اقتدارگرایی خوشخیم دموکراسی انگلیسی
ترجمه و تنظیم: اصغریان
هاوارد دبلیو فرنچ، تحلیلگر فارین پالیسی در یادداشتی مینویسد: با مروری بر تاریخچه انگلستان میبینیم در اواخر دهه1550، ملکه انگلیس به نام الیزابت اول نگران آن بود از مسابقه جدیدی که در میان همسایگان کشورش در این قاره در جریان بود، عقب بماند: ساختن یک امپراتوری در دوردست آرمان او بود.
تاریخ امپراتوری انگلستان تا زمان ملکه الیزابت اول عمدتاً محدود به تسلط بر همسایه خود، ایرلند بوده است. اما حاکمی که ما عمدتاً دوران او را با ویلیام شکسپیر نویسنده مرتبط میدانیم، آرزوی صحنهای بسیار بزرگتر را داشت و نجیبزادهها و همچنین دزدان دریایی مانند جان هاوکینز را تشویق می کرد از کانال مانش خارج شوند و به کشتیهای پرتغالی و اسپانیایی حمله و غنایم خود را وارد کنند؛ طلا و انسانهای برده از سواحل غرب آفریقا غنیمت بزرگی برای او بود.
در حال حاضر و در عصر الیزابت دوم، بسیاری از مردم بریتانیا احساس غرور میکنند که دولت آنها به قلههایی از تنوع نژادی و قومی دست یافته است، اما اجازه ندهیم این و یا هیچ یک از مراسم بزرگداشت اجباری در تلویزیون سبب شود فراموش کنیم تقریباً در تمام تاریخ خود، «امپراتوری» که توسط بریتانیا اجرا میشد مترادف با برترینژادی پنهان بود. همچنین فریب هیچ یک از تفسیرهای ناچیز و سطحی را نخوریم که به دنبال مرتبط ساختن این امپراتوری با دموکراسی است.
کواسی کوارتنگ، وزیر خزانهداری دولت محافظهکار لیز تراس در توصیف امپراتوری بریتانیا به عنوان نمونهای از «اقتدارگرایی خوشخیم» سخن میگوید. امپراتوری یاد شده در طول بخش بزرگی از تاریخ خود که در دوران بردگی متولد شده بود، حتی کمتر از دموکراسی با حقوق بشر ارتباط داشت.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه