مرور نقش مسجد در شکلگیری شخصیت سردار دلها
فرمانده فاتحی که تکیهگاهش مسجد بود
مسجد، پاتوق حاجقاسم بود و اعتقاد خاصی به آن داشت. زمانی در خیابان ناصریه خانه گرفته و مقید بود هر روز اول صبح از در شرقی مسجد جامع که در همان خیابان بود وارد میشد، چارچوب در مسجد را میبوسید و میگفت: «این کار مایه برکت روز و کار من است».
به گزارش خبرگزاری شبستان، به مناسبت ایام سالگرد شهادت سیدالشهدای جبهه مقاومت، بر نقش مسجد در شکلگیری شخصیت حاج قاسم سلیمانی مروری داریم.
نقش مسجد قائم(عج) در شکلگیری شخصیت حاج قاسم
سردار سلیمانی در زندگینامه خودنوشتی که آن را با دست مجروح قلم زده، به بیان خاطراتی از دوران کودکی و نوجوانیاش پرداخته و درباره اولین حضور خود در مسجد مینویسد: «سال ۵۵ بود، بنا به پیشنهاد احمد، برادرم، پایم به مسجد قائم(عج) باز شد که آقای حقیقی آنجا آموزش قرآن میداد. بهشدت تحت تأثیر صحبتهای او بودم و آرام آرام روح و تعصب مذهبی در وجودم در حال شکل گرفتن بود».
حضور او در مسجد موجب شد کمکم با جنایتهای طاغوت بیشتر آشنا شود. یکی دیگر از مسجدهای تأثیرگذار در شخصیت دینی و انقلاب سردار دلها، مسجد جامع کرمان بود. سیدالشهدای جریان مقاومت نماز جماعتهای مسجد جامع کرمان را از دست نمیداد و پایثابت صحبتها و سخنرانیهای آیتالله صالحی، حجتالاسلام حقیقی و آیتالله روحانی شد. او در واقعه آتشسوزی مسجد جامع کرمان حضور داشت و از دست کولیها کتک خورد. حتی در پایین آوردن مجسمه شاه، یکی از افراد اصلی بود و در حمله به مقر شهربانی یک قبضه کلت رولور غنیمت گرفت که تا زمان شهادتش آن را نگه داشته بود.
خاطرات سردار دلها از آتشسوزی مسجد کرمان
شهید حاج قاسم سلیمانی در زندگینامه خودنوشت به نام «از چیزی نمیترسیدم» درباره آتشسوزی مسجد جامع کرمان نوشت: «صبح، اعلام تجمع در مسجد جامع شهر کرمان شد، آن روزها با محوریت آیتالله صالحی این مسجد محور اصلی تحرکات انقلابیها بود. جوانها و تعدادی از علما در شبستان جمع بودند. تازه موتورسیکلت زردرنگ سوزوکی ۱۲۵ خریده بودم، از در قدمگاه که بازار کرمان بود وارد شدم و موتور را داخل یکی از کوچههای فرعی بازار پارک کردم. داخل مسجد جنب و جوش بود. پس از ساعاتی کولیها از دو درِ شمالی و غربی مسجد با حمایت نیروهای شهربانی و پاسبانها حمله کردند. اول موتور و چرخهای پارک شده جلو مسجد را آتش زدند. جوانها فریاد زدند: درها را ببندید، به همراه دو نفر دیگر به پشتبام شبستان مسجد رفتم. کولیها و پاسبانها با وحشیگری مشغول سوزاندن وسایل مردم بودند، چند موتور را پشت در مسجد آوردند و آتش زدند، از دو طرف گاز اشکآور به داخل مسجد شلیک میکردند. در که باز شد حمله به شبستان آغاز شد. آیتالله صالحی که به دلیل استنشاق گاز از حال رفته بود را از پنجره شبستان به بیرون منتقل کردیم. روحانیای به نام اسدی با حرارت جوانها را تشویق به مقابله میکرد. مردم از در غربی در حال فرار بودند،هر کس میخواست از در خارج شود زیر چوب و چماق کولیها سر و دستش میشکست. در وسط معرکه کودکی را دیدم که وحشتزده گریه میکرد، ناخودآگاه داد زدم و رو کردم به پاسبانی که به او حملهور شده بود، گفتم ولش کن! آنقدر با تندی و شدت این کلام را ادا کردم، احساس کردم لحظهای مردد شد و ترسید. بچه را بغل کردم و از در غربی خارج شدم. به سمت قدمگاه پیچیدم، موتور سالم بود. با احمد سوار شدیم. یک گله پاسبان از جلو ما در آمدند، تا خواستیم از کنار آنها بگذریم 15-10 تا باتوم به سر و صورتمان خورد. پاسبانها ساختمان برادران عقابی که ضد شاه بودند را آتش زدند. آتش زدن مسجد جامع کرمان در سراسر کشور پیچید و تظاهرات متعددی را منجر شد. ابتکار عمل کاملاً از کنترل نیروهای وابسته به رژیم خارج شده بود. مردم شعار میدادند مسجد کرمان را، کتاب قرآن را، مردم مسلمان را، شاه به آتش کشید».
سخنرانی معروف در مسجد امام زمان(عج) کرمان
شهید سلیمانی در دوران جنگ نیز در مسجدهای شهر کرمان حاضر میشد. او در سخنرانی فراموشنشدنیاش در مسجد امام کرمان با صدای بلند گریه کرد و در رثای شهید یوسف الهی گفت: «چگونه جمعی بخندد که در آن جمع حسین آقای ما فدا شد؟» قابل ذکر است این مسجد روز ۲۴ مهر ۱۳۵۶ توسط مأموران شاه به آتش کشیده شد.
حاج قاسم بارها در دوره دفاع مقدس در این مسجد و سایر مسجدهای کرمان سخنرانی کرد.
تلاش برای ساخت مسجد در روستای پدری
یکی از نکات جالب درباره حاج قاسم، نقش وی در ساخت مسجد روستای قنات ملک بود. سردار که کلنگ ساخت این مسجد را بر زمین زد با همت مردم این روستا مسجد اهلبیت(ع) را در مدتی کوتاه ساخته و خود لباس خادمی مسجد را بر تن کرد و هر بار که به روستا میآمد یکی از برنامههایش دیدار با اهالی روستا در مسجد و رسیدگی به مشکلاتشان بود. جوانان را دور خود جمع میکرد و ساعتها با آنها به گفتوگو مینشست. حاج قاسم وقتی دید روستا مسجد مناسب ندارد خانه قدیمی پدرش را تبدیل به مسجد کرد و برخی از مردم نیز برای توسعه مسجد، خانه خود را وقف کردند، حاجی خانهای دیگر مجاور مسجد را برای پدر و مادرش خرید و با همتش مسجد ساخته شد.
وقتی از مسجد میگوییم منظور، پیکره مسجد نیست
شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع ائمه جماعات مساجد استان تهران در سال۹۶ و همزمان با روز جهانی مسجد گفت: «همه چیز را مدیون مسجد هستیم، اما وقتی از مسجد میگوییم، منظور، پیکره مسجد نیست؛ مدیون فردی هستیم که به عنوان امام جماعت یا امام مسجد شناخته میشود. یک زمان نگاه 300 ـ 250 متر محیط مربع داخل مسجد است که همان ۱۵۰ یا ۲۵۰ نفری که میآیند و نماز میخوانند، شاید حفظ شوند. آقای حجتالاسلام! اگر میخواهید جامعه را حفظ کنید و همین محدوده داخل مسجد را ارزیابی میکنید، اشتباه است و باختید. اگر مسجد، نیروی دست خودش یعنی محیط دور خودش سقوط کند، آن امام جماعت سقوط کرده و خطش شکست خورده است. دشمن وارد خطش شده است، او دیدهبانی، مراقبت و جاذبه خوبی نداشته، همت خوبی نداشته است. آقای حجتالاسلام! این محیط فرهنگی شماست. طول و عرضش ۱۰ کیلومترمربع است، نه این ۲۰۰ مترمربع! باید کار کنید».
سردار سلیمانی در بخش دیگری از سخنانش در جمع ائمه جماعات مساجد گفت: «تربیت مدافع فرهنگی، ایثارگر و فداکار در دولتها و ساختارهای دولتی محقق نمیشود بلکه در مسجد محقق میشود. ما پیروزیمان در جنگ هشت ساله را مدیون مسجد هستیم. البته منظور پیکره مسجد نیست، بلکه منظور، امام جماعت است که امروز رهبر معظم انقلاب در رأس امامان جماعات مساجد حضور دارند».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها