کار، بچه‌ها را مسئولیت‌پذیر می‌کند

گفت‌وگو با یک فعال مسجدی که ترویج «فرهنگ کار» را «ارزش» می‌داند

کار، بچه‌ها را مسئولیت‌پذیر می‌کند

محمدمصطفی احمدزاده، متولد ۱۳۶۴ در مشهد است. سال ۱۳۸۵ لیسانسش را در رشته شیمی کاربردی گرفته و به گفته خودش پس از آن مشاغل زیادی را تجربه کرده است تا اینکه سرانجام تصمیم گرفته کارش را در زمینه تأسیسات ادامه دهد. از بچگی کار کرده و با فضای کار آشناست. اما آنچه موجب شد سراغ او برویم ایده جالبی است که او برای «بچه‌های مسجدی» پیاده کرده است. او بچه‌ها را تشویق می‌کند که در فصل تابستان بروند سرکار و از آن‌طرف هم خودش تلاش می‌کند برای آن‌ها استادکارهای مطمئن و بااخلاق پیدا کند. گفت‌وگوی ما با او را بخوانید:


لطفاً درباره چرایی و چگونگی شکل گرفتن ایده و طرح خود توضیح دهید
همه‌چیز از وقتی شروع شد که من دیدم در تابستان بخشی از بچه‌ها کلاس‌های ما را در مسجد شرکت نمی‌کنند. پرس‌وجو کردیم و متوجه شدیم یک عده می‌روند سر کار. ما هم به‌عنوان یک فرصت به این ماجرا نگاه کردیم. از یک‌طرف خانواده می‌خواست بچه را یک جای مطمئن بفرستد؛ از طرف دیگر این بچه‌ها به حرف ما گوش می‌کردند و از طرفی هم ما یک‌سری اوستاکارهایی می‌شناختیم که آدم‌های خوبی هستند و دنبال شاگرد مطمئن بودند. این شد که نقش واسطه را بازی کردیم و یک عده از بچه‌ها را معرفی کردیم. مشکلی هم اگر پیش می‌آمد باز ما حل‌وفصل می‌کردیم.

خانواده‌ها چقدر به حرف شما گوش می‌کنند؟ مثلاً موردی داشته‌اید که بچه خودش کار پیداکرده باشد ولی شما تأیید نکنید و خانواده گوش کند به حرف شما؟
بله بوده. مثلاً یک مورد داشتیم بچه رفته بود گیم‌نت کار پیدا کرده بود. بعد ما می‌دیدیم هرچه در کلاس‌های مسجد به این بچه یاد می‌دهیم، وقتی می‌رود سر کار، ۱۸۰ درجه بدتر می‌شود. الفاظ زشت، کارهای ناشایست و... این شد که به خانواده گفتیم و آن‌ها هم قبول کردند. یا مثلاً بچه چهارم دبستان داشتیم که می‌خواست برود سر کاری که سنگین بود برایش؛ ما هم گفتیم تو امسال برو یک جای دیگر. ما با خانواده‌ها روابط نزدیکی داریم. حتی گاهی آن‌ها مشکلات بچه‌ها را به ما می‌گویند و دنبال راه‌حل می‌گردند.

اینکه بچه برود سر کار برای شما چقدر اولویت دارد؟
ببینید اول اینکه نیاز باید باشد؛ یعنی بچه باید یک جوری احساس نیاز کند به‌کار. به‌زور نمی‌شود او را فرستاد سر کار ولی بچه دنبال بازی هم هست دیگر. به همین خاطر ما یک‌سری رفتارهای تشویقی هم داریم؛ مثلاً وسط کلاس‌ها، آن‌هایی را که رفته‌اند سر کار تشویق می‌کنیم و آن‌ها را الگو می‌کنیم یا مثلاً اگر یک دانش‌آموزی رفته باشد سر کار و دو جلسه کلاس نیاید از اردو حذفش نمی‌کنیم. وقتی بچه‌ها می‌پرسند او چرا با اینکه غیبت کرده اردو می‌آید دوباره روی ارزش کار تأکید می‌کنیم.

اصرار دارید بچه کار خاصی یاد بگیرد یا فقط سر کار رفتن برایتان کافی است؟
بستگی دارد. در بچه‌هایی که سن و سال پایینی دارند همین‌که پیش یک نفر مطمئن بروند و با فضای کارکردن، تعامل برقرار کردن و قوانین حاکم بر بازار آشنا شوند کافی است؛ مثلاً کار در سوپرمارکت. اما بچه‌های بزرگ‌تر را سعی می‌کنیم به سمت کارهایی هدایت کنیم که حرفه و شغل یاد بگیرند یا اگر در حال حاضر سر کار خوبی می‌روند، توصیه می‌کنیم پیشرفت داشته باشند و به دانش قدیمی که اوستا به آن‌ها یاد داده است بسنده نکنند.

این بچه‌ها را در مسجد هم به‌کار گرفته‌اید؟
ظرفیت بچه‌ها متفاوت است. بعضی در تابستان آزادی بیشتری دارند و یک تعداد در ایام مدرسه؛ چون تابستان می‌روند سر کار. با وجود این، آخرین برنامه‌ای که اجرا کردیم رنگ‌آمیزی در یکی، دو تا از مسجدهای محل بود. پیش از عید رنگ تهیه کردیم و بچه‌هایی که رفته بودند رنگ‌کاری، در و دیوار و نرده‌های مسجد را رنگ‌آمیزی کردند. یک عده کار فنی بلدند، یک عده هم کارهایی مثل حسابداری که امور مالی مسجد را رفع و رجوع می‌کنند. از بچه‌های کوچک‌تر هم در کارهایی مثل انبارداری و کتاب‌داری استفاده می‌کنیم. یکی از بچه‌ها هم که با خودمان برق‌کاری یاد گرفته، همین اواخر در یک نمایشگاه که در قالب خیمه برگزار شده بود، کارهای برق‌کاری را انجام داد و کارمان را راه انداخت.

پس از سر کار رفتن، مهم‌ترین تغییری که در بچه‌ها دیده‌اید چه بوده است؟
حس مسئولیت‌پذیری. بیشتر بچه‌ها وقتی سر کار می‌روند مسئولیت‌پذیرتر می‌شوند. بقیه هم نگاهشان به آن‌ها متفاوت می‌شود. کم‌کم متوجه می‌شوند که پدر وقتی می‌رود سر کار چه حسی دارد. کم‌کم می‌خواهند نقش پدر را بگیرند؛ البته واقعاً درباره ارزش کار و این مسائل چیزی نمی‌دانند ولی می‌دانند می‌خواهند نقش پدر را بگیرند.

برای خرج کردن پولشان هم توصیه‌هایی به آن‌ها می‌کنید؟
بله؛ البته مرحله بعدی است. حتی شده بعضی‌ از بچه‌ها پول‌هایشان را می‌دهند به من! من یک حساب برایشان باز می‌کنم و اگر لازم داشت کارتش را می‌دهم به خودش تا هرچقدر می‌خواهد خرج کند.

از بین تحصیل و کار کدام را بیشتر توصیه می‌کنید به بچه‌ها؟
من توصیه می‌کنم هر دو را باهم داشته باشند. این اشتباه محض است که بخواهی دانشگاهت تمام بشود بعد بروی دنبال کار. اگر هم فقط بروی دنبال کار درست نیست.

خودتان از اینکه نقش به‌اصطلاح واسطه را بازی کنید و این‌همه دردسر داشته باشید، چه هدفی دارید؟
من نگاهم به کار و کار کردن یک نگاه فرهنگی است. حضرت آقا هم که اعلام کردند هرکس می‌تواند با هر قدرت و توانی وارد عرصه فرهنگی شود. علاوه بر این، ایشان در تمام این سال‌ها می‌خواهند فرهنگ کار را جا بیندازند. ما نمی‌خواهیم در مسجد به بچه فقط قرآن یاد بدهیم؛ می‌خواهیم به بچه زندگی هم یاد بدهیم. یکی از کارهای فرهنگی جدی که در مساجد می‌شود انجام داد، همین ارزشی کردن کار و نگاه فرهنگی به‌کار است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه