. گاهی هم قرآن را با کتابهای بشری قیاس میکنند که در این صورت آموزههایی از قرآن را با آن کتاب بشری مقایسه میکنند؛ مثلاً میگویند مقایسه آموزههایی از قرآن با فلان کتاب ملاصدرا. پس در دنیای علم، این مسائل جاافتاده است، اما در مورد نهجالبلاغه کار ما مقداری سادهتر است و نمیگوییم ارتباط آموزههای قرآن با نهجالبلاغه چون نهجالبلاغه، سخنان امام علی(ع) و ایشان هم شاگرد پیامبر(ص) است. علم حضرت رسول(ص) هم که علم الهی است. امیرالمؤمنین(ع) به شهادت تاریخ، کسی است که از کودکی در دامان پیامبر تربیت و بزرگ شده و همیشه حتی در حرا هم دنبال پیامبر(ص) بوده است. بنابراین چون ما با چنین فردی در ارتباطیم به خودمان اجازه میدهیم بگوییم بررسی ارتباط قرآن و نهجالبلاغه. امیرالمؤمنین(ع) در جریان شأن نزول روز به روز و آیه به آیه قرآن است و از چنین دانش والایی از قرآن برخوردار است. ایشان هیچ چیز را فراموش نمیکرد چون مشمول دعای خاص رسول خدا بود. این استاد دانشگاه تهران گفت: درباره این تعبیر که نهجالبلاغه اخالقرآن است، من به عنوان نهجالبلاغهپژوه خیلی منشأ و ریشه آن را ندیدم و فکر میکنم سخنی است که مشهور شده ولی ریشه حدیثی ندارد. در مورد تعبیر دیگر که گفتند نهجالبلاغه دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق است، ابن ابیالحدید در مقدمه شرح نهجالبلاغه نوشته ولی گوینده را معرفی نکرده است. از زمانی که قرآن کریم به عنوان آیه و معجزه نازل شد، یکی از دغدغهها و کنجکاویهای دانشمندان این بود که قرآن از چه جهتی معجزه است؟ از اولین وجههایی که درباره اعجاز قرآن به ذهن دانشمندان رسید، مسئله فصاحت و بلاغت بود؛ به این معنا که قرآن کریم از لحاظ فصاحت و بلاغت دارای اعجاز است و نظیر ندارد. کتابهایی مثل دلائلالاعجاز و اسرارالبلاغه عبدالقاهر جرجانی به همین منظور نگاشته شده است. در این کتابها شاخصه، ملاک و معیار بلاغت مشخص شده است. ایجاز، اطناب، تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز از جمله مسائل بلاغی قرآن است که دانشمندان استخراج کردند.
معارف ادامه داد: آنچه علمای ما میگویند این است که بلاغت، مراتب دارد. مثلاً رمانی میگوید: بلاغت سه مرتبه دارد؛ پایین، متوسط و اعلا. بلاغت قرآن در اوج است و کسی نمونهای از ایجاز و اطناب و تشبیهش را ندارد. خود سیدرضی هم گفته منتخبی از بلیغترین سخنان امام علی(ع) را میآورد. هیچ کلامی از لحاظ اعجاز به پای قرآن نمیرسد و از این جنبه، قرآن بیهمتاست و دیگران را دعوت به مسابقه میکند، ولی هیچ کتابی نمیتواند در این مسابقه پیروز شود. ما میتوانیم سایر سخنان را در مرتبه بلاغت با قرآن کریم بسنجیم و وقتی به متون اهل بیت مثل صحیفه سجادیه یا نهجالبلاغه میرسیم، این متون با قرآن کریم قابل مقایسه میشوند. در مقابل امیرالمؤمنین(ع) هم کسانی خواستند خطبههایی تولید کنند اما با شکست مواجه شدند چون خطبههایشان تقلیدی بود. مثلاً ابن نباته مصری خواست مثل امیرالمؤمنین(ع) یک خطبه جهادی بگوید اما نتوانست و شکست خورد. به همین دلیل هم میگویند نهجالبلاغه فوق کلام مخلوق است. این حدیثپژوه گفت: از توفیقات بنده تألیف کتاب «ارتباط نهجالبلاغه و قرآن» است که متن درسنامه من در دوره کارشناسی ارشدم در رشته علوم حدیث است و دراختیار دانشجویان قرار دارد. پیش از هرچیز باید بگویم ارتباط قرآن و نهجالبلاغه یک ارتباط دوسویه است. نهجالبلاغه به یک معنا، بخشی از احادیث قولیه شیعه است و بر اساس آمار، بیشتر احادیث شیعه هم قولیه هستند. نهجالبلاغه نماد کوچکی از احادیث قولیه امام علی(ع) است. پیامبر اسلام(ص) برای صحت و سقم حدیث، قاعده عرضه به قرآن را به ما یاد دادند. پس آنچه از نهجالبلاغه به قرآن عرضه میشود، مهر تأیید میگیرد و خدمت قرآن به نهجالبلاغه میشود.
معارف گفت: به لحاظ مبانی وقتی امیرالمؤمنین(ع) در سایه دانش قرآنی مسلط به مفاهیم قرآن باشد، اعم از اینکه استناد به قرآن بکند یا نکند، توقعی غیر از این نداریم که آموزههای نهجالبلاغه و سخنان امیرالمؤمنین(ع) ترجمان دوبارهای از خود قرآن باشد، ولی در عین حال جدا از این پیش فرض، وقتی خطبههای نهجالبلاغه را که در زمینههای مختلف است دستهبندی میکنیم، میبینیم به آموزههای قرآنی شبیه است. البته برخی افراد اختلافاتی هم بدست آوردند و مثلاً میگویند در قرآن و نهجالبلاغه دنیا مذمت شده ولی در نهجالبلاغه، دنیا غلیظتر مذمت شده و امام علی(ع) دنیا را بیشتر نکوهش کرده است. البته همه این اختلافات توجیه علمی و زمانی شده است. وی ادامه داد: نهجالبلاغه بازتابی از سخنان امام علی(ع) در شرایط جامعه پس از رحلت پیغمبر به فاصله ۲۵ سال است که متأسفانه در این سالها اتفاقات بسیاری افتاده است؛ مثلاً فتوحات بسیاری نصیب مسلمانان شد و بر اثر این فتوحات، غنائم بسیاری به مدینه و بین اصحاب پیغمبر سرازیر و یک نوع دنیازدگی بین مردم رایج شد.
این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: بنابراین خدمتی که قرآن به نهجالبلاغه میکند، این است که وقتی نهجالبلاغه را از نظر معارف و مطالبش به قرآن عرضه میکنید، میبینید قرآن آن را تأیید میکند و اختلافی بین این دو وجود ندارد. معارف گفت: نهجالبلاغه به مثابه تفسیری بر قرآن است. ما یک شکل تفسیر داریم با عنوان تفسیر ترتیبی یا کلاسیک که مفسر به شکل ترتیبی یا موضوعی آیات را تفسیر میکند؛ اگر قرار باشد به این معنا بین قرآن و نهجالبلاغه نسبتسنجی کنیم، نهجالبلاغه، تفسیر قرآن نیست و کسی هم چنین ادعایی ندارد، اما به یک معنای دیگر، نهجالبلاغه تفسیری برای قرآن است و آن معنا اینگونه است که نوعی تفسیر معنوی از قرآن است. یکی از زیباترین جلوههای تفسیری امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه خطبه ۲۱۶ این کتاب است. در این خطبه تفسیر امام علی(ع) از سوره تکاثر بیان شده است. ابن ابیالحدید قسم خورده است: من در ۵۰ سال هزار مرتبه این خطبه را خواندم و هردفعه که خواندم، برایم جدید بود. پس نهجالبلاغه میتواند به برخی از اختلافات تفسیری هم فیصله دهد. مثلاً در مورد همین سوره تکاثر اختلاف تفسیری وجود دارد، در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(ع) درباره و خطاب به مردگان میگویند: ای کاش اینها به قصد عبرتآموزی به قبرستان میرفتند، نه فخرفروشی. آیا این مردم به جنگهای پدرانشان افتخار میکنند؟ آنها که هلاک شدند و از بین رفتند. القصه ما از نهجالبلاغه در حوزه تفسیری، اصول و روش تفسیری استخراج میکنیم که خود این اصول شامل چهار موردند؛ جامعیت، تدبر در قرآن و پرهیز از تفسیر به رأی، اصل استنطاق و اطلاعات تاریخی.
به گزارش فارس، در سومین قسمت از ویژهبرنامه «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» درباره موضوع «نسبت و ارتباط قرآن و نهجالبلاغه» با مجید معارف، استاد دانشگاه تهران و حدیثپژوه بحث و گفتوگو شد.
معارف در ابتدا گفت: در بررسیهای تطبیقی، هر دو کتابی را میتوان با هم مقایسه کرد؛ در جنبه معارفی خیلی مرسوم است قرآن را با کتابهای آسمانی و مقدس گذشته مقایسه کنند و اشکالی هم ندارد، ولی احتیاط هم لازم است. گاهی هم قرآن را با کتابهای بشری قیاس میکنند که در این صورت آموزههایی از قرآن را با آن کتاب بشری مقایسه میکنند؛ مثلاً میگویند مقایسه آموزههایی از قرآن با فلان کتاب ملاصدرا. پس در دنیای علم، این مسائل جاافتاده است، اما در مورد نهجالبلاغه کار ما مقداری سادهتر است و نمیگوییم ارتباط آموزههای قرآن با نهجالبلاغه چون نهجالبلاغه، سخنان امام علی(ع) و ایشان هم شاگرد پیامبر(ص) است. علم حضرت رسول(ص) هم که علم الهی است. امیرالمؤمنین(ع) به شهادت تاریخ، کسی است که از کودکی در دامان پیامبر تربیت و بزرگ شده و همیشه حتی در حرا هم دنبال پیامبر(ص) بوده است. بنابراین چون ما با چنین فردی در ارتباطیم به خودمان اجازه میدهیم بگوییم بررسی ارتباط قرآن و نهجالبلاغه. امیرالمؤمنین(ع) در جریان شأن نزول روز به روز و آیه به آیه قرآن است و از چنین دانش والایی از قرآن برخوردار است. ایشان هیچ چیز را فراموش نمیکرد چون مشمول دعای خاص رسول خدا بود. این استاد دانشگاه تهران گفت: درباره این تعبیر که نهجالبلاغه اخالقرآن است، من به عنوان نهجالبلاغهپژوه خیلی منشأ و ریشه آن را ندیدم و فکر میکنم سخنی است که مشهور شده ولی ریشه حدیثی ندارد. در مورد تعبیر دیگر که گفتند نهجالبلاغه دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق است، ابن ابیالحدید در مقدمه شرح نهجالبلاغه نوشته ولی گوینده را معرفی نکرده است. از زمانی که قرآن کریم به عنوان آیه و معجزه نازل شد، یکی از دغدغهها و کنجکاویهای دانشمندان این بود که قرآن از چه جهتی معجزه است؟ از اولین وجههایی که درباره اعجاز قرآن به ذهن دانشمندان رسید، مسئله فصاحت و بلاغت بود؛ به این معنا که قرآن کریم از لحاظ فصاحت و بلاغت دارای اعجاز است و نظیر ندارد. کتابهایی مثل دلائلالاعجاز و اسرارالبلاغه عبدالقاهر جرجانی به همین منظور نگاشته شده است. در این کتابها شاخصه، ملاک و معیار بلاغت مشخص شده است. ایجاز، اطناب، تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز از جمله مسائل بلاغی قرآن است که دانشمندان استخراج کردند.
معارف ادامه داد: آنچه علمای ما میگویند این است که بلاغت، مراتب دارد. مثلاً رمانی میگوید: بلاغت سه مرتبه دارد؛ پایین، متوسط و اعلا. بلاغت قرآن در اوج است و کسی نمونهای از ایجاز و اطناب و تشبیهش را ندارد. خود سیدرضی هم گفته منتخبی از بلیغترین سخنان امام علی(ع) را میآورد. هیچ کلامی از لحاظ اعجاز به پای قرآن نمیرسد و از این جنبه، قرآن بیهمتاست و دیگران را دعوت به مسابقه میکند، ولی هیچ کتابی نمیتواند در این مسابقه پیروز شود. ما میتوانیم سایر سخنان را در مرتبه بلاغت با قرآن کریم بسنجیم و وقتی به متون اهل بیت مثل صحیفه سجادیه یا نهجالبلاغه میرسیم، این متون با قرآن کریم قابل مقایسه میشوند. در مقابل امیرالمؤمنین(ع) هم کسانی خواستند خطبههایی تولید کنند اما با شکست مواجه شدند چون خطبههایشان تقلیدی بود. مثلاً ابن نباته مصری خواست مثل امیرالمؤمنین(ع) یک خطبه جهادی بگوید اما نتوانست و شکست خورد. به همین دلیل هم میگویند نهجالبلاغه فوق کلام مخلوق است. این حدیثپژوه گفت: از توفیقات بنده تألیف کتاب «ارتباط نهجالبلاغه و قرآن» است که متن درسنامه من در دوره کارشناسی ارشدم در رشته علوم حدیث است و دراختیار دانشجویان قرار دارد. پیش از هرچیز باید بگویم ارتباط قرآن و نهجالبلاغه یک ارتباط دوسویه است. نهجالبلاغه به یک معنا، بخشی از احادیث قولیه شیعه است و بر اساس آمار، بیشتر احادیث شیعه هم قولیه هستند. نهجالبلاغه نماد کوچکی از احادیث قولیه امام علی(ع) است. پیامبر اسلام(ص) برای صحت و سقم حدیث، قاعده عرضه به قرآن را به ما یاد دادند. پس آنچه از نهجالبلاغه به قرآن عرضه میشود، مهر تأیید میگیرد و خدمت قرآن به نهجالبلاغه میشود.
معارف گفت: به لحاظ مبانی وقتی امیرالمؤمنین(ع) در سایه دانش قرآنی مسلط به مفاهیم قرآن باشد، اعم از اینکه استناد به قرآن بکند یا نکند، توقعی غیر از این نداریم که آموزههای نهجالبلاغه و سخنان امیرالمؤمنین(ع) ترجمان دوبارهای از خود قرآن باشد، ولی در عین حال جدا از این پیش فرض، وقتی خطبههای نهجالبلاغه را که در زمینههای مختلف است دستهبندی میکنیم، میبینیم به آموزههای قرآنی شبیه است. البته برخی افراد اختلافاتی هم بدست آوردند و مثلاً میگویند در قرآن و نهجالبلاغه دنیا مذمت شده ولی در نهجالبلاغه، دنیا غلیظتر مذمت شده و امام علی(ع) دنیا را بیشتر نکوهش کرده است. البته همه این اختلافات توجیه علمی و زمانی شده است. وی ادامه داد: نهجالبلاغه بازتابی از سخنان امام علی(ع) در شرایط جامعه پس از رحلت پیغمبر به فاصله ۲۵ سال است که متأسفانه در این سالها اتفاقات بسیاری افتاده است؛ مثلاً فتوحات بسیاری نصیب مسلمانان شد و بر اثر این فتوحات، غنائم بسیاری به مدینه و بین اصحاب پیغمبر سرازیر و یک نوع دنیازدگی بین مردم رایج شد.
این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: بنابراین خدمتی که قرآن به نهجالبلاغه میکند، این است که وقتی نهجالبلاغه را از نظر معارف و مطالبش به قرآن عرضه میکنید، میبینید قرآن آن را تأیید میکند و اختلافی بین این دو وجود ندارد. معارف گفت: نهجالبلاغه به مثابه تفسیری بر قرآن است. ما یک شکل تفسیر داریم با عنوان تفسیر ترتیبی یا کلاسیک که مفسر به شکل ترتیبی یا موضوعی آیات را تفسیر میکند؛ اگر قرار باشد به این معنا بین قرآن و نهجالبلاغه نسبتسنجی کنیم، نهجالبلاغه، تفسیر قرآن نیست و کسی هم چنین ادعایی ندارد، اما به یک معنای دیگر، نهجالبلاغه تفسیری برای قرآن است و آن معنا اینگونه است که نوعی تفسیر معنوی از قرآن است. یکی از زیباترین جلوههای تفسیری امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه خطبه ۲۱۶ این کتاب است. در این خطبه تفسیر امام علی(ع) از سوره تکاثر بیان شده است. ابن ابیالحدید قسم خورده است: من در ۵۰ سال هزار مرتبه این خطبه را خواندم و هردفعه که خواندم، برایم جدید بود. پس نهجالبلاغه میتواند به برخی از اختلافات تفسیری هم فیصله دهد. مثلاً در مورد همین سوره تکاثر اختلاف تفسیری وجود دارد، در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(ع) درباره و خطاب به مردگان میگویند: ای کاش اینها به قصد عبرتآموزی به قبرستان میرفتند، نه فخرفروشی. آیا این مردم به جنگهای پدرانشان افتخار میکنند؟ آنها که هلاک شدند و از بین رفتند. القصه ما از نهجالبلاغه در حوزه تفسیری، اصول و روش تفسیری استخراج میکنیم که خود این اصول شامل چهار موردند؛ جامعیت، تدبر در قرآن و پرهیز از تفسیر به رأی، اصل استنطاق و اطلاعات تاریخی.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
سیره علوی در ضیافت الهی
-
آستان قدس رضوی؛ قطب تخصصی انتشار قرآن کریم در تراز جهانی
-
آشتی با خدا
-
آدمِ مرغوب
-
خلق هنر با الهام از سحرگاههای حرم
-
پخش برنامههای حرم رضوی در ماه مبارک رمضان به پنج زبان و در 12 رسانه برخط و شبکه اجتماعی
-
در عمل به موعظهها نباید امروز و فردا کرد
-
پخش 10 ویژهبرنامه افطار و سحر از حرم رضوی در ماه رمضان
-
اعزام ۵۰ مبلغ صحیفه سجادیه در ایام رمضان
-
حال و هوای ماه رمضان پس از دو سال محدودیت کرونایی
-
کسانی که خواستند نهجالبلاغه را تقلید کنند، شکست خوردند