نکتهها/ آیتالله مرتضی تهرانی
استجابت دعا حجت را بر انسان تمام میکند
بدیهی است انسان هنگامی خواستههای خود را از اولیای خدا یا از حق تعالی درخواست میکند که از دسترسی به آنها با وسایل طبیعی ناامید است. اگر خدای متعال دعای او را مستجاب نکرد، ممکن است بگوید من از خدای متعال خواستم و به من عطا نکرد. من نَعُوذُبِالله در وجود او یا در قدرت و توان او شک کردم و بنابراین ایمانم سست شد و نَعُوذُبِاللهِ عمل به احکام را کنار گذاشتم. اما اگر خواسته انسان به او عطا شد حجت برای این انسان تمام شده است. اگر بخواهد بدون تعصب در این مورد داوری کند، متوجه میشود انجام این کار به صورت طبیعی ممکن نبود، ولی انجام شد. در این صورت، خدای متعال حجت را بر این انسان تمام کرده است و او دیگر نمیتواند دربرابر خواستههای حق تعالی بیتفاوت باشد، زیرا عقوبت و عذاب این انسان بیشتر از کسی است که جاهل و در شک بوده و حجت برای او تمام نشده است. یکی از اسرار مستجاب نشدن بعضی از دعاها همین نکته است، یعنی خدای متعال خواسته درخواستکننده را میشنود و عالم است و نعوذبالله ناتوانی و فقر هم ندارد.
خیال نکنیم مستجاب شدن دعاها نوبتی است و هنوز نوبت به ما نرسیده است. نه اینطور نیست. این مسائل در جایی مانند دنیای مادی است که امکاناتش محدود است و قهراً اگر تقاضاکنندهها بیش از عرضهکنندهها باشند، باید نوبت بگیرند، ولی درباره حقتعالی اینطور نیست. این جملهای که در ادعیه میخوانیم «يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ شَأنٌ عَنْ شَأْنٍ»؛ یعنی اگر در یک لحظه تمام انسانها از خدای متعال درخواستی داشته باشند در همان لحظه خدای متعال به درخواست آنها عالم است و قدرت دارد آنچه آنها درخواست کردهاند را عطا کند. شکرِ رسیدن انسان به حاجتش این است که در آینده ارتباط خود را نسبت به زمان قبل محکمتر و بیشتر کند. این شکر دریافت حاجت است. اینطور نباشد که آینده با گذشتهاش فرقی نکند و اگر در گذشته گاهی لغزش داشته الان هم به همان اندازه لغزش داشته باشد؛ باید فرق کرده باشد و فرقش هم باید به این دلیل باشد که ما او را صدا زدیم و از او پاسخ شنیدیم، احساس کردیم، ادراک کردیم و آنچه را خدای متعال یا حضرت علی بن موسیالرضا(ع) به ما عطا کرده، لمس کردیم.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه