توجه سعدی به فطرت عدالت‌جوی انسان‌ها

گفت‌وگو با دکتر تقوی بهبهانی در آستانه روز بزرگداشت شیخ اجل

توجه سعدی به فطرت عدالت‌جوی انسان‌ها

در میان سخنوران بزرگ ایران ‌زمین، کمتر کسی را می‌توان یافت که همانند شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی، بی‌محابا به نکوهش و انتقاد از خودکامگی و ستم‌ورزی پادشاهان و حاکمان پرداخته و بی‌پروا حکمرانان و ارباب زر و زور را به رعایت حقوق مردم و مراعات انصاف و عدالت و تفقدِ احوال عامه و تلاش در راستای تأمین معاش و آسایش و رفع گرفتاری‌ها و دشواری‌های آن‌ها دعوت و تشویق کرده و حتی مؤکداً به انجام‌ دادن امور مزبور موظف و مکلف دانسته باشد.


اول اردیبهشت سالروز بزرگداشت این شاعر است. در آستانه روزی که منسوب به سعدی است در گفت‌وگو با دکتر سیدمجید تقوی بهبهانی، استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی به مسئله پیشگامی و نوآوری سعدی در بیان اندیشه‌های مردم‌گرایانه و روحیه ظلم‌ستیزی این شاعر پرداخته‌ایم. این گفت‌وگو را بخوانید. 

بوستان 10 باب دارد که باب اول آن با عنوان «در عدل و تدبیر و رأی» مفصل‌ترین باب این اثر ادبی است. در این باب سعدی بر سیاست و عدالت‌محوری تأکید دارد. توجه سعدی به سیاست مدن از کجا نشأت می‌گیرد؟ 
 سعدی انسان تکرارناپذیری در ادبیات ماست. در ادبیات ما از گذشته‌های دور، حکمت را به حکمت نظری و عملی تقسیم کرده بودند و حکمت عملی را به اخلاقیات فردی، تدبیر منزل و سیاست مدن و حکمرانی. سعدی تنها شاعری است که به شکل گسترده به همه این ابعاد پرداخته است. او معلم بشریت و انسانیت است. شاعرانی هستند که دنیا برای آن‌ها معنایی نداشته و بیشتر به عالم الوهیت پرداخته‌اند مثل مولانا اما سعدی شاعری است که همزمان هم انسان متدینی بوده و هم امور جاری زندگی انسان‌ها برایش اهمیت داشته است.  
او در جامعه‌ای بوده که مردم خلقیات فردی را رعایت نمی‌کردند برای همین بخشی از آثارش را به جنبه‌های اخلاقی انسان‌ها و فردی اختصاص داده است. بخش دوم در تدبیر منزل، او توصیه‌هایی دارد در مورد‌ رفتار انسان در منزل و در ارتباط با همسر و فرزند اما بخش مهم و ارزشمند آثار سعدی برمی‌گردد به سیاست مدن و آیین کشورداری و اینجا سعدی بر عدالت و عدالت‌مداری انگشت می‌گذارد که این ویژگی منحصر به فردی در آثار سعدی است. چون معمولاً شاعران دیگر جرئت نمی‌کردند وارد این قلمرو شوند  اما سعدی بی‌محابا بر این مسائل تأکید  و می‌بینیم او در اوج، این انتقادها را مطرح می‌کند. در داستان انوشیروان می‌گوید: 
شنیدم که در وقت نزع روان
 به هرمز چنین گفت نوشیروان
که خاطر نگهدار درویش باش
 نه در بند آسایش خویش باش 
شعرهای او سهل و ممتنع و پیام او در اشعارش به راحتی قابل درک است. او معتقد است پادشاه، امیر و والی خوب، کسی است که برای او رفاه مردم و عدالت اجتماعی مهم باشد نه ثروت‌اندوزی فردی. بخش مهمی از بوستان به همین مسئله برمی‌گردد. او حتی در قصاید هم از این مسائل غفلت نمی‌کند و با زبان تندی به امیر پارس می‌گوید: 
به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای
 کنون که نوبتِ توست ای ملک به عدل گرای 
او همچنین به رفتار مردم با هم توجه دارد، آنچه به آن اخلاق می‌گوید و صفاتی مانند غیبت و حسادت مردم به یکدیگر را نکوهش می‌کند. 

 اشعار سعدی چه تأثیری بر بیداری و آگاهی مردم زمانه‌اش داشته است؟ 
 سعدی جزو شاعرانی بوده که این توفیق را داشته که در زمان حیات، شعرش به اقصی نقاط جهان اسلام آن روزگار و تا جایی که فارسی زبان‌ها سکونت داشته‌اند یعنی بنگال (بنگلادش) رسیده است. ابن‌بطوطه، سیاح و جهانگرد معروف که در زمان سعدی می‌زیسته، می‌گوید: در خلیج بنگال دیدم قایقرانان پارو می‌زدند و اشعار سعدی را می‌خواندند: 
 اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد خشک رودی 
و این نشان می‌دهد سخن سعدی تا اعماق جامعه آن روزگار ‌رفته است. سعدی در شرایط عجیبی می‌زیسته؛ مغولان حمله کرده و ایران ویران شد. فقط بخش‌هایی از ایران به خصوص فارس با درایت و تدبیر اتابکان فارس که ممدوحان سعدی بودند با مغولان کنار آمدند و مغولان آنجا غارت و کشتار نکردند. از این نظر ظلم و ستم کاملاً عادی بود. وقتی پادشاهی مثل آقا محمدخان قاجار دستور می‌دهد 70 هزار چشم را در کرمان دربیاورند و یا با فرمان تیمور از سرهای بریده در اصفهان مناره ساخته می‌شود، ظلم امری عادی و پذیرفتنی است. 
و سعدی در همین زمان بر اساس تعالیم دینی و انسانی، آنچه را که منطقی می‌داند با استدلال مطرح می‌کند اما در آن روزگار مسائلی مثل حقوق بشر یا سازمان ملل پا نگرفته بود. البته مردم آگاه بودند به ظلم زمانه اما زور آن‌ها به دفع ظلم نمی‌رسیده چون از قدیم‌الایام به ایرانی‌ها یاد داده بودند که زبان سرخ دهد سر سبز بر باد! 
سخنان سعدی در این ‌باره هیچ گاه کهنه نمی‌شود چون هیچ گاه قبح و زشتی ظلم از بین نمی‌رود. سعدی بر اموری دست گذاشته که با فطرت عدالت‌جوی انسان‌ها هماهنگ است به همین دلیل سخنانش مؤثر بوده و تا روزگار ما هم خوانده می‌شود. سعدی شاعری بی‌رقیب و یکه‌تاز در عرصه حکمت است. اندیشه‌های او ناب است و این اندیشه‌ها را در اوج فصاحت و بلاغت بیان کرده است. نحوه ارائه مطلب هم مهم است که سعدی از این منظر قابل ستایش است. او شاعری است که هم درونمایه اشعارش شیواست و هم زبانی که ارائه داده ارزشمند و چشمنواز است. 

 راهکارهای سعدی برای بیداری مردم زمانه‌اش چه بوده است؟ 
 تا عدالت‌مداری و عدالت‌محوری در جامعه‌ای نهادینه نشود و به خواست عمومی تبدیل نشود اگر انسان‌هایی در گوشه و کنار هم بلند بشوند و دم از عدالت‌خواهی بزنند راه به جایی نمی‌برند. بنابراین او تقدم را به آگاهی می‌داده چون لازم بوده این کار انجام شود. او واقع‌بین بوده و اعتقاد داشته یک دست صدا ندارد و اگر انسان‌های حق‌مداری هم باشند تا به اکثریت تبدیل نشوند راه به جایی نمی‌برند.  

 انسان امروز چرا باید سعدی را بشناسد و آثارش را بخواند؟ 
 گنجاندن آثار سعدی و کتاب‌های فاخری مانند «کلیله و دمنه» در میان کتاب‌های درسی نقش ارزشمندی در تکامل شخصیت و پرورش روح و جان نوجوانان دارد. نتیجه بی‌توجهی به متون کهن؛ بی‌هویتی، بی‌توجهی به ارزش‌های اخلاقی و انسانی، فزون‌خواهی و حرص خواهد بود، چیزی که می‌بینیم گریبان جامعه ما را گرفته است. 
خلاصه سخن اینکه هر کسی که به آداب زیستن به شکل فردی و اجتماعی علاقه‌مند است، می‌تواند آثار سعدی را بخواند و لذت ببرد به خصوص دولتمردان باید با تاریخ آشنایی داشته باشند تا بدانند هیچ چیزی مانا نیست حتی قدرت! 

خبرنگار: خدیجه زمانیان

برچسب ها :
ارسال دیدگاه