روایت مجموعهدار اراکی از اهدای کمیابترین تمبرهای تاریخی ایران به مجموعه آستان قدس رضوی
بهترینِ همه چیز باید در حرم مطهر امام رضا(ع) باشد
از نوجوانی به مجموعهداری و جمعآوری اشیای قدیمی علاقهمند شده و نفیسترین شئ مجموعهاش را به آستان حضرت رضا(ع) تقدیم کرده است. این یک معرفی کوتاه و تکخطی از حمیدرضا بادکوبه هزاوه است.
شئ اهدایی او یک تمبر از دوره قاجار است که از نظر قیمت و قدمت بسیار ارزشمند به شمار میآید و شاید تنها 15نمونه در دنیا وجود داشته باشد.
مجموعهداری اهل سلطانآباد
محصل که بوده، همکلاسیای داشته که تمبرهای خارجی جمع میکرده است. چند روزی با او همراه میشود و زرق و برق و زیبایی تمبرهای خارجی، او را هم سر ذوق میآورد و تصمیم میگیرد مانند دوستش مجموعه خودش را بسازد، اما او با جمعآوری تمبرهای ایرانی شروع میکند. «سال ۶۸ شروع کردم. اوایل تمبرهای ایرانی متعلق به دوره جمهوری اسلامی و پهلوی را جمعآوری
میکردم. تمبرهای قاجار هم بود اما چون شناخت کافی نداشتم و موارد تقلبی هم زیاد بود، سراغ خرید آنها نمیرفتم. کسی هم نبود که آن زمان به من و امثال من آموزش دهد، چون بیشتر نخبهها و متخصصان این حوزه در تهران و شهرستانهای دیگر بودند. با همین منوال ادامه دادم و چند سال بعد یعنی در اوایل دهه ۹۰ که کمی با این حوزه آشناتر شدم، خرید تمبرهای دوره قاجار را هم شروع کردم».
بادکوبه کمکم به جمعآوری سکههای قدیمی هم علاقهمند میشود و به تدریج مجموعه خوبی از سکههای ماشینی بدست میآورد. او در ادامه سراغ کارت پستالهای دوره قاجار، نامهها و پاکتنامههای قدیمی هم میرود و تعدادی از آنها را خریداری میکند. اما علاقه این مجموعهدار جای دیگری هم است، جایی که به زادگاهش میرسد. شهری که تا دوره رضاخانی سلطانآباد نام داشته و حالا آن را با نام اراک میشناسیم. «به خاطر علاقهای که به شهرم دارم، جمعآوری نامهها و پاکتنامههایی که مربوط به قدیم اراک است برای من اولویت دارد. اینها برای من ارزش معنوی زیادی دارد».
او حالا در آستانه 45سالگی است و با اینکه کارمند دولت است توجهش از علاقه اصلیاش کم نشده است. بادکوبه حواسش به جوانترها هم است و آنهایی را که به این حوزه علاقه دارند آموزش و راهنمایی میکند، چون معتقد است این راه باید ادامه پیدا کند.
مال من نبود، مال امام رضا(ع) بود
پدرم معلم بود و هرسال دستکم یک بار ما را به مشهد میآورد. اوایل با قطار میآمدیم بعد با ماشین، اما هر سال میآمدیم. اواخر دهه ۸۰ که به حرم مطهر آمدم و از موزه هم دیدن کردم همانجا از ذهنم گذشت که روزی شیئی ارزشمند را به این آستان مقدس هدیه کنم.
او در ادامه میگوید: «در موزههای حرم مطهر بازدیدکنندگان زیادی میآیند و میبینند و اشیا به خوبی حفظ میشود. به خیلی از دوستان و آشنایانم که مجموعهدار هستند میگویم حداقل یک شئ خوب را به حرم اهدا کنند تا ردی از خود بهجا بگذارند. اصلاً بهترینِ همه چیز باید در حرم مطهر امام رضا(ع) و موزه آن باشد. من هم بهترین شیئی که در مجموعهام داشتم را به این بارگاه اهدا کردم. فقط امام رضا(ع) برایم مهم است. زندگی من مال امام رضا(ع) است».
البته بادکوبه اقلام دیگری مانند تعدادی از سکههای ماشینی دوره قاجار را نیز به مجموعه موزههای آستان قدس رضوی اهدا کرده است اما مهمترین آن، نمونه تمبری کمیاب بوده است. او درباره حسش زمانی که اشیای اهداییاش را در ویترینهای موزه میبیند، میگوید: هیچکدام مال من نبود، همه مال امام رضا(ع) بود. من کار بزرگی نکردم. فکر نمیکنم کسی که مشتی گندم هم نذر میکند با من فرقی داشته باشد، چون هر دو برای حضرت بوده است».
تمبری با قدمت و قیمت بالا
تمبر یک تومان برنز روی کاغذ آبی همان شئ خاصی است که بادکوبه آن را در سال ۱۴۰۱ به مجموعه موزه آستان قدس رضوی اهدا کرده است. او درباره این تمبر توضیحاتی میدهد: «این تمبر در سال ۱۲۵۶ خورشیدی یعنی سال ۱۸۷۸ میلادی و در عهد ناصرالدین شاه قاجار چاپ شده است. در مجموع تعداد ۵۰۰ عدد از آن چاپ شده و تاکنون نمونهای به صورت بلوکی یا جفتی از آن یافت نشده است».
لازم به توضیح است عبارت بلوک به معنی چهار تمبر به هم چسبیده به صورت دو عدد بالا و دو عدد پایین و بدون حتی یک دندانه کم است که جمعآوری آن فقط در ایران مرسوم است.
او در ادامه میگوید: «این تمبر یک نمونه باطل شده است و تعداد کل نمونههای باطل شده آن در دنیا بیشتر از 15عدد نیست که هرکدام بیش از چند هزار دلار ارزش مادی دارد. تعداد نمونههای باطل نشده آن هم حدود هفت عدد است و تنها دو ایرانی نمونههایی از آن را در اختیار دارند».
این تمبر جزو سری تمبرهای شیر و خورشیدی است که در زمان ناصرالدین شاه به چاپ رسیده است. نخستین سری این نوع تمبرها باقری نام دارد و به صورت یک شاهی، دو شاهی، چهار شاهی و هشت شاهی چاپ میشده است. نمونه تمبر اهدا شده تمبر یک تومان است که ظاهراً در همان زمان هم در هرجایی و توسط هرکسی استفاده نمیشده است. چون تمبر چسب خیلی قوی نداشته، متأسفانه نامه و پاکت آن هم موجود نیست و در نتیجه نه نامی و نه نشانی از فرستنده و گیرنده در اختیار نداریم.
اما بادکوبه که این تمبر را آسان بدست نیاورده، داستان خریداریاش را برایمان تعریف میکند: «سال ۱۴۰۱ در یک مزایده موفق به خریداری آن شدم. یک مزایده مهم آنلاین بود که مجموعهداران بزرگی در آن شرکت کردند و طبیعتاً فضای رقابتی سختی وجود داشت. من فقط با نیت تهیه این تمبر برای امام رضا(ع) در این مزایده شرکت کردم و اطمینان دارم برنده شدنم در آن فقط به کمک خود حضرت(ع) بوده است».
خبرنگار: زهرا زنگنه
برچسب ها :
ارسال دیدگاه