نکتهها / آیتالله مصباح یزدی
تفاوتهای مشی و روش سلوکی علما
سیر تكاملی انسان یک سیر خطی نیست كه درجهبندی مشخص داشته باشد و مثلاً كسی كه به درجه بالایی برسد، قطعاً واجد همه درجات پایینتر باشد و بر اساس آن بتوان بزرگان را ردهبندی كرد و یكی را در صدر و بقیه را به ترتیب سلوكشان پس از او قرار داد، بلكه جهات روحی انسان، بسیار متنوع است.
تجلیات الهی برای اولیای خدا متنوع است. ممكن است كسانی در جهاتی ترقی داشته باشند و افرادی در جهاتی دیگر. بنده بزرگانی را زیارت كردم كه هر كدام ویژگیهای خاصی داشتند كه عین آن ویژگی را نمیتوان در فرد دیگر پیدا كرد. به عنوان نمونه آیتالله بهجت و آیتالله بهاءالدینی هر دو از بزرگان بودند، اما گاهی كه هر دو برای شركت در مراسمی مانند ختم صلوات دعوت میشدند، در همین مدت كوتاه نیز میشد تفاوتها و اختلاف روشها را در این دو بزرگوار مشاهده كرد، اما این بدان معنی نیست كه حتماً یكی كاملتر از دیگری است. حتی گاهی چند نفر كه زیر نظر یک استاد تربیت شدهاند، در مشی و روش و منش با هم متفاوت هستند؛ مثلاً آیتالله بهجت، علامه طباطبایی و حاج شیخ عباس قوچانی هر سه از شاگردان آیتالله قاضی بودند، اما رفتارهای آنان با یكدیگر متفاوت بود، علامه طباطبایی درس فلسفه و تفسیر داشتند و حاج شیخ عباس قوچانی در همان نجف كه تدریس فلسفه امری نامطلوب بود، در منزل خود به تدریس اسفار میپرداختند، اما آیتالله بهجت حتی یک درس در علوم عقلی نیز نگفتند و حتی در بحثهایشان استفاده نکردن از الفاظ فلسفی نمود داشت. حتی این بزرگان در روشهای تربیت شاگرد و توصیه به افراد نیز با یكدیگر تفاوت داشتند، مثلاً علامه طباطبایی یکسری برنامههای مترتب بر هم را توصیه میكردند كه فرد با عمل به برنامه اول، برنامه دوم را انجام دهد، در حالی كه چنین روشی در خصوص آیتالله بهجت وجود نداشت و از سوی دیگر حضرت امام(ره) نیز به عنوان یكی از بزرگان، مشی و روشی كاملاً متفاوت از این بزرگواران داشتند، اما این اختلاف سلیقهها به معنای تضاد نیست. نقطه مشترک بین این بزرگان با وجود اختلاف سلیقه در روش و مشی، باور به این مسئله است كه انسان باید بندگی خدا كند و البته بندگی خداوند در عمل ممكن است در افراد مختلف متفاوت باشد؛ در زمینه تكامل، گاهی استعدادهای ذاتی و شرایط بهگونهای است كه برای شخصی اقتضای یک نوع رفتار و برای دیگری اقتضای رفتار دیگری دارد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه