سهم گمشده مهاجران دررسانه و تصمیم‌سازی شهری

در سومین نشست «نقش گلشهر در آینده مشهد» مطرح شد

سهم گمشده مهاجران دررسانه و تصمیم‌سازی شهری

 حسین زاده افزود:در طول سال‌ها افغانستان و ایران با مشکلاتی مانند جنگ‌های داخلی، مسائل اقتصادی و تحریم‌ها رو‌به‌رو بوده‌اند. پس نتیجه می‌گیریم بیان و روایت کردن قدم‌هایی که میهمان برای میزبان داشته و برعکس آن هم مهم و قابل توجه است. اگر از این فرصت استفاده نشود برای هر دو کشور می‌تواند آسیب‌زا باشد.نتیجه می‌گیریم محیطی که این روابط شکل گرفته محیط کاملاً پرتنشی بوده و این موجب شده است بین ما، موضوعات ناراحت‌کننده‌ای وجود داشته باشد از طرفی جریان‌های به‌خصوص غرب‌گرا و خود فروخته با ایجاد تنش بین ایران و افغانستان به این اختلافات دامن می‌زنند.  در ادامه این نشست مجید محمدی، جمعیت‌شناس و کارشناس مسائل جمعیتی گفت: با گذشت چند دهه از حضور مهاجران افغانستانی در مشهد و کشورمان، ایران تا کنون سیاست مشخصی در قبال آن‌ها نداشته است به طور مثال مهاجرانی که در ایران متولد می‌شوند شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین چالش این نسل جدید نداشتن هویت، هم از نظر مدارک و هم فرهنگی تمدنی است. وی با اشاره به وجود وجه اشتراکات بین دو ملت به‌خصوص شیعیان تأکید کرد: به همین خاطر بین این افراد کمترین چالش وجود داشته، البته از نظر مردمی، اما متأسفانه از نظر حاکمیتی و قوانین موجود این قوم هزاره بیشترین آسیب را دیده است. شهر مشهد به لحاظ زیارتی بودن و وجود قوم خاوری‌ها در آن، برای مهاجران نسبت به دیگر شهر‌های ایران کمترین تنش را دارد. 
محمدی اظهار کرد: با گذشت 40 سال حضور مهاجران در ایران به دفعات مدارکشان تعویض شده و این خود بیانگر نبود یک سیاست مشخص و کاربردی است. هرچند قدم‌های مثبتی برداشته شده اما نقاط ضعف‌ قانونی در مسائل مهاجران زیاد است. نکته مهم دیگر ایجاد یک عدالت اجتماعی است؛ اگر من به عنوان یک مهاجر بخواهم قانونی نسبت به مسائل کشورم یا دنیا صحبتی، تجمعی و یا سخنرانی‌ای داشته باشم باید از یک آزادی بیان و حقوق شهروندی لازم برخوردار باشم.
وی ادامه داد: موضوع بعدی تصویر مخدوش و قابل ترحمی است که رسانه در ایران از یک مهاجر به نمایش می‌گذارد که قابل تذکر و رسیدگی است. آیا تاکنون رسانه‌ای در ایران به مهاجری اجازه داده است که خودش، دردهایش و زندگی پر فراز و نشیبی که دارد را روایت کند؟ به هرحال ما سطوحی از تبعیض را تجربه کردیم که این یک واقعیت است. رسانه‌ها یک «نمایش» راه می‌اندازند و نخبه افغانستانی را دعوت و مصاحبه می‌کنند که چرا مهاجر را فقط کارگر می‌دانید، ما کلی دانشجوی دکتر و هنرمند داریم این نمایش موضوعی را مشخص می‌کند و آن نبود فضیلت کار در ایران است. این، نگاه جامعه ایران را نسبت به کار منفی کرده در حالی که یک افغانستانی بزرگ‌ترین شاخصه‌اش کار و درآمد حلال است این به خودی خود ستودنی است. وقتی در ایران فضیلت کار زیر سؤال می‌رود جامعه به سوی رانت، دزدی و درآمد به هر شکل که سود بیشتری داشته باشد می‌رود، حتی در رسانه هم می‌بینیم که درآمد آسان، تجمل‌گرایی و سود بیشتر تبلیغ می‌شود، از آن طرف، کارگر در جامعه تضعیف می‌شود. یک کارگر افغانستانی مکرر توسط صاحب‌کار تحقیر و حقوقش ضایع می‌شود که در این زمینه گزارش‌های زیادی وجود دارد اما متأسفانه هیچ نهاد قضایی رسیدگی نکرده است.
 در ادامه جواد خدایی، معاون عمرانی معماری خراسان رضوی عنوان کرد: در سفری که به هرات داشتم به دلیل حوزه کاری برای کمک به ساخت مقبره گوهرشاد خانم با مشاهده مقبره امیرعلی شیرنوایی و خواجه عبدالله انصاری و نوع غذا‌ها، آداب و رسوم و... متوجه وجه اشتراکات زیاد بین دو کشور شدم، نکته جالب، ابراز علاقه و حتی گلایه دوستان افغانستانی بود که در هرات زندگی می‌کردند که چرا به شهر ما سفر نمی‌کنید.
وی درخصوص معماری شهر مشهد گفت: ساخت بزرگراه صدمتری به خودی خود فاصله‌ای بین گلشهر و مرکز شهر ایجاد کرده است و گاهی همین نقشه‌های معماری موجب می‌شوند مردم در حاشیه شهر محروم بمانند. ما مملو از اتصالات و ارتباطات نادیده هستیم که حتی در کالبد شهر هم وجود دارد، این اتصال معنا پیدا نمی‌کند جز اینکه ما یک هسته تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی در خود گلشهر داشته باشیم. متأسفانه با بازنگری در اسناد، گلشهری وجود نداشته و اصلاً این منطقه در معماری شهری دیده نشده بود. استخوان‌بندی شهر صرفاً تابع قانون نیست بلکه تابع جریان‌های فرهنگی و اجتماعی که در بطن جامعه وجود دارد، است. ما باید در منطقه گلشهر حلقه‌های فکری فرهنگی و نخبه‌های آن را بشناسیم و آرام آرام در نظام تصمیم‌گیری مشارکت دهیم.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه