​​​​​​​افقی:
1. این ملک را حافظ در شعرش به خال هندویی می‌بخشد - نقصان – یک‌ششم ملک و امثال آن 2. از قطعات مورداستفاده در لوله‌کشی - بتی در جاهلیت - صدای زیر در آواز دسته‌جمعی 3. سنگ زیرین آسیاب - طرح قدیمی دبیرستانی - کاشف گردش‌خون 4. از علوفه‌جات – خوگرفته – تیراندازی - تکیه‌دادن 5. سایبان - مارکی برای خودکار - پیامبران 6. گیاه زینتی یک‌ساله که در تابستان و پاییز گل می‌دهد - فرهنگ معروفی از «لوئیس معلوف» در زبان عربی – شهرآرزو 7. لوله تنفسی - عضو طیران – نیکی - اهل هرات 8. پایه و اساس - حالت قرارگرفتن دوخط با فاصله معین درکنارهم بدون این‌که همدیگر را قطع‌کنند - خلعت آخرت 09 چوبدستی قلدر - از مصنوعات سنگین شیمیایی - مایع دباغی - اسب چاپار 10. زادگاه حضرت‌ابراهیم(ع) - نوعی ماهی کنسروی - گدایی‌کردن 11. گیاه نان‌کلاغ – یکصدویازده - الفبای تلگراف 12. قدم یکپا - بهره و فایده - کتاب تقلید - عدد ماه 13. این‌هم چوبدستی پلیس  است – وسیله - کیسه لباسی 14. سلامتی می‌آورد – گریبان - سرباز جنگ‌های ناگهانی 15. ابزار استثمار - پیروان دین یهود - از فراورده‌های گوشتی

عمودی:
1. لقبی که به تبت داده‌اند - تملق و چرب‌زبانی 2.اسمی پسرانه به معنی «نیک‌نام» - هماهنگی موسیقایی - می‌دهند تا گرفتارکنند 3. بن مضارع از آمدن - از مشاغل رایج در مناطق شمالی کشور - بوستان 4. علامت مفعولی - واحد طول - زدنی بهانه‌گیر - نقاش 5.  کارش پوشاندن سطح فلزات با لایه‌ای ازآب فلز با هدف تزئین و یا حفاظت در برابر خوردگی است - بی‌صدایی 6. سخنان بیهوده - ترقی‌دادن - نبرد تن‌به‌تن 7. دوبرابر - باهوش و ذکاوت - پاک و خالص 8. حرف همراهی عرب - حصار سیمی اختراع «لوسین بی اسمیت» - سعی و جدیت 09 جرم و گناه - بانوی خدمتکار - قانون مغولی 10. هوس آبستن - حرکت یک سیال در مسیری - غربال و سرند 11.خاکستر نرم - زاری‌کننده 12. ندامتگاهی در تهران - نفوذ اینترنتی - نوعی سبزی‌خوردن - ضمیر بی‌حضور 13. تاتوانی ... به‌دست ‌آور / دل‌شکستن هنر نمی‌باشد - از وسایل ژیمناستیک - متاع 14. الفبای موسیقی - شربت خنک و مفرح تابستانی - لوح‌فشرده 15. کنایه از تنبیه‌کردن کسی است - خودرو متوسط مسافربری عمومی