در آرزوی دوختن بیرقی به اسم حضرت بقیه‌الله

در آرزوی دوختن بیرقی به اسم حضرت بقیه‌الله

مصطفی آقایی، هنرمندی که افتخار دوخت پوش سنگ قبر و مضجع مقدس، پوش ضریح مطهر و پرچم گنبد منورحرم مطهرامام هشتم(ع) نصیبش شده، می‌گوید: من خودم را ذره‌ای ناچیز و بی‌ارزش از «بصاقه» درِ حرم امام رضا(ع) می‌دانم. بصاقه به قسمتی از پایین‌ترین گوشه در می‌گویند که فاصله‌اش با سطح زمین خیلی کم بوده و خیلی هم تمیز و چشمگیر و قابل اعتنا نیست.
 می‌دانم عمر و مهلت زندگی دست خداست و توفیق خدمت در بارگاه مطهر امام رئوف(ع) هرچند بسیار ارزشمند و وصف‌ناپذیر است، اما فرصت این توفیق هم کوتاه بوده و یک روزی به پایان می‌رسد. از درگاه پروردگار متعال و محضر امام هشتم(ع) عاجزانه می‌خواهم تا سن 88سالگی زنده بمانم و با شادابی و نشاط در حرم مطهررضوی برای امام ضامن و ثامن، خدمت کنم. دوست دارم درحالی‌که سوزن مخصوص در دستم است و در حال سوزن‌دوزی روی پارچه پوش مضجع شریف و قبر مطهر یا پرچم گنبد منورامام‌هشتم(ع) هستم، مرگم در حرم مطهر امام رضا(ع) فرا رسد و درحال خدمت هنری به حضرت ثامن‌الائمه(ع) بمیرم. این بهترین آرزوی دنیوی من است. من معتقدم امام رضا(ع) حضور دارند، کارهایمان را می‌بینند و ما همیشه در محضر و منظر این امام رئوف هستیم. امیدوارم خداوند در لحظه مرگم، توفیق دیدار وجود مبارک امام هشتم(ع) بر بالای سرم را نصیبم کند که در این صورت، تولدی دوباره برای من، برای شروع زندگی ابدی در سفر به سرای آخرت خواهد بود. 88، رازی بین من و امام رضا(ع) است. دو عدد هشت در کنار یکدیگر و آن هم به خاطر ارادت به امام رضا(ع) است و به همین خاطر است که همیشه به 88 سالگی می‌اندیشم. به هر حال این یک اعتقاد شخصی و کار و حرف دل است. حرف دلم را بی‌تعارف بیان کردم، اما پیمانه عمرم دست خداست و همواره تسلیم خواست و اراده و مشیت او هستم. 
 حرف‌هایی است که در دل و ذهنم همیشه وجود داشته و از آن‌ها مثل یک «تنگ بلوری» مراقبت می‌کنم تا صدمه نبینند. دوست دارم بخشی از این حرف‌های دلی را بیان کنم. من معتقدم مهم‌ترین و بهترین پرچمی که در روز قیامت و در صحرای محشر برافراشته می‌شود و همه در زیر آن جمع خواهند شد، پرچمی است که روی آن «یاالله» نوشته شده و سپس پرچم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است که مقربان و منتخبان خاص حضرت احدیت بوده و با اذن الهی از مقام شفاعت خاص برخوردارند و همه افراد حاضر در صحرای محشر در آن روز آرزو می‌کنند سایه‌نشین و تحت لوای این پرچم قرار گیرند. من از کوچکی عاشق دو نفر بوده، هستم و خواهم بود؛ یکی حضرت ابوالفضل العباس(ع) بزرگ پرچمدار دشت کربلا که هر وقت نام پرچم و پرچمدار و علمدار به میان می‌آید، بی‌درنگ به یاد علمدار دشت نینوا، حضرت عباس بن علی(ع) می‌افتم و دیگری وجود مقدس امام زمان، حضرت حجت بن‌الحسن(عج) است. بدون عشق به مهدی صاحب‌الامر(عج) و یوسف فاطمه(س)، کتاب وجود انسان، بدون شیرازه و نگهدارنده است و برگ برگ کتاب روح و روان آدم، پرپر شده است. اما این اعتقاد را هم دارم که من و شاید خیلی از افراد دیگر که امثال من هستند با امام رضا(ع) بزرگ شدیم و حضرت ثامن‌الحجج(ع) زحمت بزرگ شدن امثال مرا کشیده‌اند. دوست دارم پرچم و بیرقی به اسم و منسوب به امام زمان(عج) طراحی کنم و بدوزم و همچنان‌که منبر چوبی معروف به منبر امام زمان(عج) به نیت ایشان در ایوان مقصوره مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر امام رضا(ع) وجود دارد، این پرچم هم پس از طراحی و دوخت در موزه حرم مطهر امام هشتم(ع) در آستان قدس رضوی به یادگار باقی بماند. همچنین تصمیم دارم موقوفه‌ای برای کارهای هنری حرم مطهر آقا امام هشتم(ع) در زمینه دوخت‌های سنتی و ملزومات آیین‌ها و مراسم و تشریفات این بارگاه مقدس ایجاد کنم تا مقوله هنر و زیبایی، در این قطعه از بهشت در سال‌های آینده هم ادامه یابد و همیشه جاری و مستدام باشد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه