شهید صدر، نظام عبادات را تمرینی برای تقویت دگرگرایی میداند
عبادت در خدمت انسانیت
چطور میشود که بشر عصر الکترونیک و فضا، نماز میخواند، روزه میگیرد و حج بهجا میآورد؛ آن هم به همان شکلی که بشر عصر آسیابهای دستی این عبادت را بهجا میآورد؟
چرا با وجود افزایش مداوم تسلط آدمی بر طبیعت و تحول ابزارهای زندگی، نه بایستگی انجام عبادت تغییر کرده، نه ساختار کلیاش و نه حتی روش تشریع آن؟
شاید جالب باشد بدانید این پرسشها و پاسخ به آنها توسط یک مرجع تقلید در متن رساله عملیهاش آمده است. عالِمی که تلاش داشت ادبیات رسالهنویسی را تغییر دهد و احکام شریعت اسلامی را به نحو کاربردیتری به دست مخاطبانش برساند. شهید سیدمحمدباقر صدر در پایان جلد اول رساله عملیهاش -یعنی «الفتاوی الواضحة»- بخشی را به تبیین سیمای کلی عبادت در اسلام پرداخته و تلاش کرده فهمی عمیقتر از مفهوم و کارکرد عبادت را برای مکلفی که میخواهد از طریق رساله به همین احکام عمل کند، منتقل کند.
فرارسیدن سالروز شهادت او در 19فروردین ماه و قرار گرفتن در ایام ماه مبارک رمضان، بهانهای شد تا برخی از دیدگاههای شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر در همین خصوص را مرور کنیم.
بد نیست بدانید پژوهشگاه تخصصی شهید صدر این بخش از رساله عملیه این شهید را در کتابی با عنوان «انسان و عبادت» با ترجمه فارسی منتشر کرده است. آنچه میخوانید خلاصهای از دیدگاههای شهید صدر در همین کتاب است.
پاسخ نظام عبادات به سه نیاز ثابت
شهید صدر پاسخ به این پرسش را حامل یک نتیجهگیری و معنا میدانست؛ این پرسش که «چطور شریعت همانطور که نماز، روزه، حج، زکات و مانند این عبادات را بر آدم عصر آهن واجب کرده، برای انسانِ عصر اتم نیز فریضه میداند؟»
در نظرگاه شهید صدر این یعنی نظام عبادات، نیاز ثابتی را در زندگی آدمی برآورده میکند که با او زاده شده و با وجود همه تحولات تمدنی، در وجود انسان ثابت است. او معتقد است تحولاتی که حرفش را میزنیم فقط رابطه انسان با طبیعت و اشکال مادی آن را دستخوش تغییر کردهاند در حالی که عبادت، رابطهای از جنس رابطه میان آدمی و طبیعت نیست. او بر این باور است که اگر بپذیریم نظام عبادت در اسلام ثابت است، باید نیازها و مشکلاتی را هم که بهواسطه عبادت حل و فصل می شوند، ثابت بدانیم. روی همین حساب، نیازهای ثابتی را که عبادت در برطرف کردن آن نقش دارد، این سه مورد میداند:
1- نیاز به ارتباط با مطلق
2- نیاز به دگرگرایی و از خودگذشتگی
3- نیاز به احساس مسئولیت درونی به عنوان ضمانت اجرا
الحاد و شرک، دو پاسخ انحرافی به یک نیاز
به نظر شهید صدر، انسانها در برطرف کردن «نیاز به ارتباط با مطلق» در دو بُعد دچار انحراف میشدند. دو بُعدی که در یک نقطه اساسی پیوند میخوردند و آن هم بازداشتن انسان از ادامه حرکت خلاقانه، نوآورانه و شایسته در مسیر تحول خودش است.
اسلام، بُعد سلبی این انحراف را «الحاد» مینامد که به شکل گمگشتگی و وابسته نبودن پدیدار میشود و بُعد ایجابیاش را «شرک و بتپرستی» که نوعی وابستگی و تعلق افراطی است.
او میگوید «ایمان به خدا» راه را بر انحراف در هر دو این ابعاد میگیرد. جانشین خداوند معرفی کردن انسان در زمین، سبب میشود انسان مسیر تحولیاش را مسئولانه و هدفمند بپیماید و به این ترتیب راه الحاد را میبندد. در بعد ایجابی نیز نمیگذارد امر محدود و نسبی جای حقیقت مطلق را بگیرد و به این ترتیب آدم را از سراب مطلقهای دروغینی که او را محدود میکنند، رهایی میبخشد.
هرچند «ایمان به خدا» مسیر تحول و رشد را باز کرده و این موانع را از میان برمیدارد ولی استدلال شهید صدر این است ایمان نیز همچون هر غریزه دیگری به جهتدهی درست و رفتارها و تمرینهایی برای تقویت نیاز دارد. اگر عقیده دینی، جهتدهی ایمان را سامان میبخشد عبادت نیز این وظیفه را دارد تا غریزه ایمان را در انسان رشد داده و در او نهادینه کند. در واقع عبادت تشریع شده در اسلام را باید به منزله رفتار موافق با غریزهای تصویر کرد که سبب رشد و تعمیق آن میشود.
شهید صدر در جمعبندی این بخش میگوید: «ارتباط با مطلق حقیقی، تنها وقتی ممکن است که شیوهای عملی و کاربردی به تقویت و نهادینهسازی این ارتباط بپردازد. این شیوه عملی همان عبادت است. بر این اساس، عبادت هم نیازی ثابت است».
نقش عبادت در تربیت اجتماعی
اما مهمترین و جذابترین بخش کتاب «انسان و عبادت» جایی است که شهید صدر نقش عبادت را در پاسخی به نیاز به دگرگرایی و از خودگذشتگی مورد بررسی قرار میدهد.
شهید صدر میگوید اینکه خدایِ بینیاز از بندگان، شرط صحت عبادت را به این گره زده که صرفاً برای خدا باشد، به دلایل تربیتی و بحث تربیت اجتماعی خط و ربط دارد.
او در دفاع از این نظر، به دو دسته از منافع انسانها اشاره میکند. دسته اول منافعی هستند که دستاوردهای مادی آن نصیب فردی میشود که بدست آوردن آن منفعت به کار و تلاش او بستگی داشته باشد. دسته دوم اما منافعی را در برمیگیرند که به شخصی میرسد که خود مستقیماً برای دستیابی به آنها تلاش نکرده یا به گروهی که یکی از اعضای آن برای دستیابی به آن منفعت کوشیده است. استدلال محمدباقر صدر این است که برای دستیابی به منفعت دسته دوم، تمام آدمها به تربیتی نیاز پیدا میکنند که به انسان دگرگرایی بدهد و فراتر رفتن از لذات شخصی در انگیزه را در او به وجود آورد؛ یعنی او را برای کوشش در راه اجتماع تربیت کند.
در واقع انسانها برای اینکه کنار هم زندگی و رشد کنند باید یاد بگیرند گاهی بدون توقعِ پاداش و با از خودگذشتگی کاری را انجام دهند و عبادت، تمرینی روحی و روانی به همین منظور است. انسان با عبادت تمرین میکند به غیر از خود ببخشد و در زمینههای گوناگون فعالیت بشری، برای رسیدن به هدفی بزرگتر، سختیها را تحمل کند. بنابراین «این نوع تربیت همان قدر که برای بشر عصر شمشیرزنی و شترسواری ضرورت داشت، برای انسان عصر الکترونیک و اتم نیز ضروری است؛ زیرا هر دو با دغدغه سازندگی روبهرو هستند، اهدافی بلند دارند و در موقعیتهایی قرار می گیرند که لازم است خود را از یاد ببرند، برای دیگران کار کنند و دانههایی بکارند که ممکن است خود هرگز میوه آن را نچینند».
علاوه بر اینکه گاهی تنها تضمین انجام تکالیف اجتماعی، احساس مسئولیت درونی فرد است که فقط با عبادت میتوان آن را تقویت و نهادینه سازی کرد. در این نقطه نیز عبادت در پاسخ به سومین نیاز ثابت یعنی نیاز به احساس مسئولیت درونی به عنوان ضمانت اجرا خودش را نمایان می کند.
خبرنگار: محسن فاطمی نژاد
برچسب ها :
ارسال دیدگاه