حجت‌الاسلام والمسلمین حسین سوزنچی پاسخ داد
چه زمانی تقلید کنیم کی احتیاط؟
حجت‌الاسلام والمسلمین حسین سوزنچی در نوشتاری به بررسی موضوع «احتیاط» در تقلید پرداخت و آن را نمونه‌ای از فاصله گرفتن از اعمال سلیقه‌های شخصی و در عوض رجوع به متخصصان بیشتر در یک موضوع دانست. او در این نوشتار که در پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح اندیشه منتشر شده، نوشت:
در ابتدای رساله‌های توضیح المسائل می‌نویسند انسان برای عمل به احکام دین باید یا مجتهد باشد یا مقلد یا محتاط. همواره برایم سؤال بود «انسان مجتهد باشد یا مقلد» رویه‌ای معقول است (نه فقط در فقه، بلکه در تمام عرصه‌های زندگی، مثلاً برای علاج بیماری، انسان یا مجتهد (پزشک) است یا مقلد (به پزشک مراجعه می‌کند) اما محتاط یعنی چه؟ انسان یا پاسخ را می‌داند یا نمی‌داند؛ اگر نمی‌داند، از کسی که می‌داند بپرسد؛ چرا احتیاط کند (برود سراغ همه متخصصان و به سخت‌ترین گزینه ممکن عمل کند)؟ آیا احتیاط، خلاف عقل متعارف نیست؟ آیا واقعاً یک تقسیم ثنایی (مقلد-مجتهد) باید داشت یا یک تقسیم ثلاثی (مقلد-مجتهد- محتاط)؟
امروز دقیقاً می‌فهمم بی‌توجهی به این قسم سوم نه فقط به بسیاری از طلاب و دانشجویان آسیبی جدی زده، بلکه مشکلات حادی را در زندگی اجتماعی ما ایرانیان رقم زده است!
مسئله از این قرار است: هر انسانی در ابتدای تحصیل در هر رشته‌ای ابتدا مقلد است و زمان می‌برد تا مجتهد شود؛ اما حرکت از مقلد بودن به مجتهد شدن، دفعی نیست، تدریجی است؛ یعنی دانشجو و طلبه پس از مدتی و به خاطر مواجهه با دیدگاه‌های رقیب و … به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر نمی‌تواند مقلد باشد؛ یعنی دیگر هر «دیدگاه معین» (در فقه: فتوا؛ در پزشکی: نحوه معالجه؛ و …) را که می‌بیند، اشکالاتی درباره‌اش به ذهنش می‌آید که نمی‌تواند مثل گذشته، آن را بپذیرد و احتمال می‌دهد «گزینه‌های رقیب» بهتر باشند؛ اما هنوز به حدی نرسیده که خودش بتواند با ادله‌ای که در دستش است به نتیجه معتبر و اطمینان‌بخش در حد آن رشته علمی -که عرف جامعه علمی مربوط، آن را قابل اعتنا بداند- برسد.
در چنین وضعیتی که انسان در برزخ بین تقلید و اجتهاد است، چه کند؟ اینجاست که مفهوم «محتاط» معنی‌دار می‌شود؛ به عنوان یک راهنمای عمل می‌گوید: درست است که تو دیگر نمی‌توانی تقلید کنی اما یادت باشد هنوز مجتهد نشده‌ای؛ تو به دیدگاه مجتهدان انتقاد داری، اما یادت باشد آن‌ها پیش از اینکه تو در این وضعیت قرار بگیری مجتهد بوده‌اند و به خاطر فراتر رفتن تو از مقلد بودن (حتی اگر نقد تو بر دیدگاه آن‌ها وارد هم باشد) اجتهادشان باطل نشده است؛ زیرا مجتهد انسان معصوم نیست که خطا نکند؛ او انسانی است که در حد عقلایی لازم تلاشش را کرده و عقلا تأیید می‌کنند حتی اگر در نظر نهایی‌اش اشتباه هم کرده باشد معذور است.
پس در چنین موقعیتی که نمی‌توانی از آن یک نفر – که قبلاً مقلدش بودی- تقلید کنی، او و بقیه متخصصان سطح بالا را جلو خودت بگذار و احتیاط کن! احتیاط یعنی وقتی مثلاً مریض شدی و به هیچ متخصصی اطمینان کامل نداری، راهش این نیست که به سلیقه شخصی خودت عمل کنی؛ بلکه به جای یک نفر، سراغ چند متخصص برتر برو و اگر اولی گفت انگور نخور و دومی گفت انار نخور و سومی گفت سیب نخور، فعلاً هیچ‌یک از این سه میوه را نخور تا زمانی که خودت واقعاً متخصص شوی.
رویه غلطی که متأسفانه رایج شده این است که بسیاری از طلاب و دانش‌پژوهان بدون اینکه در عرصه تخصصی خود به اجتهاد رسیده باشند موضعی را که به نظرشان بهتر رسیده مبنای عمل خود قرار می‌دهند! و بدتر اینکه در مسائل مربوط به مشکلات جامعه هم، به جای ارجاع دادن دیگران به متخصصان، می‌کوشند نظر خودشان را به کرسی بنشانند.
و این گونه است که در کشور، نه فقط در مسائل دینی، بلکه در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، سلامت و... دچار مشکل هستیم و روز به روز بر مشکلاتمان افزوده می‌شود؛ چون بسیاری از ما از تقلید درآمده‌ایم، اما هنوز مجتهد نشده‌ایم و یادمان رفته کسی که در این برزخ به‌سر می‌برد: نخست وظیفه خودش احتیاط است نه فتوا دادن؛ دوم وظیفه ندارد سایر مقلدان را از رجوع به مجتهدان بازدارد و به پیروی از خود دعوت کند.
اگر هرکدام از ما وقتی از تقلید درمی‌آمد، توجه می‌کرد آنان که تا دیروز مجتهد بودند هنوز مجتهدند و می‌فهمید صرف گرفتن مدرک دکترا یا سطح چهار حوزه، انسان را مجتهد نمی‌کند، آنگاه نقش‌آفرینی متخصصان هر عرصه جدی‌تر می‌شد و مسئولان و تصمیم‌گیران کشور از متخصصان واقعی در هر عرصه‌ای پیروی می‌کردند و احتمالاً با بسیاری از مشکلات امروزی مواجه نبودیم.
هنوز هم دیر نشده است. من امروز فهمیده‌ام نمی‌توانم در برخی عرصه‌ها مقلد باشم؛ اما می‌دانم هنوز مجتهد هم نشده‌ام؛ از این رو است که راه احتیاط را در پیش گرفته‌ام. شما هم با خودت روراست باش؛ اگر نمی‌توانی تقلید کنی ابتدا مطمئن باش مجتهد شده‌ای بعد فتوا بده!
در ابتدای رساله‌های توضیح المسائل می‌نویسند انسان برای عمل به احکام دین باید یا مجتهد باشد یا مقلد یا محتاط. همواره برایم سؤال بود «انسان مجتهد باشد یا مقلد» رویه‌ای معقول است (نه فقط در فقه، بلکه در تمام عرصه‌های زندگی، مثلاً برای علاج بیماری، انسان یا مجتهد (پزشک) است یا مقلد (به پزشک مراجعه می‌کند) اما محتاط یعنی چه؟ انسان یا پاسخ را می‌داند یا نمی‌داند؛ اگر نمی‌داند، از کسی که می‌داند بپرسد؛ چرا احتیاط کند (برود سراغ همه متخصصان و به سخت‌ترین گزینه ممکن عمل کند)؟ آیا احتیاط، خلاف عقل متعارف نیست؟ آیا واقعاً یک تقسیم ثنایی (مقلد-مجتهد) باید داشت یا یک تقسیم ثلاثی (مقلد-مجتهد- محتاط)؟
امروز دقیقاً می‌فهمم بی‌توجهی به این قسم سوم نه فقط به بسیاری از طلاب و دانشجویان آسیبی جدی زده، بلکه مشکلات حادی را در زندگی اجتماعی ما ایرانیان رقم زده است!
مسئله از این قرار است: هر انسانی در ابتدای تحصیل در هر رشته‌ای ابتدا مقلد است و زمان می‌برد تا مجتهد شود؛ اما حرکت از مقلد بودن به مجتهد شدن، دفعی نیست، تدریجی است؛ یعنی دانشجو و طلبه پس از مدتی و به خاطر مواجهه با دیدگاه‌های رقیب و … به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر نمی‌تواند مقلد باشد؛ یعنی دیگر هر «دیدگاه معین» (در فقه: فتوا؛ در پزشکی: نحوه معالجه؛ و …) را که می‌بیند، اشکالاتی درباره‌اش به ذهنش می‌آید که نمی‌تواند مثل گذشته، آن را بپذیرد و احتمال می‌دهد «گزینه‌های رقیب» بهتر باشند؛ اما هنوز به حدی نرسیده که خودش بتواند با ادله‌ای که در دستش است به نتیجه معتبر و اطمینان‌بخش در حد آن رشته علمی -که عرف جامعه علمی مربوط، آن را قابل اعتنا بداند- برسد.
در چنین وضعیتی که انسان در برزخ بین تقلید و اجتهاد است، چه کند؟ اینجاست که مفهوم «محتاط» معنی‌دار می‌شود؛ به عنوان یک راهنمای عمل می‌گوید: درست است که تو دیگر نمی‌توانی تقلید کنی اما یادت باشد هنوز مجتهد نشده‌ای؛ تو به دیدگاه مجتهدان انتقاد داری، اما یادت باشد آن‌ها پیش از اینکه تو در این وضعیت قرار بگیری مجتهد بوده‌اند و به خاطر فراتر رفتن تو از مقلد بودن (حتی اگر نقد تو بر دیدگاه آن‌ها وارد هم باشد) اجتهادشان باطل نشده است؛ زیرا مجتهد انسان معصوم نیست که خطا نکند؛ او انسانی است که در حد عقلایی لازم تلاشش را کرده و عقلا تأیید می‌کنند حتی اگر در نظر نهایی‌اش اشتباه هم کرده باشد معذور است.
پس در چنین موقعیتی که نمی‌توانی از آن یک نفر – که قبلاً مقلدش بودی- تقلید کنی، او و بقیه متخصصان سطح بالا را جلو خودت بگذار و احتیاط کن! احتیاط یعنی وقتی مثلاً مریض شدی و به هیچ متخصصی اطمینان کامل نداری، راهش این نیست که به سلیقه شخصی خودت عمل کنی؛ بلکه به جای یک نفر، سراغ چند متخصص برتر برو و اگر اولی گفت انگور نخور و دومی گفت انار نخور و سومی گفت سیب نخور، فعلاً هیچ‌یک از این سه میوه را نخور تا زمانی که خودت واقعاً متخصص شوی.
رویه غلطی که متأسفانه رایج شده این است که بسیاری از طلاب و دانش‌پژوهان بدون اینکه در عرصه تخصصی خود به اجتهاد رسیده باشند موضعی را که به نظرشان بهتر رسیده مبنای عمل خود قرار می‌دهند! و بدتر اینکه در مسائل مربوط به مشکلات جامعه هم، به جای ارجاع دادن دیگران به متخصصان، می‌کوشند نظر خودشان را به کرسی بنشانند.
و این گونه است که در کشور، نه فقط در مسائل دینی، بلکه در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، سلامت و... دچار مشکل هستیم و روز به روز بر مشکلاتمان افزوده می‌شود؛ چون بسیاری از ما از تقلید درآمده‌ایم، اما هنوز مجتهد نشده‌ایم و یادمان رفته کسی که در این برزخ به‌سر می‌برد: نخست وظیفه خودش احتیاط است نه فتوا دادن؛ دوم وظیفه ندارد سایر مقلدان را از رجوع به مجتهدان بازدارد و به پیروی از خود دعوت کند.
اگر هرکدام از ما وقتی از تقلید درمی‌آمد، توجه می‌کرد آنان که تا دیروز مجتهد بودند هنوز مجتهدند و می‌فهمید صرف گرفتن مدرک دکترا یا سطح چهار حوزه، انسان را مجتهد نمی‌کند، آنگاه نقش‌آفرینی متخصصان هر عرصه جدی‌تر می‌شد و مسئولان و تصمیم‌گیران کشور از متخصصان واقعی در هر عرصه‌ای پیروی می‌کردند و احتمالاً با بسیاری از مشکلات امروزی مواجه نبودیم.
هنوز هم دیر نشده است. من امروز فهمیده‌ام نمی‌توانم در برخی عرصه‌ها مقلد باشم؛ اما می‌دانم هنوز مجتهد هم نشده‌ام؛ از این رو است که راه احتیاط را در پیش گرفته‌ام. شما هم با خودت روراست باش؛ اگر نمی‌توانی تقلید کنی ابتدا مطمئن باش مجتهد شده‌ای بعد فتوا بده!
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
بردن دروس حوزه میان مردم
-
سوگندنامهای با دو امضا
-
تکلیفت را شیرین انجام بده
-
منبرهای خیابانی«نواب صفوی»
-
و این جیبهای شرمنده
-
بستن درهای مسجد، کارکرد اصلی آن را تضعیف کرده است
-
نصب کتیبههای جدید روی پرده خانه خدا
-
خادمیاران رضوی در خدمت صلح و سازش
-
مهلت سه ساعته برای پرداخت هزینه سفر به سوریه
-
چه زمانی تقلید کنیم کی احتیاط؟
