
نیم نگاه
5 رکن اصلی آداب زیارت سیدالشهدا(ع)
اگر زائر بخواهد از بالاترین اجر زیارت برخوردار شود و از نظر روحی لذت کامل ببرد و از نظرعملی نیز تغییر در رفتار پیدا کند، راهکارش آشنایی با آداب زیارت و مؤدب شدن به این آداب است. هرچند در روایات نزدیک به 32 ادب برای زیارت آمده اما حجتالاسلام والمسلمین سید محمدتقی قادری در یادداشتی که در پایگاه اطلاعرسانی بلاغ منتشر کرده تلاش کرده تنها پنج مورد را که رکن اصلی و مادر بقیه آداب محسوب میشوند شرح دهد که در ادامه میخوانید.
1- معرفت به صاحب قبه
نخستین ادب از آداب زیارت، «معرفت» زائر به جایگاه و مرتبه قدسی، ملکوتی و غیبی «مزور» و صاحب قبهای است که به زیارتش تشرف پیدا کرده است. یعنی زائر به این باور قلبی و معرفتی رسیده باشد که:
نخست؛ صاحب قبه و «مزوری» که به زیارتش شتافته از نظر قدسی و ملکوتی در این جهان و تقرب به خداوند متعال، مظهر تجلی اسماءالحسنی و آینه تمامنمای صفات جمال و جلال الهی است؛ آن هم بهگونهای که «مزور» هرچند خداوندگار نیست ولی خداوند کار است و بسیاری از کارهای نشدنی به اذن الهی به برکت آنان شدنی میشود که در توصیفشان در زیارت جامعه آمده است:«بکم فتح الله و بکم یختم و بکم ینزل العیث؟ و بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بکم ینفسچ الهم و یکشف الضر».
دوم؛ هر چند صاحب قبه در ظاهر میان ما نیست و ما او را در برابرمان نمیبینیم و سخن وی را نمیشنویم ولی به حکم آیه مبارکه «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...» غیب و شهادت، ممات و حیات آنان یكسان است؛ همانگونه که در زندگی دنیوی ما را میبینند و سخن ما را میشنوند و بر مکنونات قلبی واقفاند و خواستههای مشروع ما را برآورده میکنند در حیات برزخی نیز اینگونهاند، سلام ما را میشنوند و پاسخ داده و خواستههای مشروع را به هنگام توسل پاسخ میدهند. برای اینکه زائر با چنین باوری تشرف به زیارت پیدا کند به ما آموختهاند هنگام تشرف اذن دخول خواسته و اینگونه بگوییم: «اللهم انی اعتقد حرمه صاحب هذالمشهد الشریف فی غیبته، کما اعتقدها فی حضرته، واعلم ان رسولک و خلفائك علیهم السلم، احیاءعندك یرزقون، یرون مقامی و یسمعون كلامی و یردون سلامی».
بنابراین زائری كه با چنین معرفتی به زیارت میرود و باور دارد بین او و صاحب قبه حجاب و حائلی نیست بیشک از چنین انس و مجالستی حظ و لذت روحی در بالاترین حدممکن میبرد.
2- طهارت نفس
دومین ادب از آداب زیارت، «طهارت نفس» و پاکی روحی زائر است. به این معنا غرض و فلسفه زیارت «اتحاد روحی» زائر با صاحب قبه است و اگر در این زیارت چنین اتفاقی نیفتد رفتن و نرفتن زیارت مساوی خواهد بود. اگر بخواهد چنین اتحادی به وجود بیاید، لازمهاش «سنخیت روحی» بین زائر و مزور خواهد بود و این سنخیت، «طهارت نفس» و «پاکی روحی» زائر را میطلبد، چرا که:
صاحب قبه به حکم آیه مبارکه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» و نیز توصیفات زیارت جامعه از هرگونه پلیدی و ناپاکی مبراست و هرچند ازنظر مکانی هیچ تفاوتی بین مکانها نیست چرا که همه اینها مخلوق خدایند ولی اماکن متبرکه به دلیل اینکه بدن مطهر معصومی چون سیدالشهدا(ع) را در خود جا دادهاند متمایز از همه مکانها شده و از طهارت و قداست خاصی برخوردارند، ازهمین رو در اذن دخول اماکن متبرکه آمده است: «اللهم ان هذه بقعه طهرتها، وعقوه شرفتها، ومعالم زکیتها».
3-غسل زیارت
سومین ادب از آداب زیارت، «غسل زیارت» است. هدف از این غسل طهارت نفس و پاکیزگی روحی زائر است تا بتواند با مؤدب شدن به این ادب روحی، با صاحب قبه سنخیت پیدا کند؛چراکه زائر، با غسل زیارت درمییابد وقتی نمیتواند با بدن کثیف و چرکین پا به قبه معصوم بگذارد و به وی اذن دخول نمیدهند پس یقین پیدا میکند قطعاً قلب قفل شده از سنگینی معصیت را اذن دخول نمیدهند. هنگام غسل کردن درک میکند همانگونه که آب جاری قدرت دارد بدن کثیف را نظیف و او را آماده ورود به قبه کند غسل درونی و توبه نیز میتواند از او آدمی جدید بسازد که سنخیت و اتحاد روحی با صاحب قبه پیدا کند و اذن دخول یابد، ازهمین رو در روایت آمده زائر هنگام غسل اینگونه دعا کند: «اللهم اجعله لی نورا و طهورا وحرزا، و شفاء من كل داء وآفة وعاهة...».
4- پا برهنه به سمت قبه رفتن
چهارمین ادب از آداب زیارت به حکم آیه مبارکه «فاخلع نعلیک بالوادی المقدس طوی» آن است زائر کفش را از پا درآورده و پا برهنه به سمت تربت و قبه حرکت کند، چرا که پا به مکانی خواهد گذاشت که به برکت صاحب قبه مقدس و نورانی است و نمیتوان با کفش وارد شد بلکه از دور باید پابرهنه گام برداشت تا بتوان اذن دخول گرفت.
ازهمین رو ابوصامت از امام صادق(ع) نقل میکند:هر کسی پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی هزار حسنه نوشته و هزار گناه از او پاک میکند و رتبهاش هزار درجه بالا میرود. پس هرگاه به فرات رسیدی، غسل کن و کفشهایت را درآور و پابرهنه راه برو؛ مانند عبد ذلیل راه برو؛ پس وقتی به در حرم رسیدی، چهار بار تکبیر بگو و کمی راه برو و دوباره چهار بار تکبیر بگو.
حسین بن ثُویر از امام صادق(ع) نقل میکند: زمانی که به زیارت ابا عبدالله(ع) رفتی، پس در نهر فرات غسل کن و سپس لباسهای پاک بپوش؛ آنگاه با پای برهنه راه برو؛ پس تو در حرمی از حرم خدا و حرم پیامبرش هستی و بر تو باد به تکبیر و گفتن لااله الا الله.
5- غمگین و متأثر
پنجمین ادب از آداب زیارت سیدالشهد(ع) که نشان میدهد زائر، خود را در کنار قبه و بارگاه و مزار سیدالشهدا(ع) میبیند، غمگین و مهموم بودن است، چراکه زائر دربرابر تربتی قرار دارد که صاحب آن در یک روز شاهد به شهادت رسیدن 72 تن از عزیزانی بود که خود در شب عاشورا در وصفشان فرمود: «اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم و اهل بیتی نیکوکارتر و با صِله و پیوندتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم؛ پس خداوند شما را از طرف من به بهترین جزا برساند» و خود نیز با داشتن داغ شهادت چنین عزیزانی در قلب به شهادت رسید. زائر چنین قبهای باید نشان دهد تاچه اندازه و مرتبهای به این صاحب قبه نزدیک است و این امکان ندارد مگر شرایط روحی وی پیش از رسیدن به تربت سیدالشهدا(ع) با هنگام رسیدن به تربت متفاوت باشد؛ ازهمین رو در روایت آمده امام صادق(ع) فرمودند: «هرگاه خواستی امام حسین(ع) را زیارت كنی او را زیارت كن در حالی كه محزون و مكروب ژولیده موی و غبارآلود و گرسنه و تشنه لب باشی و از اباعبدالله(ع) حوائجت را بخواه و برگرد و كربلا را وطن خود مگیر».
اگر زائری مؤدب به این آداب شد و با چنین معرفت و شناخت و روحیه بسیار پاک و قلبی شکسته وارد حرم سیدالشهدا شد و گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله» نه با گوش دل و قلب بلکه با گوش سر خواهد شنید که حضرت پاسخ میدهد «وعلیک السلام»؛ همانگونه که وقتی ابراهیم مجاب گفت «السلام علیک یاجدی یا اباعبدالله» از داخل مزار و تربت شریف صدا بلند شد «وعلیک السلام یا ولدی».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
معناشناسی راهپیمایی اربعین در یک کتاب
-
استجابت دعا دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد
-
ان شیعتنا من سلمت قلوبهم من کل غش و غل و دغل
-
من اطّرح الحقد استراح قلبه و لبّه
-
3
-
2
-
مشارکت در تأمین مالی اربعین
-
بازسازی حافظهجمعی شیعه در اربعین
-
صیانت از شبکه مردمی اربعین
-
5 رکن اصلی آداب زیارت سیدالشهدا(ع)
-
خطر خالی شدن از معنا