گفتوگو با محمد مسلمی، برنامهساز تلویزیونی
امروز برای بچهها خوراک فکری خوب وجود ندارد
با ورود تلویزیون به خانهها، خانواده بُعد جدیدی یافت و به جایی تبدیل شد که در آن میتوان بیشتر آموخت، جهان را تماشا و نیازهای فرهنگی را برآورده کرد. در این میان، کودکان تأثیر بیشتری از تلویزیون میگیرند و این رسانه مهم و بانفوذ میتواند آگاهیهای متنوعی را به کودکان منتقل کند.
در کنار کارکردهای خوب و مؤثر تلویزیون، از کارکردهای منفی این رسانه جمعی هم نباید غافل شد به ویژه تولیدات شبکههای ماهوارهای که اگر میدان تولیدات داخلی را خالی از رقیب ببیند، فرصت جولان پیدا میکند. امروز مصادف با 11دسامبر و همزمان با روز جهانی «کودک و تلویزیون» با محمد مسلمی، برنامهساز شناخته شده تولیدات کودک تلویزیون که او را بیشتر به عنوان یکی از سه «عمو فیتیله»ایها میشناسیم گفتوگو داشتیم تا از دلایل کمرنگ شدنش در قاب جادو و وضعیت تولیدات کودک جویا شویم.
امروز به نام روز جهانی «کودک و تلویزیون» نامگذاری شده تا اهمیت این رسانه جمعی برای کودکان، پررنگ شود. وضعیت فعلی تلویزیون را در حوزه تولیدات کودک، چطور ارزیابی میکنید؟
اکنون دیگر برنامه کودک تلویزیونی نداریم که درباره آن صحبت کنیم. هنرمندانی که پیشتر با تلویزیون کار میکردند دیگر با تلویزیون همکاری نمیکنند و نمیدانم درباره چه برنامهای از تلویزیون باید صحبت کرد. الان بچهها، تماشاگر کارتونهای خارجی تلویزیون هستند. برنامه دیگری برای کودک تولید نمیشود پیشتر برنامههای ترکیبی، عروسکی، سریال طنز کودک و سبد متنوعی از برنامههای کودک داشتیم اما تولید آنها متوقف شده و نمیدانم چه سیاستی در تلویزیون دنبال میشود؟ چه ابزاری بهتر از تلویزیون برای عرضه خوراک فکری به بچهها. نیازمندیهای کودک و نوجوان از طریق برنامههای تلویزیونی تأمین میشود ولی اکنون تلویزیون برنامهای ندارد که بیننده داشته باشد و در حالی که بسیاری از تلویزیونهای دنیا روی تولید برنامههای کودک و نوجوان سرمایهگذاری کرده و از بهترین نیروهایشان استفاده میکنند، متأسفانه در تلویزیون ما، برنامههای کودک خوب ساخته نمیشود. در گذشته بسیاری از هنرمندان شناخته شده سینما و تلویزیون، کار کودک میساختند ولی حالا میدان تولیدات کودک و نوجوان خالی شده و نخستین ضربه را هم بچههای خودمان میخورند به خاطر تماشای برنامههای ماهوارهای، فرهنگ بیگانه در آنها نهادینه میشود به همین دلیل نگاه و فرهنگ بچههای ما تغییر کرده است.
شما از خالی بودن سبد تلویزیون در تولیدات کودک و نوجوان میگویید در حالی که شبکه مختص کودک و شبکه مختص نوجوان به دلیل ضرورت و اهمیت تولید برنامههای کودک و نوجوان ایجاد شده است.
مدیران سازمان اگر ادعای تولید برنامه کودک دارند بگویند در سوپرمارکت برنامههای تلویزیون، چه حجمی از تولیدات، داخلی است؟ کدام یک از هنرمندان بنام و شاعران و نویسندگان شناخته شده برای تلویزیون کار میکنند؟ چطور میشود که شبکهای، اسم کودک روی آن باشد ولی امثال بنده که 30 سال برای تلویزیون کار کودک کردیم در آن شبکه نباشیم. چهرهها و نامهای بزرگ در حوزه تولیدات کودک، کدامشان برای شبکه پویا برنامهسازی کردهاند؟ امروز برای بچهها خوراک فکری خوب وجود ندارد. معلوم نیست در جهان مجازی، چه اتفاقی برای آنها میافتد؟ اینکه مدیران ادعا کنند یک شبکه مختص کودک راه انداختهاند، چه تأثیری داشته است؟ بچهها کدام یک از برنامههای کودک داخلی را پیگیری میکنند؟ شبکه پویا به جای اینکه شبکه کودک باشد تبدیل به شبکه کودکانه شده است، ساخت برنامه کودک نیاز به تخصص دارد. هر کسی که دو تا شعر بخواند و ادا درآورد که نمیتوان گفت کار کودک انجام داده است باید سراغ متخصصان این حوزه رفت. بسیاری از کشورهای پیشرفته، بهترین معلمان و مربیان خود را جذب مقاطع پایه میکنند ولی ما برای کودک و نوجوانمان چه خوراکی داریم تا بتوانم با تولیدات رسانههای خارجی مقابله کنیم؟ بچههای الان استرس دارند و به خاطر کرونا، دو سال سخت را پشت سر گذاشتند، کمتحرکی و اضافه وزن دارند و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. پیشتر برنامههای کودک و نوجوان، خانوادهها را دور هم جمع میکرد. اکنون کدام برنامه، خانوادهها را دور هم جمع میکند؟ مشکل امروز این است که پدرها و مادرها سر کار هستند و بچهها در خانه تنهایند، این تنهایی در دوران کرونا بیشتر هم شد ولی تلویزیون در این سالها چه برنامهای ساخته که خانوادهها را دور هم جمع کند؟ برنامههای کودک تلویزیون، چند درصد مخاطب دارد؟ اگر کارتونهای خارجی را حذف کنند، شبکه پویا چند درصد مخاطب خواهد داشت؟
آیا مدیران شبکههای مختص کودک و نوجوان تلویزیون از برنامهسازان باسابقه در حوزه کودک، دعوت به همکاری نکردند یا این تمایل برای همکاری در این افراد وجود ندارد؟
ما هشت ماه است که برای سریال «دوقلوها» دکور زدیم ولی نمیگذارند کار را شروع کنیم، تهیهکننده هشت ماه است که در رفت و آمد است، یا متن فیلمنامه عوض میشود یا برآوردهای هزینهای را قبول نمیکنند. اصلاً اتاق فکری وجود ندارد در حالی که در دوران آقای ضرغامی، افراد کنار هم جمع میشدند و اتاق فکر کودک در تلویزیون وجود داشت. الان چند سال است کسی کاری به کار ما ندارد. ما هم گفتیم اشکالی ندارد به شبکه نمایش خانگی و سینما میرویم چون وظیفه ما کار کردن در حوزه کودک است ولی ما سرمایههای سازمان هستیم، 30 سال روی ما کار کردند، مایی که در 20 کشور جهان اجرا داشتیم چون ایرانیهای خارج از کشور دوست داشتند بچههایشان ایرانی یاد بگیرند و برنامه ایرانی ببینند. ما برای سرگرمی و شادی بچههای بیمار روی تخت، برنامه ساختیم. چرا از این سرمایهها استفاده نمیشود؟ ما در این شرایط باید به بچههایمان آرامش و آموزههای ایرانی را یاد بدهیم. مدیران تلویزیون نمیدانند بچههای مناطق محروم جز تلویزیون، هیچ سرگرمی دیگری ندارند؟ بچهها نیاز به شادی، سرگرمی و موسیقی دارند. اینها را نمیبینند و تصمیم میگیرند رویکرد جدیدی ایجاد کنند، همه سرمایههای قدیمی را کنار میگذارند تا کار جدیدی شروع کنند و طرحی نو دراندازند! اینها به بچههایمان آسیب میزند. خودم را نمیگویم ولی چرا از هنرمندان شناخته شده و حرفهای این حوزه دعوت به کار نمیشود؟ این را میگویم چون خودم بچه دارم و فرزندم نیازمند خوراک فکری سالم و آموزنده است.
یعنی مدیران تلویزیون به بهانه جوانگرایی، افراد قدیمی و باسابقه را کنار گذاشتهاند؟
ببینید اصلاً مشکل کار کردن با گروههای جوان و جدید نیست. این مشکل در بیشتر سازمانهای ما وجود دارد که مدیران وقت نشستن روی صندلی مدیریت میخواهند همه چیز را متحول کنند! در حالی که باید سرمایههای سازمان را نگه داشت و در کنارش نیروی جوان و تفکر جدید هم آورد نه اینکه یک دفعه همه چیز را کنار بگذارند و از نو شروع کنند! مخاطب فرار میکند و نشاندن این مخاطب فراری پای تلویزیون، کار بسیار سختی است.
خبرنگار: زهره کهندل
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
پژوهش باید پاسخگوی نیاز روز جامعه باشد
-
20 آذر
-
طلوع خورشید فوتبال از «مغرب»
-
اتلاف آب در ایران 2/5 برابر میانگین جهانی است
-
امروز برای بچهها خوراک فکری خوب وجود ندارد
-
امید به عنایت امام رضا(ع)
-
فراز و فرودهای بیانیه مشترک چین و عربستان
-
فرشقرمز دولت برای خودروهای خارجی
-
از حمله سایبری تا مهار روسیه
-
دنبال پاداش دولتی مفت نباشیم
-
نفس دو و میدانی خراسانرضوی به شماره افتاد!