درختهای باران خورده!
رقیه توسلی
هدیه داریم تا هدیه، عطر و بو داریم تا عطر و بو، اصلاً جمله داریم تا جمله، همسایه داریم تا همسایه و نذری داریم تا نذری.
به خدای احد و واحد راست میگویم. امروز به عینه دیدم که عرض میکنم. از وقتی دختر وسطی عمو عیسی، بسته نذرشان را داد دستم و خوش و بش کنان رفت، 10دقیقهای گذشته. محتویات توی پلاستیک را چیدهام روی میز. دو بسته زرشک پلو با مرغ است علاوه بر خرما و پاکتی نامه. دور ظرف غذا، روبان سبز خورده؛ زیبا و شکیل. بیمعطلی پاکت را باز میکنم و میخوانم و انگار میروم روضه. صورت مهربان «افرا» میآید جلو چشمم وقتی داشت این جملات را مینوشت، صورت «خاله بدری» که دارد آیه بیست و ششم نمل را تلاوت میکند و دستهای «عموعیسی» که یکیاش کم است، چون توی کارخانه قطع شده.
چند تا ظرف میآورم که برای همه خانواده از برکت رسیده جدا کنم. فاتحهای به روح رفتگان میفرستم و یاد آنوقتها میافتم، آن سالهای دور که خانهشان پر از بچههای قدونیم قد همسایه بود و قرآن یاد دختر پسرها میدادند و تنها جزءخوان محله بودند. یادش بخیر ما به آنها در عالم کودکی میگفتیم خاله قرآن، عمو قرآن.
از نامه عکس میاندازم و میفرستم توی گروه خانوادگی. دلم میخواهد همه عزیزانم بروند روضه. نوشته را بخوانند و قسمتشان شود زیارت حضرت خیرالنسا. واقعاً امروز درک کردم کربلا، مشهد، مدینه و نجف گاهی دور نیستند، نزدیکاند، خیلی نزدیک؛ توی قلب و چشم آدمیزادند، توی ظرف نذری که میآید درِ خانه، توی اسمی است که با عشق صدا میزنیم، پشت اشکی که با آه و افسوس میریزیم یا روی شال سیاهی که به قصد قربت سر میکنیم. هوا باران گرفته. درختها خیس شدهاند، شکل مژههای من. دوباره نامه را میخوانم، اینبار متفاوتتر؛ جوری که میبینم خاله دارد توی صورتم میخندد و جوری که احساس میکنم بهشت نباید جای عجیب و غریبی باشد... شاید شبیه همین خانه باشد... خانه حیاطدار خاله بدری که همیشه خدا داشتیم آنجا شیرینی کشمشی و شربت بهارنارنج میخوردیم و سوره یاد میگرفتیم.
نامهنوشت
«السَّلاَمُ عَلَیکِ یا سَیدَة نِسَآءِ العَالَمین... سلام بر شما به عدد دانههای باران و خوشههای گندم، آفتاب تابیده بر جهان، به عدد قطره خون شهیدان، جوهر قلم مرثیهنویسان، به عدد سینهزنان غمت، مریدان پیر و جوانت، به عدد اشکهای ماتم غربتت، به عددی که تنها خداوند از آن آگاه است. السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّة...».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه