معناشناسی راهپیمایی اربعین در یک کتاب

کتابخانه

معناشناسی راهپیمایی اربعین در یک کتاب

سلسله نشست‌های «تکیه کتاب» با محوریت نهضت حسینی در خانه کتاب و ادبیات ایران در حال برگزاری است و یازدهمین نشست از این‌سلسله‌ برنامه‌ها با عنوان «نگاهی به سفرنامه‌های پیاده‌روی اربعین»، 19شهریور ماه در خانه کتاب و ادبیات ایران، سرای اهل قلم با حضور غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) حداد عادل در این نشست ماجرای نوشتن این کتاب را این‌گونه روایت می‌کند.
مثل خیلی از مردم در این سال‌های اخیر که راهپیمایی اربعین پس از سقوط صدام قوت گرفت آرزومند رفتن به این پیاده‌روی بودم تا اینکه توفیق شد همراه با کاروانی با هواپیما به نجف رفتم. در کوله‌پشتی خود دفترچه‌ای بود و فرصت داشتم در ساعاتی که بقیه کاروان در خواب بودند، حس و حال خودم را از این راهپیمایی بنویسم و در طول چند روزی که در مسیر بودیم مطالب اصلی کتاب نوشته شد. این کتاب یک سفرنامه معمولی نیست زیرا بسیاری از سفرنامه‌ها شرح وقایع سفر از جمله اینکه چه‌خوردیم و چه کردیم و چه ساعتی فرود آمدیم است، اما کتاب من، سفرنامه‌ای به آن معنا نیست بلکه یک نوع معناشناسی از دین و راهپیمایی اربعین است.
معتقدم این راهپیمایی در دو سطح باید ریشه‌یابی و واکاوی شود. در سطح نخست ارتباط این راهپیمایی با انقلاب اسلامی و سپس ارتباط راهپیمایی و انقلاب اسلامی با قیام سیدالشهدا. یعنی در واقع در این کتاب تلاش کردم یک ساختمان سه طبقه را روی هم بنا کنم که سطح بالای آن راهپیمایی است.
من این راهپیمایی را یک صورت در نظر گرفتم و تلاش کردم معنای پنهان و آشکار پشت این صورت را باز کنم. همه این‌ها اجزای یک منظومه فکری است. یعنی مطالب موزائیک‌وار طرح نشده بلکه تار و پود فرشی است که می‌خواهد نقشی را بیان کند.
این کتاب دارای یک پیشگفتار کوتاه و پنج فصل اصلی است. اسم این کتاب را از تذکره‌الاولیای عطار وام گرفتم؛ کسانی که با ادبیات عرفانی آشنا باشند می‌دانند یکی از مهم‌ترین کتاب‌های زبان فارسی در اواخر قرن ۷ هجری قمری، تذکره‌الاولیای عطار است که نثر فارسی پر تپشی دارد و آن عشق و شور عرفانی در قلم عطار موج می‌زند، ضمن اینکه مرجعی در ادبیات عرفانی نیز محسوب می‌شود.
من یک پایان احساسی درباره پدیده‌ای که فقط تصویرش را از تلویزیون و فضای مجازی  دیده بودم نوشتم. اما در سفری که داشتم شهود و حضوری که پیدا کردم سبب شد حال عجیبی به من دست دهد.
 در پس ذهن یک تاریخ حدود ۸۰ساله از عاشورا دارم و می‌توانم معنای اتفاقی را که به برکت انقلاب اسلامی رخ داده به خوبی درک کنم. پس از انقلاب تحول مثبتی رخ داده و این تحول گفتمان ذلت و غم‌پروری مسلط بر عزاداری سیدالشهدا(ع) را به گفتمان حماسی تبدیل کرد. پس از انقلاب گفتمان ذلت به گفتمان عزت تبدیل شد و این عزتمند شدن در عاشورا چیزی نیست که امام خمینی(ره) از آن بیرون آورده باشد و به محرم وصل کرده باشد بلکه از درون خود اسلام و انقلاب به وجود آمده است.
امام خمینی(ره) نیامد تجربه‌ای را از انقلاب‌ها یا مکتب‌های غیردینی قرض بگیرد و به حرکت امام حسین(ع) وصل کند. او خاکستری که این سال‌ها روی این آتش را گرفته بود فوت کرد و اجازه داد آتش زیر آن شعله‌ور شود.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه