بالاتر از مقلِد، فراتر از سرباز

در نشستی، حیات اجتماعی و سیاسی سردار شهید سلیمانی در نسبت با ولایت و رهبری بررسی شد

بالاتر از مقلِد، فراتر از سرباز

پیش‌نشست کارگروه انسجام‌بخشی دینی و راهبردی در مکتب شهید سلیمانی روز چهارشنبه در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در دانشگاه باقرالعلوم(ع) قم برگزار شد.


​​​​​​​در این نشست حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد رودگر پژوهشگر، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «معنویت اجتماعی در مکتب سلیمانی» به تحلیل دوره‌های حیات اجتماعی و سیاسی سردار شهید سلیمانی در نسبت با ولایت و رهبری پرداخت و با شرح سیری از دوره‌های زندگی شهید، نگاه و دیدی جامع درباره ابعاد وجودی سردار دل‌ها ارائه داد.
حجت‌الاسلام والمسلمین رودگر در ابتدای این نشست گفت: یکی از پرسش‌های بسیار مهم در باب شخصیت سردار سلیمانی این است که نگاه و نگرش به مقوله رهبری و رهرویی در صراط مستقیم ولایت و رهبری چیست؟ این مهم است که خاستگاه و رستنگاه شخصیت وجود حاج قاسم سلیمانی چه بوده است. خداوند سبحان در آیه58 سوره اعراف می‌فرماید: «والبلدالطیب یخرج نباته باذن ربه و الذی خبث لایخرج الا نکد؛ سرزمين پاک (و آماده)، گياهش به اذن پروردگارش بيرون می‌آيد اما زمينی كه خبيث (و شوره‌زار) است، جز محصولی اندک و بی‌فايده بيرون نمی‌دهد». باید دید شهید سلیمانی چگونه به چنین مرحله‌ای رسیده و ابتدا باید خاستگاه او را جست‌وجو کرد و دید در چه محیطی پرورش یافته است. بنده با تأملی که داشتم و با مطالعه کتاب‌هایی که در مورد ایشان نوشته شد، همچنین با شنیدن بیانات شهید بزرگوار و نوع سلوک عملی و رفتاری او به این نتیجه رسیدم که می‌شود حیات اجتماعی وسیاسی شهید سلیمانی را در نسبت با ولایت و رهبری و نوع تعاملی که با این مقوله داشته‌اند به سه دوره تقسیم کرد.

سه دوره حیات طیبه سردار در نسبت با ولایت
این پژوهشگر فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه افزود: نخستین دوره در نسبت سردار با مقوله رهبری به رابطه مقلِد و مقلَد مربوط می‌شود. باورهایی که شهید سلیمانی درباره حضرت امام خمینی(ره) داشتند به‌تدریج ایشان را از مرحله رابطه مقلِد و مقلَدی به سطح بالاتری آورد. شهید سلیمانی خودش می‌گوید من از جایی به امام(ره) به عنوان یک مرجع تقلید صرف نگاه نمی‌کردم بلکه او را امام و ولی می‌دانستم و از همین نقطه به بعد است که به‌تدریج دوره دوم حیات طیبه سردار سلیمانی شکل گرفت. در این مرحله، رابطه ایشان با امام(ره) از نسبت مقلِد و مقلَدی به رابطه امت و امامی ارتقا پیدا می‌کند. در این مرحله، شهید سلیمانی می‌گوید من ولی فقیه را امتداد عنصر نبوت و امامت می‌دیدم. در این مرحله نگاه شهید به امام جامعه دیگر یک نگاه صرف فقهی نیست بلکه نگاهی کلامی است. یعنی ولایت فقیه تنها از منظر فقه مصطلح دیده نمی‌شود. بینش‌ها و نگرش‌های شهید روز به روز تحول پیدا می‌کرد، آن هم تحول تکاملی. در واقع در تحول تکاملی شهید خط واحدی وجود دارد.
 در این سیر و در ادامه این تحول تکاملی، سردار وارد تحول کنشی و روشی می‌شود. در این نقطه، تمام کنشگری‌های سیاسی، اجتماعی و جهادی ایشان در عرصه‌های مختلف با مسئله امامت و ولایت تعریف و تنظیم و در نهایت تحقق پیدا می‌کند. این تحول در مقام رفتار و عمل است. شهید سلیمانی به‌تدریج از دوره دوم به دوره سوم ارتقای وجودی پیدا کرد. دوره سوم در نسبت یاد شده، دوره مرید و مرادی است. این اصطلاح مرید و مرادی یک تعبیر سلوکی و عرفانی است. اگر این رابطه، صادقانه شکل بگیرد فرد را به شکل خاصی از نظر شخصیتی رفعت وجودی می‌دهد.

رابطه  مرید و مراد  
در ادامه این نشست دکتر محمدجواد رودگر اضافه کرد: رابطه‌ای که میان شهید سلیمانی و رهبر معظم انقلاب وجود داشت نسبتی فراتر از یک سرباز، پیرو، مقلد و رهرو است. این رابطه فراتر در قالب همین اصطلاح مریدی و مرادی قابلیت تعریف دارد. رهبری آیت‌الله خامنه‌ای تقدیری بوده است نه تدبیری. نگاهی که سردار سلیمانی به رهبری دارد در همین راستاست، یعنی زاویه دید شهید نسبت به مقوله ولایت رهبری خاص است و این نوع نگاه گرایش‌ها و نسبت‌های وجودی ایشان را تغییر می‌دهد. این یک امر بدیهی است که وقتی گرایش‌ها و منش‌های ما تغییر کند آن کنشگری‌ها و روش‌هایی هم که در پیش می‌گیریم کاملاً تغییر می‌کند.
دانشیار گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی افزود: معرفت دیگر علم و آگاهی‌های ذهنی، درسی، کتابی و مدرسه‌ای نیست بلکه از آن بالاتر است. معرفتی که شهید سلیمانی درباره ولایت و رهبری پیدا کرد رنگ تبعیت و اطاعت او را عوض می‌کند. این اواخر رابطه سردار با رهبری همان‌طور که برخی تصاویر هم نشان می‌دهد گویی رابطه عاشق و معشوق و محب و محبوب است. وقتی رابطه رنگ حب به خود بگیرد تبعیت رایحه خاص دیگری پیدا می‌کند؛ این تبعیت دیگر بوی لکنت به خود نمی‌گیرد، تسلیم و رضا به آنچه است که در این نسبت محور است. سنخیت وجودی فردی مثل شهید سلیمانی در رابطه‌ای که با امام جامعه خود دارد به شکلی است که روز به روز رنگ رهبری خودش را می‌گیرد و شبیه او می‌شود. این شباهت در رفتار، گفتار، منش و روش هویداست. برای مثال وقتی نسبت سلمان فارسی با حضرت رسول اکرم(ص) را در نظر می‌گیریم یا زمانی‌که نسبت میثم تمار با امیرالمؤمنین(ع) را می‌سنجیم به جنس و قرابتی چنین می‌رسیم. وقتی این قرابت شکل می‌گیرد فرد می‌خواهد مدام خودش را مثل محبوب کند.
بنابراین رهبر انقلاب خودشان در مورد شهید سلیمانی تصریح می‌کنند این شهید هیچ موقع جناحی و جریانی فکر نکرد. چه کسی جناحی و جریانی فکر نمی‌کند؟ رهبر انقلاب چنین است و در این میان چه کسی جناحی و جریانی فکر نکرد؟ رهرو که شهید سلیمانی است. رهبری در مورد ایشان در قسمت دیگری می‌فرمایند او به شدت انقلابی بود. در همین رابطه نیز انقلابی بودن به معنی واقعی و جامع کلمه، رهبری هستند که باز در نسبتی که شهید با ایشان دارند به این رنگ و بو می‌رسد. 
تمام ویژگی‌هایی که رهبر انقلاب برای سردار سلیمانی برمی‌شمارند خصوصیاتی است که در خود رهبری به شکل بارز و جامعی وجود دارد. می‌گفتند پیامبر(ص) هنگامی‌که در جایی حرکت می‌کردند سلمان فارسی پایش را جای پای او می‌گذاشت. اگر کسی این جای پا را می‌دید می‌گفتند در این مسیر یک نفر راه رفته نه دو نفر! یعنی دوییت، کثرت و غیریت در این میان از بین می‌رود و وحدت و سنخیت جای آن را می‌گیرد. طوری می‌شود که رهبری هنوز که هنوز است تا اسم سردار سلیمانی را می‌برند گویی می‌خواهند اشک بریزند. شهید سلیمانی را می‌بینیم که هم پیروز شد و هم به شهادت رسید. رهبر انقلاب در مورد شهید می‌گویند: «من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمی‌کنم». این کلمات، عبارات و ادبیات حساب شده است. سال 1384 رهبری در مورد شهید می‌گویند: «حاج قاسم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند».

برکات وجودی شهید سلیمانی فرازمانی است
حجت‌الاسلام والمسلمین درودگر در زمینه عمق نسبت و پیوند وجودی میان شهید و رهبری گفت: هر انسانی در خطر هبوط و سقوط است. چطور می‌شود یک رهبری چند سال پیش از شهادت یک فرد در مورد او چنین می‌گوید. این چه نسبت خاصی است که میان شهید و ولی جامعه برقرار است. یعنی رهبری نمی‌ترسند ممکن است اتفاقی پیش بیاید یا نمی‌ترسند آدمی ممکن است دچار خبط، خطا، انحراف یا سقوط شود. 
معنویت سردار سلیمانی بود که شهادت ایشان را این‌گونه برجسته کرد. «الْبَلَدُ الطَّيِّب» کلمه طیب می‌سازد و کلمه طیب همان اعتقادات، بینش‌ها و نگرش‌هاست. کلمه طیب و عقیده پاک با عمل صالح رابطه دارد. در حال حاضر برکات وجودی شهید سلیمانی فرازمانی است، یعنی این وجود هر جا باشد مبارک است و ثمره دارد. دلیل این برکت وجودی هم به اعتقاد صائب، اخلاق صادق و اعمال صالح برمی‌گردد که رابطه‌اش را از مقلِد و مقلَدی به امت و امامی و پس از آن به مرید و مرادی ارتقای وجودی داده است.

خبرنگار: نوید سرادار

برچسب ها :
ارسال دیدگاه