تحقق حجاب؛ از تلاش عمیق تربیتی تا پرهیز از جنجال روبنایی

حجت‌الاسلام مسعود اسماعیلی در یادداشتی بررسی کرد

تحقق حجاب؛ از تلاش عمیق تربیتی تا پرهیز از جنجال روبنایی


​​​​​​​حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مسعود اسماعیلی، عضو هیئت علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی که در پایگاه خبری تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی منتشر کرد، به سازوکار تحقق عملی حجاب پرداخت و نوشت:
دوگانه حجاب اجباری – حجاب آزاد، مسئله‌ای است که در چند سال اخیر، بیشتر کارشناسان و دغدغه‌مندانِ حجاب را در جامعه به خود مشغول ساخته است. پاسخ‌های این افراد به مسئله یاد شده متفاوت است و دلایل متعدد فلسفی، حقوقی، فرهنگی و فقهی مختلفی مدام از سوی دو گروه موافق و مخالف اجبار، در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر می‌شود. در عین اینکه نزد مخاطبان آگاه روشن است حق در این نزاع‌ها با سویی است که بر تقویت حجاب و عفاف (و نه سهل‌انگاری در این امر) در جامعه تأکید می‌کند، اما در این جوّ فکری – اجتماعیِ پرازدحام و شتابان، آنچه از همه بیشتر مورد فراموشی واقع می‌شود، مقولات اساسی‌تر موضوع حجاب (مانند تربیت و فرهنگِ آن) است.
با نگاهی به این سیر می‌توان گفت در سالیان وقوع مجادلات فکری و احساسی و اجتماعی در مورد حجاب، طراحی مغرضان و بدخواهان جامعه به‌خوبی روشن شده است: فراموشی ریشه عقلی، اخلاقی و معنوی نظریه حجاب و غفلت از دو مقوله تربیت و فرهنگ‌سازی به عنوان روش اصلی تحقق عملی حجاب در جامعه، با دامن زدن به مسائل فرعی‌تر و روبنایی‌تر حجاب به عنوان مسئله اصلی و پرتاب جامعه در دوگانه‌های فکری احساسی عملی و ایجاد اختلاف شدید در این موضوع (بر بستر فراموشی ریشه‌های مسئله)، در نتیجه، تقلیل حجاب به مسئله‌ای روبنایی و اختلافی و درنهایت (دست‌کم) دلسرد کردن همگان از بحث در این موضوع و بی‌تفاوت شدن مردم به حجاب و فرو رفتن جامعه در فردگرایی در این خصوص (واگذاری حجاب به اختیار افراد).
آنچه در این روزها و البته از دیرباز، در فضای فکری و فرهنگی جامعه دیده می‌‌شود، خلأ بسیار بزرگی در خصوص مسائل زیربنایی یادشده و نیز نبود برنامه منسجم و همه‌جانبه برای رفع آن خلأ است که مشکل امروز ما بیشتر معلول این غفلت در گذشته و تشدید آینده آن نیز، باز معلول تداوم این فراموشی است و این همان روندی است که بدخواهان جامعه به دنبال آن هستند. در این فضا، بارها با تذکر به اهالی فکر و فرهنگ و دین و رسانه (مبنی بر ضرورت بازگشت به اصل مسئله و ارائه تبیین‌های قوی از آن و ضرورت بازگویی ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی پشتوانه حجاب و تحلیل قبح آن) با این پاسخ مواجه می‌شویم که این مسائل، مورد وفاق و غیراختلافی است؛ گویا این مسائل غیراختلافی که اصل موضوع را تشکیل می‌دهد، شایسته بحث و ترویج نیست و تنها آنچه شایسته است تأکید بر مسائل فرعی‌تر و اختلافی است. البته به واقع باید گفت مغرضان و بدخواهان در مورد همین مسائل به ظاهر اجماعی، با طرفداران عفاف و حجاب اختلاف اساسی دارند.
با توجه به این وضعیت، به نظر می‌رسد آنچه امروز باید بیش از گذشته مدنظر متعاطیان فرهنگ و دین و اخلاق و تربیت باشد، تبیین زیربناهای فکری و اخلاقی و دینی مسئله و تشریح وجود قبح جدی در کم‌حجابی و بی‌حجابی و ارائه برنامه‌ها و راهکارهای عملیاتی در خصوص تربیت و فرهنگ‌سازی حجاب در خانواده، مدرسه و جامعه و سپس اقدام در این جهت است.
به سخن دیگر، در عین اینکه در مورد مسائل فرعی‌تر (مانند ضرورت وجود قانون عفاف و حجاب و اجرای آن) باید پاسخ‌های درست، مدلل و مؤکدی داد تا جامعه یک‌سویه نشود و به مسیر نادرستی نرود، اما با پرهیز از افراط در این موارد و خودداری از ستیزه‌جویی فکری، احساسی و اجتماعی در این خصوص، باید گستره وسیعی از جامعه را به سمت تفکر ژرف‌تر در موضوع حجاب هدایت و مسئله را به طور بنیادین، به‌درستی و از زوایای مختلف، بارها تبیین و تشریح کرد و به نحو گسترده بنیان‌های اندیشه‌ای و اخلاقی و راهکارهای تربیتی و فرهنگیِ تحقق این امر مهم در جامعه را نشر داد و به جد پیگیر اجرای آن‌ها شد.
باید گفت با تحقق این فرض است که می‌توانیم به سامان‌گیری مسئله حجاب در جامعه‌مان امیدوار و خوشبین باشیم؛ وگرنه مسیر فعلی، به ضرر ارزش زیربنایی عفاف و به زیان هنجار اصیل و پراهمیت حجاب در جامعه تمام خواهد شد و درنتیجه، تضعیف روزافزون عفاف و حجاب ادامه خواهد یافت.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه