نقش منفی کمبود استخدام سیاسی در تحولات کشور

نقش منفی کمبود استخدام سیاسی در تحولات کشور

مبارکه صداقتی، پژوهشگر مسائل سیاسی


​​​​​​​از چند ماه گذشته شاهد اعتراض‌ها در ایران هستیم که در فضای جهانی نیز رسانه‌ای شده است. این اعتراض‌ها توسط کارشناسان و تحلیلگران رصد شده و به راه‌های مختلف درباره آن بحث می‌شود؛ یکی از پاسخ‌ها برای این پرسش که چرا بحران اخیر به درازا انجامیده و عملاً به این گستردگی اتفاق افتاده به «کمبود بهره‌مندی از کارشناسان سیاسی» در فضای مدیریتی جامعه برمی‌گردد. در تعریف استخدام سیاسی باید گفت در مبانی جامعه‌شناسی سیاسی و اندیشه‌های علم سیاست، دولت برای پیوند با ملت و حفظ نظم به شناسایی نخبگان و ظرفیت‌های انسانی پرداخته و آن‌ها را در سیستم خود جذب می‌کند. همان طور که مشاهده شد در اعتراض‌های اخیر در ایران، دانشجویان به عنوان یکی از گروه‌های ذی‌نفوذ حضور دارند. حال باید پرسید چرا جمعیت نخبه و ظرفیت ممتاز منابع انسانی ایران این گونه در صدر کنشگری حاضر است؟ در پاسخ باید گفت در دانشگاه‌ها نهاد برجسته و اثرگذاری که بتواند جامعه نخبگانی را به دولت و حاکمیت پیوند بزند عملاً وجود ندارد؛ چه بسا که اگر وجود داشت  و یا بهتر بگوییم اثرگذاری داشت، شاهد شکاف عمیق و گسترده جامعه نخبگانی دانشگاهی با حکومت نبودیم. به عنوان مثال بسیاری از دانش‌آموختگان دانشکده‌های علوم انسانی (اعم از علوم سیاسی، حقوق، علم اقتصاد، روابط بین‌الملل، جامعه‌شناسی و...) با مشکل کار مواجه‌اند و عملاً امیدی به ادامه تحصیل و باقی‌ ماندن در کشور ندارند. در شرایطی که حاکمیت نتواند دانشجویان تحصیلکرده در رشته‌های علوم انسانی را به عنوان نیروی قدرتمند و پشتیبان از سیاست‌های خارجی و داخلی خود جذب کند و یا صدای نقد سازنده آن‌ها را بشنود؛ شکاف‌های حکومت و جامعه نخبگان روز به روز گسترده‌تر خواهد شد. دیده می‌شود که همیشه در شرایط بحرانی حاکمیت به دنبال سخن گفتن با جامعه نخبه دانشگاهی و رفت و آمد به دانشگاه است و در شرایط آرامش کمتر زمانی دیده می‌شود که به خواسته‌ها و صدای دانشجویان ولو اگر مخالف هم باشد توجه می‌شود. دانشگاه همیشه در ایران یک نهاد سیاسی بوده که باید در مرحله آرامش و پیش از بحران به آن توجه شود و نه در شرایطی که آتشفشان فوران می‌کند. مسئله عدم تناسب اختصاص بودجه و سرمایه‌گذاری نادرست در منابع انسانی سبب اختلال در توسعه سیاسی، ناآگاهی ملی در قبال بحران‌ها و در نهایت از دست رفتن پشتیبانی‌های ملی از حاکمیت می‌شود. بودجه‌های فرهنگی در سال‌های گذشته در مسیر‌های اشتباهی خرج شده که نتایج زیانبار آن به وضوح در بحران‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور مشاهده می‌شود. مسئله دیگر عدم توجه به نخبگان که در فضای جنگ رسانه‌ای، حاکمیت را دچار تنگنا می‌کند، نبود چهره‌های مطرح علمی و دانشگاهی شناخته شده برای عموم است. در نتیجه اینکه کمبود به کارگیری ظرفیت‌های نخبه دانشگاهی به ویژه جمعیت تحصیلکرده علوم انسانی می‌تواند یکی از دلایل شعله‌ورتر شدن بحران‌ها در کشور باشد که لازم است به آن توجه ویژه شده و تا حد امکان در دستور کار جدی و درست قرار بگیرد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه