واقفِ فرهنگ‌دوست

روایتی از زندگی و کوشش‌های حاج حسین ملک که موقوفات بی‌شماری در خراسان و ایران دارد

واقفِ فرهنگ‌دوست

اگر قرار باشد برای واقفان ایرانی نماد و الگویی معرفی کنیم، بدون تردید حاج‌حسین ملک یکی از بهترین نمونه‌هاست.


او را همه مشهدی‌ها، خراسانی‌ها و اگر اغراق نباشد، همه ایرانی‌ها می‌شناسند. حاج‌حسین در مشهد با موقوفه مشهورش یعنی باغ وکیل‌آباد شناخته می‌شود؛ اما این موقوفه، بخش بسیار کوچکی از موقوفاتی را در بر می‌گیرد که این واقف بزرگ برای رفاه مردم و باقیات ‌الصالحات خودش وقف کرده‌ است‌. وقف‌های حاج‌حسین ملک از نظر وسعت و البته گستردگی موضوع تقریباً نظیر ندارند. او عمده وقف‌های خودش را بین سال‌های 1316 تا 1348 خورشیدی انجام داده‌ و بخش مهمی از این موقوفات، وقف آستان قدس رضوی است و جالب اینکه وقف کتاب، یکی از اصلی‌ترین موضوعات موقوفه‌های حاج‌حسین ملک را در بر می‌گیرد و این شاید برای کسانی که وی را به عنوان واقف زمین و ملک می‌شناسند، کمی تعجب‌آور باشد. امروز به مناسبت سالروز درگذشت این واقف نامدار که برخی او را بزرگ‌ترین واقف تاریخ ایران می‌دانند، می‌خواهیم مروری بر سرگذشت خواندنی و شیرین وی داشته باشیم.

خاندان ملک چطور به مشهد آمدند؟
خاندان حاج‌حسین ملک از بازرگانان مشهور و معروف آذربایجان بودند. پدربزرگ او، حاج‌مهدی از کسانی بود که پس از شرکت در جنگ‌های ایران و روسیه و رسیدن تا درجه سرهنگی، رخت نظامی را از تن درآورد و بازرگانی موفق شد. حاج‌مهدی در دوره سلطنت محمدشاه قاجار، رفیق صمیمی میرزا تقی‌خان امیرکبیر بود که در آن زمان، پیشکاری ولیعهد یعنی ناصرالدین ‌میرزا را در تبریز بر عهده داشت. پس از مرگ محمدشاه، این حاج‌مهدی بود که با قرض دادن 100هزار تومان به امیرکبیر، هزینه انتقال ناصرالدین‌شاه به پایتخت را فراهم کرد و از همان زمان پیوندهایی میان این خانواده و دربار قاجار ایجاد شد و حاج‌مهدی لقب ملک‌التجاری ایران را به خاطر همان کمک بدست آورد و این لقب در خاندانش ماندگار شد. پسر حاج‌مهدی یعنی محمدکاظم ملک‌التجار، در دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه برای خودش کیا و بیایی داشت. تا اینکه یک روز، ناصرالدین‌شاه او را مجبور کرد زمین‌های وسیعی را در منطقه فریمان از برادر شاه که به علت قمار، بدجوری قرض بالا آورده ‌بود، به قیمت عجیب و غریبی بخرد. محمدکاظم هم ناچار این زمین‌ها را به چند برابر قیمت خرید، اما دستخطی از شاه گرفت که زمین‌های مذکور از مالیات معاف باشد. به این ترتیب، خاندان ملک نخستین زمین خود را در خراسان بدست آورد. محمدکاظم ملک‌التجار برای رتق و فتق امور املاک، پسر جوانش حسین (متولد سال 1250 خورشیدی) را که پیشتر در مدارس علمیه تهران به خواندن مقدمات علوم قدیمه مشغول بود و البته مدتی را هم در مدارس جدید به تحصیل اشتغال داشت، همراه با پیشکاری توانمند راهی مشهد کرد. به این ترتیب، حاج‌حسین ملک سر از مشهد درآورد و با وجود مسافرت‌های طولانی به اقصی نقاط عالم، همیشه مشهدی و مجاور حرم رضوی باقی ماند.

میراث‌بان نفایس و فرهنگ
حاج‌حسین ملک برخلاف برخی ثروتمندان که دودستی به مالشان می‌چسبند و اهل فعالیت‌های خیریه و فرهنگی نیستند، علاقه زیادی به این فعالیت‌ها داشت؛ به خصوص تلاش زیادی می‌کرد تا بتواند نسخه‌های خطی و ارزشمند را جمع‌آوری کند. ظاهراً فکر تأسیس کتابخانه‌ای نفیس از نسخه‌های خطی، در سفری به نیشابور به ذهنش خطور کرد؛ هنگامی که در آنجا نسخه‌ای نفیس از دیوان ابن‌یمین فریومدی را خرید. حاج‌حسین ملک در آن زمان 28ساله بود و توانست به تدریج هزاران نسخه خطی را جمع‌آوری کند و سنگ بنای کتابخانه مشهور «ملک» را که امروزه در تهران قرار دارد، بگذارد. او بعدها و در دوره مشروطه به دلیل عدم جانبداری از مشروطه‌خواهان، از سوی آن‌ها تهدید و در سال 1288 خورشیدی حین ورود به مسجد گوهرشاد به شدت مضروب شد؛ اما به دلیل نفوذی که داشت، توانست خود را از چنگ افراطیون نجات دهد. وی با وجود گریز از فعالیت‌های سیاسی، به دلیل شهرتی که در امور خیریه داشت، گاه و بی‌گاه گرفتار می‌شد؛ مثلاً در سال 1314 حاج‌حسین ملک را به اتهام مشارکت در قیام مسجد گوهرشاد، مدتی به زندان انداختند که البته بعداً نجات یافت.
حاج‌حسین ملک از سال 1325 خورشیدی، افزون بر اموال منقولی که پیشتر وقف کرده ‌بود، املاک و مستغلات متعددی را به منظور رفاه حال مردم، وقف یا اهدا کرد. از جمله این موقوفات و هدایا می‌توان به وقف عام باغ ملی مشهد، هدیه 200 هکتار زمین برای ساخت مسکن فرهنگیان مشهد، اهدای 120 هزار متر زمین برای ساخت مسکن کارمندان اداره دارایی مشهد و اهدای زمین برای ساخت و تجهیز شیرخوارگاه مشهد را نام برد. این مرد بزرگ و واقف نامی، در چهارم مرداد ماه سال 1351 در حالی که متجاوز از 100 سال عمر داشت، دار فانی را وداع گفت و در غرفه شرقی دارالحفاظ حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.

خبرنگار: محمدحسین نیکبخت

برچسب ها :
ارسال دیدگاه