کتاب «شهاب دین» روایت زندگی آیتالله مرعشی نجفی رونمایی شد
از حذف وعده ناهار تا کارگری برای خرید نسخههای خطی
زهرا باقری، نویسنده کتاب شهاب دین با اشاره به نقاط عطف فراوان زندگی مرحوم آیتالله مرعشی نجفی، گفت: بسیاری از افراد با خواندن کتاب، جذب بحث تشرفات ایشان به محضر امام زمان(عج) میشوند. اما در این میان، آنچه برای خود من در زندگی ایشان مهم و تأثیرگذار بود، تلاش بسیار ایشان در راستای اعتلای فرهنگ کتابخوانی است.
به گزارش قدس آنلاین، صبح دیروز آیین رونمایی از کتاب شهاب دین به قلم زهرا باقری برگزار شد. این کتاب که توسط انتشارات شهیدکاظمی به چاپ رسیده به زندگی آیتالله مرعشی نجفی، عالم بزرگ شیعه و جهان اسلام میپردازد. به این بهانه با نویسنده این کتاب گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
باقری در پاسخ به این پرسش که چرا به سراغ شخصیت آیتالله مرعشی نجفی رفته، پاسخ داد: خاطرم هست در دوره نوجوانی درمورد تشرفات ایشان به محضر امام زمان(عج) مطالبی خواندم و شخصیت ایشان در ذهنم ماندگار شده بود. هنگام زیارت حرم حضرت معصومه(س) هم بارها مزار ایشان را زیارت میکردم. پس از خواندن کتاب نخل و نارنج از آقای یامینپور، تمایل پیدا کردم کتابی به همین سبک بنویسم و درلحظه انتخاب کردم به سراغ شخصیت آیتالله مرعشی بروم و نگارش کتاب را آغاز کردم.
این نویسنده در مورد محتوای کتاب و ابعادی از شخصیت آیتالله مرعشی که به آن پرداخته شده، گفت: زندگی طولانی مدت ایشان که نزدیک به یک قرن بوده، موجب شده شخصیت و حیاتی چندبعدی داشته باشند که از هرکدام میتوان کتابی قطور نوشت. مثلاً فقط درمورد ابعاد سیاسی شخصیت ایشان چند کتاب به چاپ رسیده است. بنابراین تلاش کردم تمام ابعاد زندگی ایشان ازجمله خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی یا خدمات ایشان به کتاب و کتابخوانی را در کتاب ذکر کنم و تمرکز بر جنبه خاصی از زندگی ایشان ندارم، اما بحث فعالیت ایشان در حوزه کتاب کمی پررنگتر است.
باقری درمورد منابع استفاده شده در نگارش این کتاب گفت: در نگارش این کتاب تخیلات خودم هم تاحدودی دخیل بود، بهخصوص در بخش نجف که برخی وقایع و روایت را با کمک تخیلات خودم کنار هم چیدم. اما همانطور که گفته شد، بخش اعظمی از محتوای این کتاب، مستند است و در نگارش آن از منابع مختلفی استفاده کردم. برای مثال از کتابهایی که پسربزرگ آیتالله مرعشی نجفی در اختیار من قرار دادند بسیار کمک گرفتم؛ مثل کتاب شهاب شریعت و مرزبان حماسهها که هرکدام چندین جلد هستند. علاوه بر این، از زندگینامههای چاپ شده از شخصیت ایشان هم استفاده کردم و مصاحبههایی با فرزندان ایشان نیز داشتم.
باقری افزود: تفاوت کتاب شهاب دین با دیگر آثار منتشر شده درمورد آیتالله مرعشی در شیوه نگارش آن است. کتابهای دیگر، اغلب با زبان مستند نوشته شدهاند اما در شهاب دین تلاش کردم با زبان قصه و داستان زندگی ایشان را روایت کنم.
نویسنده کتاب شهاب دین در پایان بیان کرد: زندگی ایشان نقاط اوج بسیاری دارد. بسیاری از افراد نیز با خواندن کتاب، جذب بحث تشرفات ایشان به محضر امام زمان(عج) میشوند. اما در این میان، آنچه برای خود من در زندگی ایشان مهم و تأثیرگذار بود، تلاش بسیار ایشان در راستای اعتلای فرهنگ کتابخوانی، بدست آوردن کتاب و حفظ منابع مکتوب شیعه است. درواقع هم و غم ایشان تلاش برای حفظ میراث فرهنگی بود که به نظر من ارزشمندترین بخش زندگی ایشان است.
حتی نمازهای استیجاری را بهجا میآورد تا بتواند کتابهایی را خریداری کند
حجتالاسلام سیدمحمود مرعشی نجفی، فرزند ارشد فقیه برجسته درخصوص شخصیت پدر خویش در مراسم رونمایی از کتاب «شهاب دین» عنوان کرد: پدر مرحومم روز اربعین سال ۱۳۱۵ قمری در نجف به دنیا آمد. در آن ایام دو سال درس طب خواند و البته ریاضیات هم خوانده بود. وی از معدود مراجعی بود که به غیر از علوم حوزوی، از علوم دیگر نیز بهرهمند بود. مرحوم به زبانهای انگلیسی، عربی و ترکی مسلط بود. سپس وارد حوزه علمیه نجف شد و در سن ۲۳سالگی اجازه اجتهاد کتبی از علمای بزرگ نجف گرفت. پدر استعداد و حافظه غریبی داشت، ایشان در سال ۴۲قمری به قصد زیارت مشهد و قم و دیدار اقوامی که در تبریز داشتند به ایران میآیند تا پس از آن به نجف برگردند. در سفرشان به قم با آیتالله حائری ملاقاتی داشتند و ایشان به او تکلیف میکند در قم بماند، چرا که میگفتند ما استاد کم داریم و ایشان بر حسب تکلیف ماندند. وی با اشاره به علاقه شدید آیتالله مرعشی به کتاب گفت: روزی پدرمرحومم از بازار نجف میگذشت. کتابی را دید که یک زن فروشنده در زیر چادر خود پنهان کرده؛ از زن فروشنده میخواهد این کتاب را به او بفروشد. در آن زمان یک دلال انگلیسی در نجف بود که کتابهای خطی را خریداری میکرد و به زن گفت هرچه آن سید میدهد، من دو برابر آن را میدهم. زن فروشنده به دلال گفت آن را فروخته و این کار را نمیکند. این داستان منجر به این میشود که روزی شرطهها پدرم را به زندان میبرند تا کتاب را تحویل دهد البته پدرم تحویل نداد و الان در کتابخانه است. وی برای خرید کتاب ظهرها غذا نمیخورد و شبها در کارگاهی، کارگری میکرد و حتی نمازهای استیجاری را بهجا میآورد تا بتواند کتابهایی را خریداری کند.
۸۵هزار عنوان نسخه خطی داریم
وی در ادامه تصریح کرد: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی در یونسکو بزرگترین کتابخانه خطی شیعی در جهان است و ما با ۴۰۰ کتابخانه و مرکز فرهنگی بینالمللی و داخلی ارتباط داریم. روزی امام خمینی(ره) گفتند به ملاقات ایشان بروم؛ وقتی نزد امام رسیدم ایشان به من گفتند پدرت خیلی زحمت کشید و شما هم باید کمک کنید و همانجا مبلغی به ما دادند که خانههای اطراف را بخریم تا بتوانیم کتابخانه را گسترش دهیم. امام به وزارت دفاع دستور داد در ساخت این کتابخانه کمک کند. ما در این کتابخانه ۸۵هزار عنوان نسخه خطی داریم که ۶۵درصد آن به زبان عربی، ۳۰درصد به زبان فارسی و بقیه به زبانهای دیگر است.
سیدمحمود مرعشی درخصوص نگاههای سیاسی آیتالله مرعشی بیان کرد: ایشان در بحثهای سیاسی همراه امام بودند و امام را استاد سیاسی میدانستند. پدرم وصیت کردند ساخت کتابخانه از ساخت دهها مسجد و حسینیه بهتر است چرا که کتابخانهها نمیگذارند مسجدها خالی باشند.
آیتالله بهجت میگفتند ای کاش من هم چنین پدری داشتم
وی در پایان تصریح کرد: مرحوم به سفر حج نرفته بودند و میگفتند تا زمانی که سعودیها برای ائمه بقیع مقبره نسازند به حج نخواهم رفت. البته تجار بسیاری میآمدند و میگفتند تمام هزینههای سفر شما را میدهیم و به حج بروید اما مرحوم قبول نمیکرد و میگفت من نمیدانم این مال از چه راهی بدست آمده است. هنگامی هم که فوت کردند چیزی به لحاظ مادی نداشتند و در جیب لباسشان ۸۰۰ تومان بود که آن را هم بخشیدیم. در مجلس ختم ایشان آیتالله بهجت آمده بود و خودم و همراهانم از ایشان شنیدیم که میگفتند من به حضرت ولیعصر(عج) متوسل شدم تا نظر ایشان را در خصوص آیتالله مرعشی بدانم که ایشان گفتند: ایشان از ما هستند.
آیتالله بهجت به من میگفتند ایکاش من هم چنین پدری داشتم.
خبرنگار: محدثه مودی
برچسب ها :
ارسال دیدگاه