لطفا صفحه حوادث روزنامه ما را دربیاورید

لطفا صفحه حوادث روزنامه ما را دربیاورید

محمد شاه حسینی - موزع سابق


در منطقــه قاســم آباد توزیــع داشــتم. حس میکــردم از یکــی از خانه هــا، بلافاصلــه پــس از اینکــه روزنامه شــان را می انــدازم تــوی خانــه، کســی بیــرون میآیــد و انــگار میخواهد چیزی به من بگوید.
میدانید کــه موزع هــا طبیعتا باید کارشــان را با ســرعت انجــام بدهنــد و الا رســاندن آن همــه روزنامــه بــه خانــه مشــترکان، ســاعتها زمان میبرد. چند باری این اتفاق افتاد. با خودم قرار گذاشتم، فردا مکث کنم و ببینم صاحب نامه چه کار دارد و چی میخواهد بگوید.
فردا که روزنامه را انداختم، چند لحظه ای مکث کردم. دیدم خانمی بیرون آمد و گفت:«آقا میشــود برای ما روزنامه نیاوری؟» گفتم:«من فقط موزعم؛ اگر میخواهید اشتراکتان را قطع کنید باید زنگ بزنید به روزنامه». خانم گفت:«پس اگر میشــود، روزنامهای که برای ما میآورید، صفحه حوادث نداشــته باشد؛اصلا صفحه حوادثش را دربیاورید».
پرسیدم:«چطور؟»
گفت:«مادر پیری دارم که هر روز صفحه حوادث را میخواند و بعد مینشیند برای آسیب دیدهه ای حوادث های های گریه میکند. برای اینکه پیرزن این قدر. غصه نخورد، لطفاصفحه حوادث روزنامه ما را دربیاورید».

برچسب ها :
ارسال دیدگاه