گونه‌شناسی شخصیت‌های عاشورا؛ از ملحقین تا عافیت‌طلبان

محمدرضا جباری در نشستی مطرح کرد

گونه‌شناسی شخصیت‌های عاشورا؛ از ملحقین تا عافیت‌طلبان

حجت‌الاسلام محمدرضا جباری گفت: شخصیت‌ها در مواجهه با عاشورا شامل طیف‌های مختلفی هستند، کسانی مانند حبیب بن مظاهر مطیع امامت هستند، افرادی کم‌توفیق بودند، افرادی کم‌بصیرت و افرادی هم بی‌بصیرت و دنیاطلب.


به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا جباری، استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه ششم شهریورماه در نشست «گونه‌شناسی چهره‌ها در مواجهه با قیام عاشورا» که از سوی دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: امام حسین(ع) در طول مسیر خود از مدینه به بعد با افراد مختلفی روبه‌رو شد. طیف نخست ملحقین هستند، یعنی برخی افرادی که از ابتدا تا انتها همراه ایشان بودند با اینکه در مواردی آن حضرت بیعت را از آن‌ها برداشتند. 
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه جایگاه یاران امام حسین(ع) با هم متفاوت بود، اظهار کرد: حر با اینکه توبه کرد ولی ممکن است جایگاه اخروی او با کسانی که از ابتدا سختی‌ها را تحمل کرده و کنار امام ماندند یکسان نباشد، کسانی هم مانند ام‌وهب در بین راه و در کربلا به سپاه امام(ع) ملحق شدند که جزو مخلصین و نجات‌یافتگان هستند. این نشان می‌دهد اگر بصیرت در افراد وجود داشت می‌توانستند حتی تا روز عاشورا خود را به امام(ع) ملحق کنند کما اینکه برخی افراد در لحظات آخر از سپاه عمر سعد بریدند و به امام پیوستند.

معذورین صحنه کربلا
وی اضافه کرد: گروه دوم معذورین هستند، یعنی عذر برای پیوستن به لشکر داشتند، مثلاً مختار در کوفه، مسلم را پذیرایی و میهمان کرد ولی در هنگام قیام امام، توسط ابن‌زیاد زندانی شد، ولی سلیمان بن صرد کوتاهی کرده و در تحلیل دچار اشتباه و جزو توابین شد. یا برخی بودند که راه بر آن‌ها بسته بود و نتوانستند بیایند و اخبار در جدی بودن جنگ هم به درستی به آن‌ها نرسید. وی افزود: در بین بنی‌هاشم هم کسانی هستند که توقع بود در کربلا باشند، مانند عبدالله بن عباس که شخصیت برجسته و جزو یاران امام علی(ع) بود یا عبدالله بن جعفر، شوهر حضرت زینب(س) و یا محمدبن حنفیه که البته قضاوت یکسانی نمی‌توان کرد. در مورد عبدالله بن عباس با توجه به تشیع و مناظرات و دفاع او از اهل بیت(ع) عذر نابینایی بیان شده است. البته وی از روی خیرخواهی قصد انصراف امام را داشت و امام هم فرمودند شما اخبار را به ما برسان.  استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: از دیگر افراد معذور، کمیل بن زیاد اسدی و قنبر، غلام امام علی(ع) است، این‌ها پیش از کربلا جزو شیفتگان اهل بیت(ع) بودند و پس از کربلا هم توسط حجاج و اموی‌ها شهید شدند ولی درباره اینکه چرا در کربلا نبودند تاریخ ساکت است و می‌توانیم تحلیل‌های مثبتی با توجه به شخصیت ایشان داشته باشیم، یعنی شاید قنبر در ایران بوده یا کمیل بیماری داشته است.

گروه کم‌توفیقان
جباری با اشاره به طیف دیگر یعنی افراد کم‌توفیق که البته جزو افراد نجات‌یافته محسوب می‌شوند چون قصد مخالفت با امام(ع) را نداشتند، اظهار کرد:  مثلاً ضحاک بن عبدالله مشرقی در زمره این افراد است که به کربلا آمد و شب و صبح عاشورا و حتی عصر عاشورا را هم درک کرد ولی باز در لحظات آخر صحنه را ترک کرد. زیرا اصحاب تا زمانی که زنده بودند اجازه ندادند کسی از بنی‌هاشم وارد میدان شود. ضحاک با امام(ع) شرط کرده بود تا زمانی که کاری از دستش برآید بماند و امام هم اجازه دادند و وقتی شهادت امام(ع) مسجل شد، فرار کرد و شاید حکمتی هم در آن بوده، زیرا وی از گزارشگران حادثه کربلاست ولی آیا در قیامت جایگاه او با جایگاه شهدای کربلا یکی است؟ به‌طور قطع خیر.
این عاشوراپژوه اضافه کرد: یکی دیگر از اصحاب، ترماح بن علی است؛ او از صحابه امام علی(ع) و شیعه بود.  وی در کوفه بود و وقتی امام با لشکر حر روبه‌رو شد دیدند چهار اسب همراه ترماح به امام پیوستند و اخبار کوفه را دادند. ترماح به حضرت گفت: من موفقیتی در کوفه نمی‌بینم و پیشنهاد داد به یمن بروند که امام نپذیرفت. ترماح گفت: پس اجازه دهید من آذوقه و خرجی برای خانواده فراهم کرده‌ام بروم به آن‌ها بدهم و برگردم و امام هم فرمودند برو و سریع برگرد. ترماح رفت و وقتی برگشت خبر شهادت را شنید و خیلی افسوس خورد. 

افراد کم‌بصیرت و عافیت‌طلب در کربلا
عضو نویسندگان مقتل جامع سیدالشهدا(ع) اظهار کرد: برخی افراد مانند ابوسعید خدری، سعید بن مصیب و ابوسلمة بن عبدالرحمان هم از کسانی بودند که با حرکت امام مخالفت کردند؛ این‌ها در زمره افراد بی‌بصیرت بودند، گرچه دشمن امام(ع) هم نبودند. در کنار این‌ها باید از عبیدالله حر جعفی به عنوان شخصیتی مطرح در کوفه نام ببریم. او از کوفه خارج شد و در منزل بنی مقاتل سکونت کرد، حضرت از او دعوت کرد ولی او حاضر نشد به حمایت امام(ع) بیاید و حتی وقتی حضرت خودش به خیمه او رفتند، گفت: من می‌دانم اگر کسی با شما همراه شود و کشته شود به فوز شهادت می‌رسد ولی جان من هنوز آماده مرگ نیست ولی اسب خوبی دارم و آن را تقدیم می‌کنم. حضرت فرمود: حالا که جانت را فدا نمی‌کنی نیازی به اسب تو هم نداریم. عبیدالله حر پس از عاشورا اشعاری درباره امام حسین(ع) سروده و البته وی در جریان مختار هم به زبیریان پیوست و عاقبت بدی یافت. جباری بیان کرد: ابن سلیم هم از یاران امام علی(ع) در صفین بود و به اتفاق امام علی(ع) از کربلا عبور کرد، امام علی(ع) خاک آنجا را برداشت و فرمود: کسانی به اینجا خواهند آمد و خواهند جنگید و بی‌حساب وارد بهشت خواهند شد. ابن سلیم این ماجرا را برای زنش تعریف کرد و گفت علی(ع) از غیب سخن گفته است. این فرد در کربلا مقابل امام حسین(ع) قرار گرفت و همین ماجرا را بیان کرد ولی در نهایت به امام(ع) گفت من نه با شما و نه علیه شما هستم و از کربلا خارج شد. جباری افزود: عبدالله بن عمر، اسامة بن زید و زیدبن ثابت و... هم از افراد بی‌بصیرتی بودند که حاضر به بیعت با امام(ع) نشدند. 

دشمنان امام حسین(ع) یکدست نبودند
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: طیف آخر هم دشمنان هستند و در بین آن‌ها افراد لعین و معاند مانند شمر و عمربن حجاج زبیدی، حصین بن نمیر و عمرسعد و ... بودند و کسانی که خیلی دلشان نمی‌خواست با امام بجنگند از جمله شبث بن ربعی که دعوت‌نامه به امام نوشت ولی جزو سپاه کوفه قرار گرفت. برخی هم سیاهی لشکر بوده و از روی ترس ابن‌زیاد به کربلا آمدند. وی اضافه کرد: برخی هم جزو جبهه اموی بودند ولی پس از آن به این جنایت اعتراض کردند، از جمله یحیی بن حکم که وقتی تعرض یزید به سر مبارک را دید معترض شد و یزید بر سینه او کوبید و گفت او را از مجلس بیرون کنند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه