بازسازی اعتبار اجتماعی و منزلت قدسی حجاب در ذهنیت عمومی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مطرح کرد

بازسازی اعتبار اجتماعی و منزلت قدسی حجاب در ذهنیت عمومی

پژوهشگر مسائل فرهنگی گفت: کاری که جریان رسانه‌ای‌ و فکریِ جبهه دشمن در سال‌های گذشته انجام داد این بود که کوشید از حجاب، قداست‌شکنی کند و به عده‌ای اندک، جسارت عبور از آن را بدهد و جامعه را نیز دربرابر آن بی‌حس و خنثی سازد.


​​​​​​​ بنابراین، باید در جهت مخالف این روند سازماندهی‌شده حرکت کرد و اعتبار اجتماعی و منزلت قدسی حجاب را در سطح اجتماعی و ذهنیت عمومی بازسازی و ترمیم کرد.
خبرگزاری فارس به مناسبت ۲۱ تیرماه، روز عفاف و حجاب و همچنین با توجه به تحولات اخیر جامعه ایرانی در باب «حجاب» با مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

 آیا با توجه به حدیث امام علی(ع) که فقر و بی‌اعتنایی به دین را ملازم یکدیگر می‌دانند، می‌توان بدحجابی را حاصل وضعیت بد اقتصادی مردم دانست؟
 بعضی تصور می‌کنند مشکل بدحجابی، ریشه در فقر و مشکلات معیشتی دارد و چنانچه در جامعه رفاه برقرار شود، بدحجابی نیز خودبه‌خود برطرف خواهد شد؛ در حالی‌که هر چند از لحاظ منطقی، فرضیه اثرگذاری فقر بر بدحجابی ناصواب نیست و می‌توان چنین فرضی را برای اقتصاد در نظر گرفت، اما در جامعه کنونی ایرانی نباید برای فقر اینچنین نقش جدی و بزرگی را فرض کرد.
مشاهده عینی نشان می‌دهد توزیع بدحجابی در جامعه ایران، منطبق بر طبقه اقتصادی نیست و بدحجابی در میان طبقات فرودست و فقیر بیشتر نیست، بلکه چه‌بسا باید گفت طبقات فرادست بیشتر به بدحجابی گرایش دارند. پس نباید به این مسئله اجتماعی از زاویه اقتصادی نگاه کرد و در هم‌پیوندی با اقتصاد، فرضیه‌سازی کرد. البته از آن سو، روشن است اگر مشکلات معیشتی برطرف شود، زمینه بسیار مساعد و مناسبی نیز برای اصلاح وضع حجاب ایجاد خواهد شد و مقاومت اجتماعی کاهش خواهد یافت؛ چرا که در برابر روندهای اصلاحی درزمینه حجاب، پاره‌ای از ادعاها و مقاومت‌ها به استناد مشکلات معیشتی یا فسادهای اقتصادی در سطوح بالا صورت می‌گیرند؛ هر چند این نمودها و ظهورات ریشه منطقی ندارند و تنها برای کارشکنی در مقابل اصلاح وضع حجاب بیان می‌شوند.

مهم‌ترین نقاط و موضوعات برای فرهنگ‌سازی حجاب در کشور، پرداختن به چه اموری است؟
کار بنیادی و اساسی برای اصلاح وضع حجاب در جامعه، ایجاد تغییر اجتماعی از طریق تثبیت‌کردن حجاب به‌عنوان یکی از نمودهای سبک زندگی ایرانی و اسلامی است؛ یعنی باید حجاب در ذهنیت جمعی، به یک امر مطلوبِ روشن و بدیهی تبدیل و یکی از خطوط قرمز قطعی و اجتماعی انگاشته شود. به زبان اسلامی، باید برداشت اجتماعی از حجاب را به یک معروف تبدیل کرد؛ چنان‌که از نظر اجتماعی کسی به خود اجازه عبور از این خط قرمز را ندهد و بداند هنجارشکنی، روح جامعه را مجروح خواهد کرد و واکنش‌های مردمی و حاکمیتی را در پی خواهد داشت.
از قضا، کاری که جریان رسانه‌ای‌ و فکریِ جبهه دشمن در سال‌های گذشته انجام داد نیز همین بود که کوشید از حجاب قداست‌شکنی کند و به عده‌ای اندک، جسارت عبور از آن را بدهد و جامعه را نیز دربرابر آن، بی‌حس و خنثی سازد. بنابراین باید در جهت مخالف این روند سازماندهی‌شده حرکت نموده و اعتبار اجتماعی و منزلت قدسی حجاب را در سطح اجتماعی و ذهنیت عمومی، بازسازی و ترمیم کرد.

 در کشور ما در چند سال گذشته حجاب ماهیتی سیاسی پیدا کرده است. آیا در چنین فضایی پرداختن به حجاب از بعد یک امر فرهنگی، شدنی است؟
بسیار خطاست اگر تصور کنیم همه یا بخش بزرگی از بدحجابی‌ها، نوعی مخالفت سیاسی دربرابر حاکمیت است. بسیاری از زنان و دخترانی که بدحجاب هستند، یا سیاسی نیستند و گرایش سیاسی ندارن، یا حتی همراه با حاکمیت هستند و تعارض خاصی ندارند؛ بلکه افزون بر این، حتی دربرابر دین هم ستیز و مخالفتی ندارند. این یک واقعیت اجتماعی است که بدحجابی، گره‌خورده با این شکاف‌ها نیست و نمی‌توان از بدحجابی چنین نتایجی را گرفت. آری، نیروهای رسانه‌ای و فکریِ غیرانقلابی برای اینکه شواهدی برای ادعاهای سیاسی خویش بیابند و حاکمیت را در موضع انفعال و عقب‌نشینی قرار دهند، می‌کوشند خواسته‌های خویش را به‌عنوان ذهنیت و انگیزه بدحجاب‌ها القا و تحمیل کنند و تفسیر سیاسی و ضدحاکمیتی از کنش بدحجاب‌ها ارائه دهند، اما واقعیت این‌گونه نیست.

حجاب یک واجب نظیر خیلی از فرائض دیگر ماست. چرا درزمینه خمس و زکات این حساسیت را نداریم؟
برخلاف تصویرسازی‌های منفی و سوگیرانه، این‌گونه نبوده که در طول دهه‌های گذشته حاکمیت درزمینه حجاب حساسیت فراوان و نابجا داشته باشد و انحراف‌ها و لغزش‌های دیگر را نادیده گرفته و حجاب را در صدر مطالبه‌های فرهنگی خویش قرار داده باشد. چنانچه به گفتارهای رهبر معظم انقلاب مراجعه کنید، به‌روشنی درمی‌یابید تأکید و حساسیت ایشان درزمینه حجاب، هیچ‌گونه برجستگی غیرعادی و غلظت چشمگیری ندارد و در رویکرد ایشان، حجاب نیز ارزشی در عرض سایر ارزش‌های اسلامی است. پس اینکه ارزش‌های اسلامی به حجاب منحصر شده و حاکمیت فقط بر حجاب اصرار ورزیده و آن دسته از ارزش‌های اسلامی که باید خودش به آن‌ها تقید و تعهد داشته باشد را نادیده گرفته، روایت صحیحی نیست.
البته برخی از گروه‌های فرهنگی در دهه‌های گذشته، گرفتار چنین نقص و ضعفی شدند و تهاجم فرهنگی را به معضل بدحجابی فروکاهیدند و منکرها و انحراف‌های بزرگ‌تر را ندیدند و یا آن‌ها را کوچک شمردند، اما این خطای تحلیلی، ارتباطی با حاکمیت ندارد و حاصل اجماع در سطوح عالی نبوده است. در عین حال، نباید غفلت کرد که سخن درباره بدحجابی در عرصه عمومی است و این تظاهر و تجاهر، پیامدهای نامطلوب متعددی دارد؛ چراکه بر اثر همین رگه‌های انحرافیِ نمایان و مشهود، به‌تدریج موج اجتماعی به راه خواهد افتاد و این آسیب به دیگران نیز سرایت خواهد کرد.
به عبارت دیگر، بدحجابی در جامعه همچون یک آموزش عمومی و تبلیغ جمعی است که موجب گرایش‌یافتن دیگران نیز خواهد شد و چه‌بسا این اقلیت هنجارشکن به اکثریت تبدیل شوند. ازاین‌رو، دولت اسلامی نباید دربرابر بدحجابی در عرصه عمومی، بی‌موضع و منفعل باشد و درباره روند فزاینده آن عاقبت‌اندیشی نکند. به این دلیل است که باید درزمینه بدحجابی حساس بود و آن را فرعی و غیرمهم قلمداد نکرد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه