بامرام‌ترین رفیق دنیا

درباره زندگی علمی و معنوی صفوان بن یحیی، یار و شاگرد امام رضا(ع)

بامرام‌ترین رفیق دنیا

صفوان بن یحیی را باید یکی از بامرام‌ترین رفقا و دوستان همه تاریخ بدانیم؛ مردی که در وفای به عهد و عمل به پیمان با رفقایش هیچ چیز کم نگذاشت.


​​​​​​​صحرای عرفات از حاجی موج می‌زند اما آن سه دوست، توجهی به دیگران ندارند، اصلاً انگار در این دنیا نیستند؛ عبدالله، علی و صفوان دلشان می‌خواهد با هم سخنان امام(ع) را مرور کنند. احادیث ثامن‌الحجج(ع) یکی پس از دیگری روایت می‌شود و هر بار، هر سه نفر درباره محتوای آن به فکر فرو می‌روند.
یکی از احادیث، انگار درباره دوستی و آداب آن است؛ اینکه انسان مؤمن چه مسئولیتی در برابر دوستی با مؤمنان دارد. صحبت از تداوم دوستی تا پس از مرگ به میان می‌آید و ناگاه عبدالله بن جندب لبخندی می‌زند و می‌گوید: برادران، بیایید با هم قراری دوستانه بگذاریم و عهدی ببندیم. علی و صفوان با تعجب به عبدالله نگریستند. او مکثی کرد و ادامه داد: بیایید قرار بگذاریم هر کدام از ما سه نفر زودتر به دیار باقی شتافت، دیگران تا زمانی که زنده‌اند، به نیابت از او، اعمال واجب را انجام دهند؛ نماز بخوانند و روزه بگیرند. پیشنهادی عجیب، اما زیبا بود؛ به نظر آن سه رفیق، برای یاد کردن از برادر مؤمن، پس از مرگش، راهی بهتر از این وجود نداشت. همان‌ جا بود که آن سه نفر با هم پیمان بستند؛ پیمانی در صحرای عرفات و بر عهدشان، خدا را شاهد گرفتند.
آن سه نفر یعنی عبدالله بن جندب، علی بن نعمان و صفوان بن یحیی از اصحاب امام رضا(ع) بودند. طولی نکشید که عبدالله و علی دار فانی را وداع گفتند و صفوان تنها شد؛ حالا موقع عمل به عهدی بود که در صحرای عرفات با برادرانش بسته بود؛ اینکه به پاس داشتن نعمت حیات، واجبات را به نیابت از دوستانش به انجام برساند. از آن روز، صفوان روزی 51 رکعت نماز می‌خواند، سالی سه ماه روزه می‌گرفت و حتی موقع ادای زکات به نیابت از دوستانش هم زکات می‌داد. صفوان وفای به عهد را با ادای مستحبات برای یارانش کامل کرد؛ به نیابت از آن‌ها نماز شب می‌خواند و تا زمانی که زنده ‌بود، از انجام عمل صالح و تقدیم ثوابش به روح علی و عبدالله دریغ نورزید.
صفوان بن یحیی را باید یکی از بامرام‌ترین رفقا و دوستان همه تاریخ بدانیم؛ مردی که در وفای به عهد و عمل به پیمان با رفقایش هیچ چیز کم نگذاشت.

«سابری» فروشی که شاگرد ثامن‌الحجج(ع) بود
صفوان بن یحیی بجلی کوفی محضر سه امام را درک کرد؛ امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)، اما بیش از همه در خدمت امام رضا(ع) بود. صفوان اصالتی کوفی داشت و در خاندانی شیعه در این شهر به دنیا آمد. پدرش یحیی را از اصحاب امام صادق(ع) دانسته‌اند.
صفوان از اصحاب اجماع است؛ گروهی از شاگردان خاص امام باقر(ع) تا امام رضا(ع) که از منظر روایی، بسیار ثقه و قابل اعتمادند. شغل صفوان، فروش پارچه‌ای ظریف به نام «سابری» بود و از این رو در برخی کتاب‌های روایی به «بَیّاع سابری» (سابری فروش) شهرت دارد.
صفوان نزد امام رضا(ع) و امام جواد(ع) جایگاهی ویژه داشت، آن‌ گونه که پس از رحلت صفوان در سال 210قمری، امام جواد(ع) کفنی برای تدفین وی به مدینه فرستاد و به عمویش، هاشم بن موسی دستور داد بر وی نماز بخواند و صفوان را با احترام تمام به خاک بسپارد.
صفوان بن یحیی را اهل عبادت‌های طولانی و دائم‌الذکر توصیف کرده‌اند، اما علاقه فراوانش به عبادت، او را از پرداختن به فراگیری دانش بازنمی‌داشت. پس از فراغت از امور روزمره، زمانی را به تفکر و تألیف می‌گذراند و بر مبنای آنچه از امام(ع) فراگرفته بود به نگارش کتاب در حوزه‌های گوناگون حدیث، فقه و تفسیر دست می‌زد. برخی از مورخان، مجموعه آثار صفوان را افزون بر 30 کتاب دانسته‌اند.
او از نظر وثاقت و دقت در نقل روایت‌ها شهرت فراوانی داشت و تا به محکم بودن سند روایتی مطمئن نمی‌شد، آن را نقل نمی‌کرد. شیخ‌الطائفه، طوسی در کتاب «رجال»، صفوان بن یحیی را موثق‌ترین راوی اهلِ زمان خودش می‌داند و این امر، ریشه در همان دقت و حوصله‌ای دارد که وی برای نقل روایات و احادیث به خرج می‌داد. ظاهراً پیکر این یار و شاگرد امام رضا(ع) در بقیع دفن شده ‌است.
از سال ولادت صفوان بن یحیی اطلاعات دقیقی نداریم اما با توجه به شاگردی وی نزد امام کاظم(ع)، می‌توان حدس زد که در حدود سال 140قمری به دنیا آمده باشد.

خبرنگار: محمدحسین نیکبخت

برچسب ها :
ارسال دیدگاه