گفتوگو با مینا صدری، مجسمهساز و چهره سال هنر انقلاب در رشته نگارگری
هنرمند انقلابی راهش را در موانع مییابد
مینا صدری، نگارگر و مجسمهساز که سال گذشته با خلق مجسمه «دیدهبان» لحظههای پایانی زندگی شهید باکری را خلق کرده، به عنوان چهره سال هنر انقلاب در رشته نگارگری برگزیده شده است.
این هنرمند که پژوهشگر، نویسنده و مدرس دانشگاه نیز هست در این گفتوگو از اهمیت هنر انقلاب میگوید و به سنگاندازیها و موانعی اشاره میکند که همیشه وجود دارد اما هنرمند واقعی راه خودش را از میان آنها پیدا کرده است. وی در ادامه به اهمیت هنر نگارگری در پهنه بیکران هنرهای ایرانی اشاره و با انتقاد از کماهمیت شمردن آن، از نبود موزهای دائمی برای نمایش آثار نگارگری و آشنایی بیشتر مردم با این هنر گلایه میکند.
صدری که بیشتر به عنوان نگارگر شناخته میشود سال گذشته با ساخت مجسمه «دیدهبان» اتفاق تازهای را رقم زد؛ او در این باره میگوید: من در طول سالهای فعالیتم در نگارگری، در مجسمهسازی و حجم هم کار کردهام. یک دورهای احساس کردم میتوان هویت تصویری در نگارگری را در اثر حجمی هم یافت. ویژگیهای بصری نگارگری در مجسمهسازی نمود خط و قلمگیری بود و بر همین مبنا تلاش کردم در آثارم، خط زودتر از حجم خودش را به بیننده نشان دهد و این برای من یک جور استفاده از عنصر نگارگری در اثر حجمی بود. سعی کردم این حضور را در «دیدهبان» نشان دهم و عناصر نگارگری را تا حدودی در حجم وارد و تصویری که از شهید مهدی باکری در جبههها ثبت شده را ترسیم کنم.
«دیدهبان» چطور ساخته شد؟
وی درباره شکلگیری چنین تصویری در ذهنش، به صحنهای اشاره میکند که منطقه زیر آماج سنگین آتش گلولههای دشمن بعثی بوده و شهید باکری از پشت بیسیم به شهید کاظمی میگوید: «ای کاش احمدجان اینجا بودی و از دیدن این همه زیبایی که من میبینم لذت میبردی». صدری در ادامه درباره ساخت این اثر یادآور میشود: مدتها ذهنم درگیر ساخت این مجسمه بود و ماهها روی آن اتود میزدم. جنس این اثر برنز است و ریختهگری برنز با تکنیک توخالی پیچیدگیهای خودش را دارد اما خوشبختانه نتیجه خوب شد.
این نگارگر که امسال به عنوان چهره هنر انقلاب برگزیده شده، درباره اهمیت معرفی چهرههای هنر انقلاب به این نکته اشاره میکند و میگوید: نه تنها در مورد هنر انقلاب بلکه در سایر حوزهها نیز معرفی و شناسایی هنرمندانی که تلاشهایی را در راستای آگاهی و امیدبخشی به جامعه خود داشتهاند، امری مهم و ضروری است و علاوه بر اینکه منجر به تشویق و دیده شدن آثارشان میشود، ارائه آنها نیز موجب رشد و تعالی جامعه خواهد شد.
از سنگاندازی برای هنرمندان انقلاب تا حمایت از آنها
صدری در واکنش به اینکه گاهی اوقات هنرمندان انقلابی برچسب میخورند و موانع بسیاری در مسیر تولید آثار هنری مبتنی بر مضامین انقلاب وجود دارد، یادآور میشود: به نظرم چنین عملکردی در طول تاریخ وجود داشته و اتفاقی نیست که در یک مقطع خاص شکل گرفته باشد. افرادی که برای بازتاب و انعکاس ارزشها تلاش میکنند و هنر را برای ارائه حقایق و معرفتهای حقیقی به کار میگیرند، همیشه جلویشان سنگاندازیهایی وجود داشته و دارد. نیرویی که به عنوان حق و باطل در این عالم میبینیم چیزی نیست که در 100سال اخیر به وجود آمده باشد و از ابتدای خلقت بشریت بوده و حالا هنر همچون ظرفی برای نمایش این حقایق درآمده؛ حقایقی که اغلب بر مبنای اعتقادات دینی است و هر طور حساب کنید میبینید اینها برآیندی است از حقایقی که ادیان ارائه میدهند و در رأس همه اینها اسلام قرار دارد. حالا در این میان یک عدهای سنگاندازی و مانعتراشیهایی هم میکنند که البته در نهایت باید ببینیم چقدر به این مسائل در جامعه اهمیت داده میشود و افرادی که کار میکنند چقدر از پایههای محکمی برخوردارند تا بتوانند در این مسیر گام بردارند. طبیعتاً در جمهوری اسلامی که پایه و مبنای اعتقادات دینی دارد هم ممکن است ظهور و بروز این هنر با فراز و نشیبهایی همراه باشد اما به هر حال هنرمندانش تلاش میکنند آثارشان را در این مسیر به مراحل قابل قبولی برسانند تا در یک مسیر اعتقادی جلوهگر شوند.
نگارگری از هویتی ایرانی با نگاه دینی برخوردار است
عضو هیئت علمی دانشکدههای هنری دانشگاه تهران در ادامه به ظرفیتهای نگارگری برای نمایش و ظهور این مفاهیم اشاره میکند و میگوید: هنر تصویری و هویت بصری سرزمینمان برگرفته از نگارگری است. ویژگیها و شاخصههای این هنر در ظروف مختلف تصویری همچون دیوار، بافت، سفال و... بروز میکند و بخش دیگری از این هویت تصویری در نسخ ادبی و مصور دیده میشود. بنابراین نگارگری به عنوان یک هویت بصری، ارتباطی با کلام و کلمه دارد و از هویتی ایرانی با نگاه دینی در تمدن بزرگ اسلامی برخوردار است.
هنر انقلاب در آثار کمالالدین بهزاد هم حضور دارد
هنر انقلاب اسلامی در آثار بسیاری از نگارگران قدیم ما همچون کمالالدین بهزاد هم حضور دارد. یعنی آنها هم یک جور انقلاب و منقلب شدن قلب در مسیر دین اسلام داشتهاند و ما در آثارشان این معرفت را کسب میکنیم و میبینیم. اگر من هم کاری انجام دادم به واسطه همین استادانی بوده که در قدیم بودند و تجربیاتی از این انقلاب درونی آنها بدست آوردم و قدردانشان هستم.
نبود یک موزه دائمی برای نگارگری
همان طور که گفتم، اساساً هویت نگارگری از سرزمین ایران برمیخیزد و در طول تاریخ با حضور خودش در نسخههای گوناگون کتابها جلوهای از کلام و ادبیات عرفانی داشته و میتوان گفت این یک منبع بسیار غنی و سرچشمه معرفت هنری محسوب میشود.
بنابراین اگر این هنر را خوب بشناسیم میتوانیم از کارکرد این زبان در دورههای مختلف بهره بگیریم. اما در اینکه نگارگری چطور میتواند در شرایط معاصر ظهور و بروز کند یک اشکال وجود دارد و آن هم این است که هنر نگارگری را به درستی نمیشناسیم، در حالی که اگر با آن مأنوس شویم و آموزشش دهیم، با توجه به معارفی که دارد مسیر خودش را با زبان معاصر پیدا خواهد کرد. اما یکی از مشکلات اصلی ما در حوزه نگارگری این است که یک موزه دائمی نداریم که بتوانیم آثار اصلی نگارهها را ببینیم.
به نظرم باید روی این هنر و شناختش کار کرد و آن را برای جوانان تفسیر و تحلیل کرد که یک مسیر صحیح و سالم در این جریان شکل بگیرد.
خبرنگار: صبا کریمی
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
شبهای قرآنی مدرسه خیراتخان
-
27 فروردین
-
انسجام فکری و مدیریتی؛ گمشده این روزهای دولت
-
چراغ سبز رئیس جدید سازمان برنامه و بودجه به رویکردهای انبساطی- توسعهای
-
نخستین موقوفه ایران با موضوع فرزندآوری
-
ارائه تسهیلات برای فرزندپروری بانوان شاغل
-
نسخه جدید پزشک خانواده همچنان ناخوانا
-
«سدید 365» ضد زره و دقیق
-
اعتراضات در فرانسه به کدام سو میرود؟
-
هنرمند انقلابی راهش را در موانع مییابد
-
میتوان به پایان تبعیض علیه شیعیان نیجریه امیدوار بود؟
-
تجلی زیست مؤمنانه در اعتکاف 1000 دهههشتادی