گفتوگو با اسماعیل امینی درباره دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور
کتابنخوانی مردم به سبک مدیران!
درباره سرانه کتابخوانی، آمارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از دلایل آن محاسبه مطالعات درسی در نرخ مطالعه عمومی است. بخش زیادی از ساعات مطالعه در راستای سوادآموزی است در حالی که مطالعات افراد جامعه که در مقاطع مختلف تحصیلی مشغول به تحصیل هستند را نباید در آمار کتابخوانی محاسبه کرد.
شاخص میزان کتابخوانی و میزان سوادآموزی در تمامی کشورهای جهان دو امر مجزاست؛ چرا که مطالعات آزاد و خواندن کتابهای غیردرسی، سهم بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی و فرهنگ جامعه دارد بنابراین بایستی بحث کتابخوانی و سوادآموزی را از هم تفکیک کرد. در روزهایی که خلأ نخواندن و قهر با مطالعه بیش از گذشته در جامعه احساس میشود، به سراغ اسماعیل امینی رفتیم که درباره دلایل کتابنخوانی مردم بیشتر توضیح میدهد.
به نظر شما مدیران فرهنگی ما چقدر اهل کتاب خواندن هستند؟
کتاب نمیخوانند برای همین زبان فقیری دارند. معلوم است وقتی کتاب نمیخوانند کلمات را غلط به کار میبرند. وقتی یادداشتی مینویسند به لحاظ نگارشی و دستوری، فاجعه است چون کتاب نمیخوانند و خودشان را بینیاز از کتابخوانی میبینند. فقط هم کتاب نیست. مدیران و مسئولان را در سینما و تئاتر هم نمیبینید، اصلاً در جامعه نیستند، در اتوبوس و مترو نیستند، بین مردم حضور ندارند، اهل شنیدن موسیقی و رفتن به کنسرت نیستند. پس اینها کجا زندگی میکنند؟ حتی در یک جلسه شب شعر هم شرکت نمیکنند حتی توی هیئتهای عزاداری مردمی هم حضور ندارند و هیئت عزاداری ویژه خودشان دارند. اینها بدون تعامل با مردم، برای مردم تصمیمگیری میکنند. وقتی با مردم ارتباط ندارند چه درکی از زندگی و فرهنگ مردم دارند؟ وقتی مسئولان در محیطی الیت و بسته زندگی میکنند با دغدغههای مردم آشنایی ندارند مانند مسائل سادهای همچون مشکل جای پارک خودرو یا مشکل ترافیک، چون مجوز تردد از خطوط ویژه را دارند در حالی که اگر میخواهند درکی درست و واقعی از وضعیت مردم داشته باشند باید در میان مردم زندگی کنند.
دلیل قرار نگرفتن کتاب در سبد خانوارهای ایرانی به دلیل تنگناهای اقتصادی است؟
به نظرم این فرضیه که دلیل کتاب نخواندن مردم، وضعیت معشیتی است غلط است. اگر این طور باشد، اقشار مرفه جامعه باید بیشتر کتاب بخرند و بخوانند. در شرایطی که کتاب ارزان بود مگر مردم زیاد کتاب میخواندند؟ اصلاً اگر کتاب به صورت رایگان در اختیار مردم قرار بگیرد، آیا مردم کتابخوان میشوند و سرانه مطالعه سیر صعودی پیدا میکند؟ به نظرم دلیل کتاب نخواندن مردم مشکلات اقتصادی نیست. کتاب در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر، کالایی ارزانقیمت است در حالی که کتاب در همه جای دنیا محصولی گرانقیمت است. اتفاقاً همین فرضیه غلط سبب سیاستگذاریهای غلط شده است یعنی به کاغذ، یارانه میدهند یا بن خرید کتاب میدهند که مردم کتاب ارزانقیمت بخرند یا ناشران کتاب ارزانقیمت تولید کنند اما اینها خطاست. اگر مردم نسبت به داشتن کالایی، احساس نیاز کنند برای خرید آن هزینه میکنند. چطور برای زیبایی ظاهرشان خرج میکنند چون احساس نیاز میکنند ولی احساس نمیکنند که به کتاب احتیاج دارند؟ بنابراین این فرضیه درست نیست که به خاطر فقر و تنگناهای معیشتی، مردم کتاب نمیخوانند.
پس دلیل پایین بودن سرانه مطالعه چیست؟
دو نکته وجود دارد؛ نخست اینکه نظام تعلیم و تربیت ما غلط است و تصور میکنیم درس خواندن و سواد و تخصص عبارت است از رقابت و مدرک گرفتن، در حالی که بخش عمده سواد یعنی سروکار داشتن با کتاب. در کشور ما هر جایی که میخواهند افراد را به لحاظ سطح سواد و دانش فرهنگی ارزیابی کنند از آنها میپرسند که چند کتاب نوشتهاید؟ هرگز ندیدم که در مصاحبه کاری یا رزومه فردی بپرسند که چند کتاب خواندهاید؟ در حالی که قرار نیست همه کتاب بنویسند. ارزش سواد آدمها به نسبت کتابهایی است که خواندهاند نه کتابهایی که نوشتهاند. دانشجوی ارشد و دکترا برای مصاحبه میآید و تقریباً هیچ کتابی غیر از کتابهای درسیاش نخوانده است. به هر کتابی اشاره میکنید و ارجاع میدهید، نمیشناسند در حالی که فرض بر این است که دانشآموخته کارشناسی ارشد ادبیات، کتابهای مشهور دستور زبان و بلاغت را خوانده باشد ولی هیچ اطلاعی ندارد! بسیاری از آنها کتابهای مرجع را نمیشناسند و نه تنها نخواندهاند که حتی اسمش را نشنیدهاند!
با این شرایطی که گفتید که خرید کتاب و خواندن کتاب جایی در سبد زندگی مردم ندارد، آیا ناشران انگیزهای برای انتشار کتابهای متنوع شعر و داستان دارند؟
به نظرم در این شرایط ناشر تصمیم نمیگیرد. ناشر دارد کار اقتصادی میکند و کالایی که مطمئن باشد در بازار مشتری دارد را منتشر میکند مثلاً دیوان حافظ را بیشتر مردم دارند و باز هم چاپ میشود. در واقع هر کتابی که مشتری دارد، ناشر چاپ میکند و عیب هم نیست. یکی از خطاهای ما در ارزیابیها این است که اگر ناشر بر اساس تمایل و نیاز بازار کار کند، لابد کار غیرفرهنگی کرده! در حالی که طبیعی است هر چیزی که مشتری و خریدار دارد، تولیدکننده عرضه میکند. اتفاقاً دخالتی که دستگاههای دولتی ما در حوزه نشر دارند، خطاست. نخست اینکه کاغذ یارانهای و سهمیهای میدهند و دوم اینکه تعداد زیادی ناشر دولتی داریم و ناشر بخش خصوصی نمیتواند با ناشر دولتی رقابت کند چون ساختمان، کارمندان و چاپخانه ناشر دولتی مجانی است، بخشی از کتابهایش پیشخرید شده و کاغذ یارانهای هم میگیرد. اساساً ورود و فعالیت دستگاههای دولتی و نهادهای وابسته به بودجه عمومی در کار انتشارات، غلط است چون رقابت آزاد را از بین میبرد.
یعنی اینکه برخی از این نهادها، کتابهای منتشر شده از سوی خودشان را به مناسبتهای مختلف، هدیه میدهند سبب میشود که ارزش کتاب پایین بیاید؟
بله، برخی از این کتابها را بیش از 10بار به من هدیه دادهاند! تیراژ کتابی را 150 یا 200 هزار نسخه اعلام میکنند در حالی که این کتاب را در همه جا به صورت رایگان توزیع میکنند. کتاب اگر خوب و خواندنی باشد، فروش میرود مثلاً کتابهای رضا امیرخانی را ناشر خصوصی منتشر میکند و به محض اینکه چاپ میشود، مردم آن کتاب را میخرند. بازار آزاد مشخص میکند که چه کسی نویسنده است.
پس تیراژ بالا به معنای فروش بالا و اقبال مخاطب به آن کتاب نیست؟
همین طور است و نکته عجیب اینجاست که پس از فروش هزار نسخه از یک کتاب، برای انتشار هزار نسخه بعدی، مینویسند چاپ دوم یا چاپ سوم در حالی که هیچ جای دنیا چنین نیست. کتاب تا زمانی که ویراست جدید نشده است، به معنای چاپ جدید نیست مثلاً کتابهای هری پاتر اگر 20 میلیون نسخه میفروشد به معنای چاپ جدید نیست چون همان کتاب است. تا زمانی که کتاب، مشتری دارد آن را چاپ میکنند ولی چاپ چندم یک بازی تبلیغاتی در کشور ماست. در نمایشگاه کتاب از این بازیها درمیآورند و میگویند کتابی در یک هفته به چاپ سوم رسید! اینکه پس از نمایشگاههای کتاب، آمار میدهید که مردم این همه کتاب خریدهاند و خواندهاند، چه نمودی در فرهنگ و سواد مردم داشته است؟ حتی در میان مدیران فرهنگی و مسئولان هم بازتابی نداشته است به همین دلیل مدیران فرهنگی ما دایره واژگانی بسته و محدودی دارند.
خبرنگار: زهره کهندل
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
پای صحبت دختران دهه هشتادی
-
امید مکرمت از حضرت رضا دارم
-
پایان بهانهها با بیانیه پزشکی قانونی
-
کتابنخوانی مردم به سبک مدیران!
-
عدالت مالیاتی در انتظار پردرآمدها
-
خسارت 7هزار میلیاردی کرونا به مراکز اقامتی
-
ماجرای یک مدرسه غیردولتی رایگان
-
16 مهر
-
مالهکشی بر اختلاف در اردوگاه غرب
-
جام به توکیو نمیرود
-
مسلمانی که 1200 سال پیش پرواز کرد