چگونه میتوانیم دو قطبی را حل کنیم؟
به همان روشی که قدمای ما در فلسفه و کلام و تفسیر و فقه دنبال کردند و آن این است که در هر مسئلهای فقط خود مسئله را ببینیم و از آن دو قطبی درست نکنیم. مثلاً فرض کنید مرحوم شیخ طوسی استنباط میکند که سن بلوغ دختران 9 سال است بعد ابن ادریس حلی بر آن نقدی مطرح میکند، قبلش ابن جنید مسائلی را مطرح کرده است، این مسئله تبدیل به برچسب نمیشود و هیچ وقت ما ندیدیم دو جبهه اتفاق بیفتد در حالی که امروز نگاه میکنیم میبینیم در کشور انگار یک عدهای موافق علم دینی و یک عده مخالف علم دینیاند که هردو اشتباه و نادرست است.
باید مسئلهمحور باشیم. اگر این مسئله را ما درست دنبال کنیم بازتابش در جامعه به بازتاب «مسئلهمحوری» تبدیل میشود. وقتی بازتاب مسئلهمحور به وجود آمد آن موقع دوقطبیهای کاذب و مذموم از بین میروند.
مثلاً فرض کنید خانمهای زیادی هستند که یا حجاب شرعی تام را نمیخواهند داشته باشند یا اینکه یک مقداری خودشان را آزادتر تلقی کنند. اما اگر ما آنها را به طرف یک جبهه دیگر نرانیم (که اصلاً آن جبهه موهوم است و به ذات وجود خارجی ندارد) به جز یک جمعیت کمی - که برانداز و مخالف دین هستند- آنها خودشان میخواهند در جبهه دینی و در همین جبهه فضای معنوی باشند.
جمعی از خانمها (که کم هم نیستند) مثلاً با حجاب شرعی بدون پوشش سراسری که به تعبیر آیه شریفه جلباب است باشند از جهت فقاهتی بررسی کنیم ببینیم در مورد این مسئله چه نظری میتوان داد. خیلی از اوقات اینها را نگاه میکنیم میبینیم نظر خاصی هم نمیشود داد. یعنی فردی پوشش شرعیاش را دارد و در عین حال چادر ندارد.
الان شما نگاه کنید اگر در یک خانواده روحانی، چنین اتفاقی بیفتد اصلاً آن بزرگوار فکر میکند آسمان به زمین آمده است. درحالی که خانم حجاب شرعی را دارد رعایت میکند. در روایت داریم افرادی که اهل بادیه هستند وقتی رعایت نمیکنند «لاباس بان ینظر» اشکالی ندارد که به چهره آنها نگاه کنید.«لانهم لاینتهون» چون امر هم کنید اثر ندارد.
چراجبههبنــــــدی مــــــیکنیـــد؟ این جبههبندیها به ما لطمه میزند. بنده واقعاً با این
دو قطبیها مخالفم.
دوقطبی واقعی ما آن 8-7درصدی هستند (براساس مطالعات دقیق که در جامعه انجام دادیم) که ضد انقلاباند. ضد اسلام و ضد نظاماند. ضد گفتمان اسلامی و انقلابی هستند. آنها میخواهند 8-7 درصد خودشان را 70درصد نشان دهند. 30-25 درصد جامعه را هم داریم که در حد استاندارد موازین شرعی را رعایت میکنند و کاملاً 50درصد دیگر جامعه همگام با این جنبه متشرعه در یک حدی میتوانند به خوبی همراه شوند، حال اگر خودمان بیاییم دو قطبی درست کنیم و آنها را برانیم چه نتیجهای خواهد داشت؟
تنها راه حل این است که مسئلهمحور باشیم یعنی اگر رفتار سوئی از کسی دیدیم بگوییم همین رفتار را از او دیدیم بقیه چیزها را هم قرار است حسن ظن داشته باشیم. اگر رفتار خوبی هم دیدیم از آن طرف هول نشویم.
این طور نباشد که خودمان را فریب دهیم و جاسوس اسرائیلی در قالب یک خانمی اینطرف و آن طرف برود و هر کاری بخواهد انجام دهد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه