«گفت‌وگو» امید و همبستگی را افزایش می‌دهد

با شریف لک‌زایی درباره لوازم و نتایج تضارب آرا و اندیشه‌ها در جامعه

«گفت‌وگو» امید و همبستگی را افزایش می‌دهد

گفت‌وگو راهبردی است که در مقاطع و بحران‌های مختلف، همیشه جامعه را حرکت خواهد داد. این موضوع البته به پیش‌فرض‌ها و زمینه‌هایی نیاز دارد که خروج از بحران‌ها و رشد جامعه را میسر خواهد کرد. در زمینه امکان گفت‌و‌گوی سازنده درباره شرایط موجود جامعه و مسئله حجاب با دکتر «شریف لک‌زایی» دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم صحبت کرده‌ و به واکاوی جوانب گفت‌وگو در جامعه‌ای با حضور اندیشه‌ها و آرای مختلف پرداخته‌ایم.


شرایط موجود در جامعه و تنش‌هایی که بر اثر فضای دوقطبی ایجاد شده چه لازمه‌هایی را برای گفت‌وگوی سازنده ایجاد می‌کند؟
حقیقت این است که ما خیلی دیر به گفت‌وگو رسیدیم و خیلی دیر است در مورد اینکه گفت‌وگو برای جامعه لازم است صحبت کنیم. با اینکه فرصت‌های فراوانی در این زمینه از دست رفته اما باز هم می‌شود به سمت گفت‌و‌گو حرکت کرد. ضرب‌المثل معروفی است که می‌گوید ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. هر زمان به این درک برسیم که نیاز است در جامعه گفت‌و‌گو شکل بگیرد، مفید و مؤثر خواهد بود. این موضوع می‌تواند به تلطیف شرایط، نزدیک‌تر کردن ذهن‌ها و مساعد کردن شرایط برای رسیدن به راهکارهای بهتر کمک کند. البته برای رسیدن به گفت‌و‌گو الزاماتی نیاز است. شرط نخست اینکه بپذیریم مشکلات و بحران‌هایی در جامعه وجود دارد. الزام دوم این است دولت و مجموعه کارگزاران نظام سیاسی بپذیرند و مجاب شوند نحوه حکمرانی‌شان دارای ایرادهایی بوده و مشکلاتی را موجب شده است. شاید بتوان گفت برخی از مشکلات موجود، ریشه در حکمرانی نامطلوب دارد. در نتیجه برای گفت‌و‌گو باید پذیرفت در نحوه حکمرانی نیاز به تغییراتی است و این گفت‌و‌گو‌ها می‌تواند به آن کمک کند. حرف‌ها و گفت‌و‌گوهای استادان، نخبگان و فرهیختگانی که در این قسمت دغدغه‌مند هستند باید در موقعیتی شنیده و تبدیل به برنامه و راهکارهای اجرایی برای کمک به حل بحران‌ها و مشکلات جامعه شود. شرط و الزام سوم در این زمینه این است که ما در طول سال‌ها دغدغه‌مندانی داشته‌ایم که حرف‌هایی زده‌اند و به راهکارهایی رسیده‌اند؛ این موارد نشنیده گرفته شده است. طبیعتاً انگیزه‌ای وجود ندارد که این افراد بیایند و دوباره صحبت کنند یا شاید به‌نوعی بتوان گفت ناامید شده‌اند. به نظر بنده ایجاد امیدواری در جمع نخبگان و کسانی که می‌توانند کمک کنند مشکلات ما کم و حل شود، بسیار مؤثر است.
این چند الزام برای گفت‌و‌گو وجود دارد، در غیر این‌صورت اگر هر طرف و طیفی بخواهد حرف خودش را بزند، روی مواضع خود تکیه و تأکید کند و حرف طرف مقابل را نشنود به جایی نخواهیم رسید. این‌گونه، بحران‌های جامعه تعمیق پیدا خواهد کرد و در هر فضا و موقعیتی ممکن است آسیب‌هایی به جامعه وارد شود.

در صورت رعایت این الزامات، گفت‌و‌گو در چه موقعیتی میسر خواهد شد؟ آیا شرایط دوقطبی موجود در جامعه اجازه گفت‌و‌گوی سازنده را خواهد داد؟
وقتی فضا دوقطبی می‌شود بالطبع امکان گفت‌و‌گو بسیار کم فراهم خواهد شد. نباید به سمتی رفت که فضاها را دوقطبی و سیاه و سفید ببینیم. وقتی این‌گونه شد دیگر نمی‌توان از گفت‌و‌گو صحبت کرد. باید فضا به سمتی حرکت کند که ما در آن، طیفی از مسائل را به شکل صفر و صد ببینیم تا بشود فضای مطلوبی را ترسیم کرد. در صورت وجود فضای دوقطبی نمی‌توان گفت‌و‌گو را آن طور که باید، پیش برد، همان‌طور که در فضای امروز جامعه احساس می‌شود این فضای دوقطبی تشدید شده است. این‌ها کمکی به حل مشکلات ما نخواهد کرد و فضا به شکل نفرت‌آوری ادامه پیدا خواهد کرد.

برای از میان بردن دوقطبی چه راهکاری را باید در پیش گرفت؟
رسانه ملی ما می‌تواند یک بخش از ماجرا باشد که فضای گفت‌و‌گوهای نخبگانی را ایجاد کند. باید از همه طرف‌هایی که وفادار به قانون اساسی هستند و همچنان معتقدند که می‌شود در این زمینه حضور داشته باشند و از این منظر مشکلات را رصد و حل کنند، استفاده شود. اگر این بستر فراهم شود فضای خوبی ایجاد خواهد شد. ما نیاز داریم فضای صداقت فراهم شود. من نمی‌گویم بی‌صداقتی وجود دارد، زیاد هست یا کم. جامعه باید به این احساس برسد که آنچه در فضای عمومی طرح می‌شود صادقانه است.

نتیجه شکل گرفتن این گفت‌و‌گو چه خواهد بود و انتظار است به چه چیزی منجر شود؟
شرایط ایده‌آل و مطلوب شکل گرفتن گفت‌و‌گو این خواهد بود که مشکلات جامعه ما حل شود، امید به درون جامعه بیاید و همبستگی اجتماعی افزایش یابد. مهم، حرکت به سمت گفت‌و‌گو و نشستن بر سر یک میز است. فکر می‌کنم اگر افرادی که با هم اختلاف‌نظر و سلیقه دارند و حتی در نحوه اجرای سیاست‌ها نظرها و پیشنهادهایی دارند هنگامی که با هم بر سر یک میز بنشینند گام بسیار مهمی برداشته خواهد شد. در حال حاضر به نظر  می‌رسد افراد با سلایق مختلف از دور دارند با هم کلنجار می‌روند. به اصطلاح به این وضعیت، شرایط پینگ‌پونگی می‌گویند، یعنی یک‌سری کلمات میان افراد به سمت هم پرتاب می‌شود بدون اینکه نتیجه مطلوبی حاصل شود. این، شیوه مناسبی نخواهد بود منتها اگر راهکار درست در این زمینه رقم بخورد خود همین دور هم نشستن می‌تواند به جامعه کمک کند. البته این در مقابل یک سری از نگاه‌هاست که معتقدند گفت‌و‌گوها حتماً باید به یک نتیجه مشخصی برسد. به نظر بنده خیلی وقت است که زوایا و ابعاد عاطفی دور هم نشستن برای گفت‌و‌گو فراموش شده است.
مهم‌ترین رکن در یک گفت‌و‌گو که بخواهد به یک نتیجه منطقی نیز ختم شود این خواهد بود که اطمینان، احترام و اعتماد متقابلی که امام موسی صدر فرمودند تحقق پیدا کند. در واقع باید محبت به یکدیگر جریان پیدا کند. ما در یک جامعه زندگی می‌کنیم و به تعبیری در یک کشتی در حال زیست هستیم بنابراین اگر این کشتی و جامعه آسیب ببیند همگی آسیب خواهند دید و به این شکل نیست که بگوییم تنها یک گروه، جریان یا بخشی از جامعه دچار آسیب می‌شود.

پس لزوماً اینکه گفت‌و‌گو به ساختارها راه پیدا کند و به قانونی ختم شود ملاک نخواهد بود؟
این وضعیت مطلوب ما و حد نهایت یک گفت‌و‌گو است. منتها اگر بخواهیم به چنین توصیفی هم برسیم باید شرایط اولیه‌ای که ذکر شد مهیا شود. ابتدا باید کنار هم نشستن‌ها، اعتماد، احترام و اطمینان متقابل به هم به وجود بیاید. آنچه اکنون به نظر می‌رسد این است در همین قسمت ایرادها و اشکالاتی وجود دارد که ابتدا باید رفع شود تا به سمت مطلوبی حرکت کنیم.

خبرنگار: نوید سرادار

برچسب ها :
ارسال دیدگاه