جنبش نسل جدید دختران آمریکایی

نگاهی به کتاب «بازگشت به عفاف: کشف فضیلت گمشده»

جنبش نسل جدید دختران آمریکایی


​​​​​​​سیده راضیه حسینی، پژوهشگر و روزنامه‌نگار در مجله مجازی «واو» در یادداشتی با عنوان «جنبش نسل جدید دختران آمریکایی؛ این را رسانه‌ها به شما نمی‌گویند» نوشت: سال ۱۹۹۶ یعنی ۲۶ سال پیش کتابی در آمریکا نوشته شد به‌نام «بازگشت به عفاف: کشف فضیلت گمشده». نویسنده‌ کتاب، زنی ۲۱ساله و فلسفه‌خوانده بود به اسم «وندی شلیت». او در کتابش به یک حقیقت تکان‌دهنده در مورد سلب آزادی از زنان برای «انتخاب سبک زندگیشان» اشاره می‌کند و می‌نویسد اگر پیشترها یک زن از صحبت در مورد روابط جنسی متعددش خجالت می‌کشید، امروز از اینکه بخواهد در مورد رؤیاهایش برای داشتن یک رابطه‌ متعهدانه و عاشقانه صحبت کند، خجالت می‌کشد. این انتخاب و تمایل او، قربانی اجباری شده که از سمت جامعه برای داشتن رابطه‌ جنسی متعدد به او تحمیل کرده است.
وقتی این کتاب منتشر شد بحث و جدل زیادی بر سر آن در جامعه‌ آمریکا به وجود آمد. شلیت نخستین کسی بود که به‌صورت نظام‌مند از آسیب‌های رابطه‌ جنسی آزاد برای زنان،‌ خانواده و جامعه گفت. این کتاب و واکنش‌های گسترده‌ای که به آن اتفاق افتاد، شروعی شد برای اینکه او فرهنگ غالب جامعه‌ آمریکا در مورد روابط جنسی آزاد را بیشتر و دقیق‌تر بررسی کند.
برای این کار، وندی شلیت هفت سال مشغول به تحقیق شد. با دختران و زنانِ ۱۲ تا ۲۵ساله، بیش از 100مصاحبه‌ عمیق انجام داد. علاوه بر این‌ها با جوانانی که از طریق وب‌سایتش با او در ارتباط بودند،‌ 3هزار ایمیل رد و بدل کرد و سؤالات متعددی پرسید. در هواپیما یا در فروشگاه با آدم‌های مختلف هم‌کلام شد که تعدادی از آنان والدین دختران جوان بودند. سپس محدوده‌ مصاحبه‌ها و صحبت‌هایش را به متخصصان گسترش داد و با مشاوران، روانپزشکان و جامعه‌شناسانی از سراسر آمریکا صحبت کرد. شلیت البته محدود به مصاحبه و گفت‌و‌گو نشد؛ سفرهایی را شروع کرد تا در محیط‌های مختلفی حاضر شود که به شناخت بیشتر فرهنگ جنسی غالب بر آمریکا کمک می‌کند و با دیدگاه‌های متفاوت آشنا شود. در کنگره‌هایی که در مورد خویشتن‌داری در لس آنجلس و واشنگتن برگزار شده، شرکت کرد و آن‌طور که در مقدمه‌ یکی از کتاب‌هایش نوشته، با عمیق‌تر شدن در موضوع، شجاعت بیشتری پیدا می‌کند و به طور ناشناس وارد یک پارتی مخفیانه می‌شود.
وندی شلیت حاصل این تحقیق هفت‌ساله را در کتابی با این عنوان به رشته‌‌ تحریر درآورد: «زنان جوان، عزت نفس خود را بازمی‌یابند و درمی‌یابند خوب بودن، بد نیست». سفرهای مختلف و مصاحبه‌های مکرر شلیت، دختران امروز آمریکا را به تصویر کشید که با مخالفت‌هایشان می‌خواهند چیزی نباشند که والدینشان بوده‌اند. می‌خواهند سبک زندگی و نوع پوشش خود را تغییر دهند، در تلاش‌اند با خویشتن‌داری، زندگی عاقلانه و عفیفانه‌ای را در پیش بگیرند.
او در کتابش می‌نویسد: نسل جدیدی در آمریکا دارد شکل می‌گیرد که خواسته‌های متفاوتی با نسل پیش دارد؛ جوانانی که از بی‌قید و بندی به ستوه آمده و انگار گمشده‌ای دارند که باید به دنبالش بگردند.
اما شلیت در جامعه‌ای که رسانه‌ها،‌ سیاست‌گذاران و جنبش‌های سرسخت فمینیستی سرسختانه مدافع فرهنگ غالب در دفاع از روابط جنسی آزاد بوده و هستند، کار بسیار مشکلی در پیش داشت. او در کتابش برخوردهای متعصبانه در جامعه‌ مدعی آزادی را مورد انتقاد جدی قرار می‌دهد و می‌نویسد: «گرچه ما در دوره‌ به اصطلاح آزادی زندگی می‌کنیم، اما محاکمه و تعقیب افراطی کسانی که رابطه‌ جنسی آزاد را زیرسؤال می‌برند، بیانگر مطلب دیگری است و آن اینکه برخلاف تصور ما، دامنه‌ آزادی‌های ما خیلی وسیع نیست».
اما وندی سرسخت‌تر از آن بود که ناامید شود، حتی آن موقعی که او را به مرگ تهدید کردند؛ چرا که مشغول خواندن نامه‌های بسیار جالب زنان جوان بود که دقیقاً به این علت که این روزها در جامعه‌ آمریکا عفیف بودن یک گناه نابخشودنی محسوب می‌شود، تصور می‌کردند واقعاً مشکل بزرگی دارند اما حالا آن را حق خود می‌دانند و برایش می‌جنگند.
شلیت می‌گوید حدود ۷۰درصد نویسندگان ایمیل‌ها و نامه‌ها احساس می‌کردند باید تمایل به تشکیل خانواده و بچه‌دار شدن را پنهان کنند! برای او بسیار تعجب‌برانگیز بود که حدود نیمی از نامه‌ها حاکی از این بود که والدین دخترها فکر می‌کردند دخترشان به علت نداشتن روابط جنسی آزاد مشکلی دارد! به همین خاطر امروزه بسیاری از زنان جوان به این دلیل که از آن‌ها توقع می‌رود روابط جنسی موقت برقرار کنند، زیر فشارند.
وندی شلیت انگیزه‌ اصلی خود برای نگاشتن این کتاب را چنین شرح می‌دهد: یکی از دلایلی که من را به نگارش این کتاب ترغیب کرد، صحبت‌هایی بود که با این زنان جوان شورشگر [علیه رابطه‌ جنسی آزاد] داشتم. اگر بتوانم فقط یک نفر را که قصد داشته «دختر عفیف» را به سخره بگیرد و تحقیر کند، قانع کنم که در رفتار خود تجدیدنظر کند، احساس می‌کنم همه‌ زحماتی که کشیده‌ام ارزشمند بوده است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه