... تا رسیدیم به سال42

... تا رسیدیم به سال42


​​​​​​​خبرگزاری‌ها چند روز پیش نوشتند: «حاج‌محسن لبانی مطلق» یکی از پیرغلامان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در شامگاه سی‌ام صفر مصادف با سالروز شهادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) دعوت حق را لبیک گفت» خبر البته لابه‌لای شور عزاداری‌ها و اخبار ریز و درشت، چندان دیده نشد. واقعیت این است که زندگی «حاج‌محسن» فقط به مداحی خلاصه نمی‌شود. این را می‌شود از پیام تسلیت روز گذشته رهبر معظم انقلاب فهمید که از یار قدیمی امام(ره) و انقلاب به عنوان «عبد صالح و مؤمن بصیر» یاد کردند. در ادامه این مطلب معرفی مختصری از شخصیت حاج‌محسن و سپس بریده‌هایی از سخنان او در سال1398 را به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی می‌خوانید:
93 سال پیش در تهران به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی، هم در فعالیت‌های اقتصادی بازار فعال بود و هم در حوزه علمیه مروی درس می‌خواند و توانست تحصیلات خود را تا سطح مکاسب و منظومه ادامه دهد. شاگردی استادانی چون شیخ انصاری، آیت‌الله سبط ، حاج‌آقا صدر رضوی ، آیت‌الله شعرانی و آیت‌الله مهدوی کنی را هم در درس‌های مختلف کرده بود. 
در نوجوانی با شهید نواب صفوی آشنا شد و به فعالیت در گروه فدائیان اسلام پرداخت. آشنایی‌اش با امام خمینی(ره) هم از سال 1342 شروع شد تا همیشه در مبارزات انقلابی همراه و یار امام(ره) باشد.
حاج محسن پیش از پیروزی انقلاب نماینده حضرت امام خمینی(ره) در بازار بود و در جریان‌های پیش از انقلاب به کمک اعتصاب‌کنندگان اصناف و کارکنان شرکت نفت شتافت. 
خودش درباره آشنایی با نهضت امام(ره) گفته بود: «ما صبح‌های جمعه می‌رفتیم هیئت بنی‌فاطمه(س). یکی از جلسات هیئت افتاده بود امامزاده قاسم(ع) شمیران که گفتند امام هم آمده امامزاده. البته آن موقع به امام می‌گفتند حاج‌آقا روح‌الله. اولین بار که بنده امام خمینی را دیدم آنجا بود. آقای زریباف هم بود. بعد از آن مرتب به مناسبت‌های مختلف به خدمت امام می‌رسیدیم. تا رسیدیم به سال 42... وقتی ماجرای 15 خرداد پیش آمد من کربلا بودم. یک روز صبح دیدم روزنامه‌های عراقی تیتر زده‌اند: تظاهرات بزرگ در ایران به سبب دستگیری آقای خمینی...».

برچسب ها :
ارسال دیدگاه