جولان ترجمه‌های موازی و سرگردانی مخاطب

گفت‌وگوی قدس با سه تن از مترجمان درباره آشفته بازار ترجمه

جولان ترجمه‌های موازی و سرگردانی مخاطب

شاهکارهای ادبی که در ادبیات جهان شاخص می‌شوند و می‌توانند میلیون‌ها مخاطب از کشورهای مختلف را به خود جذب کنند خیلی زود مورد توجه ناشران و مترجمان قرار می‌گیرند. در این شرایط برای ترجمه اثر رقابتی در بازار نشر آغاز می‌شود.


​​​​​​​به همین دلیل بسیار اتفاق می‌افتد که مخاطب با ترجمه‌های چندباره از یک کتاب توسط مترجمان مختلف مواجه می‌شود. ترجمه‌های چندباره از دو منظر قابل ارزیابی هستند؛ هم دست مخاطب را برای انتخاب ترجمه باز می‌گذارند و هم سبب سردرگمی او برای انتخاب ترجمه بهتر می‌شوند. 
 در این زمینه با آرتمیس مسعودی، نفیسه حسن‌زاده و محمد قصاع سه تن از مترجمان کشور به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا به واکاوی این ماجرا بپردازیم که نقاط مثبت و منفی ترجمه چندباره یک اثر چیست و اصلاً ترجمه خوب چه ویژگی‌هایی دارد.

 ترجمه دوباره یک اثر و گذر زمان نیاز 
آرتمیس مسعودی با ترجمه چندباره یک اثر موافق نیست او در این باره می‌گوید: من به عنوان مترجم هیچ وقت سراغ کتابی که پیشتر ترجمه شده نمی‌روم. به باور بزرگان عرصه ترجمه زمانی یک اثر ادبی به ترجمه دوباره نیازمند است که دست‌کم ۵ یا ۱۰ سال از ترجمه قبلی گذشته باشد و یا ترجمه‌های قبلی ترجمه‌هایی باکیفیت نباشند. 
اما متأسفانه به محض اینکه کتابی پرفروش می‌شود و ناشران احساس می‌کنند ممکن است مخاطبان زیادی داشته باشد دست به ترجمه‌های چندباره یک اثر می‌زنند. این در حالی است که کتاب‌های خوبی در جهان منتشر شده که هنوز در ایران ترجمه نشده‌اند. 
به دفعات ترجمه همزمان برای آرتمیس مسعودی اتفاق افتاده است. او در این باره می‌گوید: بارها اتفاق افتاده زمانی که در حال ترجمه کتابی بوده‌ام همان زمان ترجمه دیگری از آن کتاب وارد بازار نشر شده است. حتی دیده‌ام همزمان چندین ترجمه از کتابی که ناشر ما کپی‌رایت آن را پرداخت کرده و نمونه‌های ترجمه را برای نویسنده فرستاده به بازار آمده است. 

وفاداری به زبان مبدأ
مترجم «ما تمامش می‌کنیم» معتقد است ترجمه‌های چندباره از یک اثر موجب سردرگمی مخاطب عام می‌شود. او بیان می‌کند: مخاطب می‌تواند با توجه به نشر و سابقه‌ای که ناشر دارد اثر خوب را تا حدودی تشخیص دهد البته این راهکار هم همیشه جواب نمی‌دهد خود من دو اثر ترجمه را از دو ناشر مقایسه کردم. اما متأسفانه دیدم اثر ترجمه ناشری که معروف‌تر است و سابقه ادبی بهتری دارد بسیار ضعیف است. این مواقع به اعتماد مخاطب خدشه وارد می‌شود. اما به هر حال در انتخاب اثر ترجمه بهتر، نقش ناشر را نباید انکار کرد چون ناشری که می‌خواهد کارنامه ادبی خوبی داشته باشد سعی می‌کند هر ترجمه‌ای را به بازار نفرستد و غیر از سودآوری، به سلیقه و اطمینان مخاطب هم توجه می‌کند. 
مسعودی درباره بهترین ترجمه می‌گوید: به نظر من و به نظر بزرگانِ این رشته، بهترین ترجمه ترجمه‌ای است که در عین وفاداری به زبان مبدأ، به زبان مقصد نزدیک باشد طوری که مخاطب احساس کند به زبان خودش نوشته شده و با آن ارتباط روحی برقرار کند.

ترجمه خوب راهش را پیدا می‌کند
نفیسه حسن‌زاده، مترجم رمان «کلمه‌های آبی تیره» مترجمی است که نگاه منفی نسبت به ترجمه چندباره یک اثر ندارد. او معتقد است: اتفاقاً ترجمه چندباره از یک اثر گاهی می‌تواند اتفاق خوبی باشد. او می‌گوید: برخی اوقات یک شاهکار ادبی در دنیا، به زبان‌های مختلف مثلاً انگلیسی، روسی، فرانسوی و... منتشر می‌شود و این مترجم است که یکی از این زبان‌ها را برای ترجمه انتخاب می‌کند. مخاطبان ما سلایق متنوعی دارند و ترجمه‌های مختلفی را می‌پسندند اگر چند ترجمه وجود داشته باشد قدرت انتخاب مخاطب را بالا می‌برد و احتمال آنکه او بتواند ترجمه بهتری به زبان فارسی پیدا کند بیشتر است.
این مترجم به نکته مهمی در ترجمه کتاب‌ها اشاره دارد و نقش مخاطب را در این زمینه تعیین‌کننده می‌داند و می‌گوید: اعتقاد شخصی‌ام این است که به جای مقابله کردن با ترجمه‌های مختلف، یک مترجم با کار خوب از خودش دفاع کند. مخاطب وقتی از ترجمه‌ای راضی باشد آن را به دیگران هم پیشنهاد می‌دهد و به این صورت اثری که ترجمه خوبی داشته باشد راهش را پیدا می‌کند و به خواننده معرفی می‌شود. نویسنده، انتشارات و مترجم تا یک جایی دخیل‌اند اما آنکه نقش تعیین‌کننده دارد و کتاب را پیش می‌برد خواننده است. پس بهتر است یک مترجم روی کیفیت کار خودش متمرکز شود، انرژی‌اش را روی کار خودش بگذارد و سطح کارش را به گونه‌ای بالا ببرد که کتاب معرف خودش باشد.
حسن‌زاده که خودش تجربه چاپ همزمان ترجمه دیگری با اثر خودش را دارد در این باره می‌گوید: برای ترجمه خود من این اتفاق افتاد؛ ترجمه انجام شد، فیپا گرفت و چون بخشی از کتاب در وزارت ارشاد برای مجوز معطل ماند همان اثر با ترجمه دیگری منتشر شد در این صورت زمان و هزینه‌ای که صرف ترجمه شده می‌توانست برای اثر بر زمین مانده‌ای که ترجمه نشده صرف شود. با همه این‌ها به نظرم ترجمه موازی ممکن است فروش اثری  را نصف کند ولی در مجموع ترجمه خوبی باشد و رقابت سالمی را در بازار نشر ایجاد کند. 

ترجمه چندباره شاهکارهای جهانی
در چه صورتی ترجمه چندباره یک اثر می‌تواند مفید باشد، حسن‌زاده پاسخ می‌دهد: شاهکارهای جهانی که ارزش ادبی بالایی دارند می‌توانند با سبک‌های مختلفی ترجمه شوند بالاخره هر مترجمی سبکی در کارش دارد. برخی به نگارش نویسنده تکیه می‌کنند و مترجم دیگری ابعاد دیگری را در نظر می‌گیرد. کتاب‌هایی هم هستند که اسم نویسنده مهم نیست و حتی نویسنده ناشناخته است اما عنوان مترجم به اثر اعتبار می‌بخشد و سبب معرفی اثر می‌شود. 
این مترجم در خصوص معیارهای ترجمه خوب توضیح می‌دهد: نخستین راه انتخاب ترجمه برتر گوگل کردن سایت‌هایی است که ترجمه‌های مختلف  را بارگذاری می‌کنند که با این کار امکان مقایسه را فراهم می‌کنند و مخاطب می‌تواند با خواندن قسمت‌هایی از یک کتاب با لحن‌ها و سبک‌های مختلف ترجمه آشنا شود. معمولاً هم ترجمه‌هایی که معروف‌تر شده‌اند در گوگل بالاتر می‌آیند. اما بهترین راه این است که مخاطب وقتی وارد کتاب‌فروشی می‌شود ترجمه‌های مختلف را با هم قیاس کند و ببیند با کدام کتاب ارتباط روحی بهتری برقرار می‌کند. به هر حال در نهایت مخاطب کتاب مهم است و اوست که انتخاب می‌کند چه ترجمه‌ای را بخواند چون کتاب خواندن سلیقه‌ای است و جدای از اینکه خواننده به دانش خودش اضافه می‌کند باید با آن کتاب سرگرم شود و با آن خوش بگذراند. 
از نظر حسن‌زاده بهترین ترجمه ترجمه‌ای است که به زبان مبدأ و مقصد وفادار باشد و ظرافت‌های هر دو زبان را رعایت کند.

فقدان منتقدان ادبی
محمد قصاع اما قانون کپی‌رایت را در ترجمه چندباره یک اثر، مهم‌ترین علت می‌داند و می‌گوید: تمام این ماجرا از قانون کپی‌رایت آغاز می‌شود که در کشور ما رعایت نمی‌شود.
اگر ناشری امتیاز آثاری که به مترجم می‌سپارد را خریده باشد موجب می‌شود در ترجمه و انتخاب مترجم دقت مضاعف کند حتی در مراحل بعدی یعنی ویراستاری، طراحی و حتی بازاریابی کتاب، حرفه‌ای عمل می‌کند و کیفیت فدای زمان نمی‌شود. در این حالت مخاطب هم برای انتخاب ترجمه بهتر سردرگم نمی‌شود چون معمولاً ترجمه‌های چندباره از یک کتاب به خاطر فضای رقابتی  سبب افت کیفیت ترجمه می‌شود. 
مترجم آثار «هاکلبری فین» و «تام سایر» نقش منتقدان ادبی را در انتخاب ترجمه باکیفیت بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: نقد آثار خیلی مهم است باید منتقدان ترجمه‌های مختلف را بخوانند و درباره آن‌ها نقد و تحلیل بنویسند تا نقاط ضعف و قوت ترجمه‌ها برای مخاطبان آشکار شود و به آن‌ها در انتخاب ترجمه بهتر و باکیفیت‌تر کمک کنند.
در فقدان این منتقدان ادبی تنها راه انتخاب ترجمه بهتر مقایسه ترجمه‌های متفاوت است چون ترجمه یک هنر است و ترجمه‌های یک کتاب هم قطعاً یکسان و همسان نیستند و این مخاطب است که طبق سلیقه خود دست به انتخاب می‌زند. 
قصاع به ترجمه‌هایی اشاره می‌کند که برای مخاطب قابل فهم نیستند و این آثار باید دوباره ترجمه شوند. او توضیح می‌دهد: خود من که مترجم هستم گاهی با ترجمه‌هایی مواجه می‌شوم که نمی‌توانم با آن ارتباط برقرار کنم و اصلاً برایم قابل فهم نیست در این صورت مخاطبی که با زبان مبدأ آشنا باشد ترجیح می‌دهد کتاب را به زبان اصلی بخواند چون حس می‌کند معنای واقعی با برخی از ترجمه‌ها منتقل نمی‌شود و این برای مترجم ضعف بزرگی است و مخاطبی که چنین امکانی ندارد اگر کتاب ترجمه دیگری داشته باشد سراغ آن ترجمه بهتر می‌رود و اگر اثر ترجمه‌ای نداشته باشد خواندنش رها می‌شود. 
او در پایان تأکید می‌کند: علاوه بر کتاب‌های ادبی در زمینه کتاب‌های علمی و تخصصی هم این معضل وجود دارد و گاهی کسانی وارد عرصه ترجمه متون علمی می‌شوند که در زمینه ترجمه هیچ آموزشی ندیده‌اند.

خبرنگار: صدیقه رضوانی‌نیا

برچسب ها :
ارسال دیدگاه