در تشریح حجاب از تکیه بر تعبد شرعی غفلت کردیم

عضو هیئت علمی  پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:

در تشریح حجاب از تکیه بر تعبد شرعی غفلت کردیم

حجت‌الاسلام مهدی شجریان گفت: ما باید عفاف و حجاب را کاملاً مرزبندی کنیم؛ کاری که در پیشینه پژوهشی ما اتفاق نیفتاده و این دو همواره به هم عطف می‌شوند. ما نمی‌توانیم با عفاف، تمام مصادیق حجاب را توجیه کنیم. 


به گزارش ایکنا، نشست «مسئله حجاب و عدالت جنسیتی» دوم اسفندماه با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی شجریان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در محل پژوهشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید:
مسئله این است آیا حجاب فقهی بانوان با عدالت جنسیتی در سطح واقعی و سطح ادراکی سازگار است یا نه؟ در قبال این مسئله دو رویکرد و پاسخ کلان وجود دارد. پاسخ اول پاسخ فقیهان است و پاسخ دوم پاسخ متکلمان. 
از نظر فقها این مسئله در سطح واقعی قطعاً عادلانه است، چون ما در این تمایزات مکلف به دلیل هستیم نه مکلف به علت، یعنی باید بر اساس دلیل فتوا دهیم و عمل کنیم و دیگر مهم نیست فتوای من با فهم من از عدالت و ظلم منطبق باشد یا خیر، چون عقل به ملاک احکام شرعی دسترسی ندارد. پس این مسئله در سطح واقعی برای فقیهان مسئله نیست. از نظر فقها در سطح ادراکی هم انسان مکلف به رعایت شرع است و حق ندارد در قبال چیزی که از آیه و روایت فهم شده یک فهم شخصی را علم کند.

جایگزین کردن حکمت حجاب با علت حجاب
رویکرد دوم، رویکرد متکلمان است. آیا در رویکرد کلامی که تلاش می‌کند حجاب بانوان را تشریح کند در حوزه عدالت واقعی موفق می‌شویم یا نه؟ پاسخ متکلمان منفی است. فوایدی که برای حجاب ذکر می‌شود عمدتاً در سه حوزه فواید فردی، خانوادگی و اجتماعی است. فایده فردی حجاب این است که موجب آرامش است. فایده خانوادگی حجاب این است که اگر برهنگی رواج پیدا کند آستانه رضایت‌مندی جنسی مخدوش شده و امکان بسندگی مرد به زن و زن به مرد منتفی می‌شود. در حوزه اجتماع هم اگر برهنگی را رواج دهیم روابط اجتماعی به سمت شهوت‌رانی می‌رود. متکلمان اینجا دقیق سخن گفتند؛ گفتند این مواردی که ذکر شد علت وجوب حجاب نیست نهایتاً حکمت است. علت، یک ضابطه واقعی منضبط است که حدود حکم را تعیین می‌کند. واقعاً اگر بخشی از موی یک زن بیرون باشد تبعات منفی به همراه خواهد داشت؟  بنابراین این‌ها حکمت است نه علت، یعنی غالب موارد را توجیه می‌کند نه تمام موارد را.
نکته مهم دیگر این است؛ فوایدی که در پژوهش‌ها برای حجاب ذکر می‌شود اولاً و بالذات فایده عفاف هستند نه حجاب. حجاب به این خاطر که مصداق عفاف است این فواید را دارد و ما وساطت حجاب را ندیدیم. ما باید عفاف و حجاب را کاملاً مرزبندی کنیم، کاری که در پیشینه پژوهشی ما اتفاق نیفتاده و این دو همواره به هم عطف می‌شوند. ما نمی‌توانیم با عفاف، تمام مصادیق حجاب را توجیه کنیم. 
حرف آخر من این است ظرفیتی که در تشریح حجاب از آن غفلت کردیم تکیه به تعبد شرعی است. ما نمی‌توانیم همه مصادیق حجاب را با توضیحات رایج توجیه کنیم ولی می‌توانیم با تعبد شرعی، آن‌ها را توجیه کنیم.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه