مدیریت جهادی دولت در بحران‌های کشور

گفت‌وگوی قدس با محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

مدیریت جهادی دولت در بحران‌های کشور

آیت‌الله ابراهیم رئیسی چه پیش از ریاست جمهوری و کوران انتخابات و چه پس از آن تلاش کرد ارتباط مستمری با گروه‌های سیاسی مختلف داشته باشد. خاستگاه سیاسی رئیسی در اردوگاه اصول‌گرایان تعریف می‌شود اما جلسات چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای اصلاح‌طلب با او بیشتر مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است.


یا اینکه دولت سیزدهم میراثدار اتفاقات گذشته است اما رئیسی جلو نظرات مشورتی دولتمردان گذشته را نگرفته بود، به‌طور نمونه به‌تازگی اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی در پستی اینستاگرامی اعلام کرد در یک سال گذشته بنا به قولی که به رئیسی داده بود، تجربه‌اش در مواجهه با مسائل مشابه و دشوار گذشته، راهبردها و راهکارهای مشخص را ارائه داده است.

در گفت‌وگو با محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصول‌گرا و عضو تشخیص مصلحت نظام  دستاورد‌های دولت سیزدهم را بررسی کردیم.
باهنر با اینکه نگاه صفر و یکی به دستاورد‌های دولت سیزدهم ندارد اما معتقد است انتقادات به دولت به ویژه در حوزه مدیریت کرونا غیر منصفانه است. این فعال سیاسی نقطه قوت مهم و مؤثر دولت سیزدهم را حضور میدانی آن در بحران‌ها می‌داند و می‌گوید اگر مدیریت جهادی دولت نبود جبران سیل
 کوهرنگ 4 ماه طول می‌کشید.

  ارزیابی شما از عملکرد سیاسی دولت سیزدهم در ایجاد وفاق بین گروه‌های سیاسی چیست؟
یکی از موقعیت‌های خوبی که در دولت سیزدهم پیش آمد، هماهنگی و همراهی قوای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر کشور با یکدیگر بود. متأسفانه یکی از معضلات و گرفتاری‌هایی که در گذشته وجود داشته و در بسیاری مواقع بهره‌وری را در کشور پایین آورده، تقابل میان قوای سه‌گانه‌ است. چالش‌هایی که بین مجالس، دولت‌ها و گاهی اوقات قوه قضائیه یا نهادهای دیگر پیش‌آمده، به‌شدت بهره روی را کاهش داده است. بااین‌حال دولت سیزدهم از این منظر دولتی خوش‌روزی بود و به نظر می‌رسد سه قوه با همدیگر هماهنگی‌های خوبی دارند. البته من با یک‌صدایی در جریان‌ها و احزاب سیاسی موافق نیستم، زیرا به نظرم باید احزاب مختلف و چندصدایی در کشور حاکم باشد؛ اما گاهی این اشتباه پیش می‌آید که مجلس باید در تقابل با دولت باشد، درحالی‌که هیچ ایرادی ندارد مجلس و دولت از دو جناح مختلف باشند.
درواقع 80درصد تصمیمات مجلس در گستره ملی بوده و جنبه غیرسیاسی و غیرجناحی دارد؛ بنابراین در موضوعاتی مانند تصویب بودجه کشور، مجلس باید بودجه‌ای را برای دولت تصویب کند تا از یک‌سو دولت علاقه‌مند به اجرای آن باشد و از سوی دیگر خواسته‌ها و کارهای سخت و غیرممکن بودجه‌ای به دولت تحمیل نشود. اگر دولت توان یا اراده این را نداشته باشد که بودجه مصوب مجلس را اجرایی کند، بی‌شک بودجه به‌جایی نخواهد رسید. نتیجه تصویب بودجه غیرتفاهمی با دولت این است که مردم و کشور ضرر می‌کنند. خوشبختانه دولت سیزدهم از این منظر دارای موفقیت‌هایی بوده و امیدواریم همراهی و همکاری‌های میان دولت و مجلس تداوم داشته باشد. در زمینه جریان‌های سیاسی، باید گفت تا زمانی که چندین حزب قوی، موضع‌دار و دارای متولی و برنامه در کشور وجود نداشته باشد، مشخص نیست نظام مردم‌سالاری دینی به هدف مدنظر دست یابد و به آن اصابت کند. گرچه برای حدود 150 حزب مجوز صادر شده اما این احزاب به‌صورت جزایری جدا از هم و بدون فعالیت هدفمند و پیوسته هستند و عملاً حزب متمرکزی وجود ندارد. برخی احزاب هم تنها در دوران انتخابات به ائتلاف می‌پردازند، بنابراین حزب قدرتمندی نداریم.
از سوی دیگر، عمده انرژی اصول‌گرایان صرف این می‌شود که میان خودشان به وحدت دست یابند. با اینکه حدود 40 تا 50 حزب دارای مجوز اعلام کرده‌اند در جناح اصول‌گرایی قرار دارند اما برای اینکه همین احزاب در کنار همدیگر قرار بگیرند و به تفاهم جامع برسند باید مشقات زیادی تحمل کرد. دولت سیزدهم تلاش‌ها و اقداماتی را در این زمینه داشته اما وقتی دولت مستقر می‌شود رئیس‌جمهور نباید چندان رفتار حزبی داشته باشد، زیرا متعلق به‌تمامی مردم است. دولت باید تلاش کند احزاب سیاسی را به وحدت و هماهنگی با یکدیگر برساند، گرچه دولت اقداماتی دراین‌باره داشته و تلاش‌های آن کماکان ادامه دارد.

  استیضاح‌ها و انتقادات یا پیگیری مسائلی که نمایندگان نسبت به دولت انجام می‌دهند، برخی اصول‌گراها می‌گویند اگر این استیضاح و یا پیگیری مسئله را داشته باشیم عملاً به دولت موردحمایت خودمان که تلاش کردیم روی کار بیاید فرصت کافی ندادیم. این تعارض چگونه می‌تواند قابل‌حل باشد تا از یک‌سو پیگیری مسائل از سوی اصول‌گرایان و حامیان دولت صورت گیرد و از سوی دیگر حمایت و پشتیبانی از دولت و اقدامات آن تداوم داشته باشد؟
نظارت‌های مجلس دارای تعریف روشنی است اما متأسفانه گاهی اتفاق می‌افتد از مسیر قانونی خود خارج می‌شود. برخی مواقع نمایندگان اصرار بر عزل یا نصب افرادی به‌عنوان مدیران نهادها دارند که ممکن است وزیر یا مسئول دولتی چندان تمایلی به اجرای خواسته آنان نداشته باشد. در چنین شرایطی قطعاً تضاد منافع پیش می‌آید و ممکن است وزیر بگوید مدیرکل باید فردی مورد تأیید وی باشد. متأسفانه شاهدیم نمایندگان گاهی در تصمیمات اجرایی دخالت می‌کنند. چنان‌که یکی از تذکراتی که
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با نمایندگان خطاب به آن‌ها گفتند، این بود که در کارهای اجرایی دخالت نکنید. نظارت مجلس غیر از دخالت در امور جزئی اجرایی است؛ اما در مقابل، مجلس می‌تواند در برابر رأی اعتمادی که به وزیر داده، به دنبال پاسخگویی وی درزمینه اقدامات، بودجه‌های هزینه شده یا ترک فعل‌ها باشد. بی‌شک چنین مطالبه‌ای، حد میانه و خواسته‌ای عالمانه و متعادل است. البته گاهی اوقات خواسته‌های پشت پرده برخی نمایندگان مجلس جدا از چیزی است که در قانون آمده؛ به‌طور مثال نماینده‌ای درصدد است مدیرکل نهادی را تغییر دهد یا پروژه نیمه‌تمام استان مدنظر خود را به نتیجه برساند.
این در حالی است که امکان دارد مسئول دولتی اقدام دیگری انجام دهد که به مذاق نماینده موردنظر خوش نیاید، آن موقع همین خواسته نماینده به استیضاح تبدیل می‌شود. البته در ظاهر هم نمی‌گویند چون بودجه یا خواسته مدنظر آنان محقق نشده، استیضاح وزیر به جریان افتاده بلکه عملاً به حرف‌های کلی بسنده کرده و می‌گویند وزیر ضعیف و ناتوان است. یا حتی گاهی اوقات پس گرفتن درخواست استیضاح‌ها نشان می‌دهد حرف‌هایی پشت پرده صورت می‌گیرد که نماینده از درخواست خود صرف‌نظر می‌کند. البته باید گفت این‌گونه هم نیست که تمامی طرح استیضاح و سؤالات نمایندگان از روی منافع شخصی باشد. به‌موازات اینکه مجلس نظارت و رصد دقیق دارد، وظیفه دیوان محاسبات این است بودجه‌های مصوب به‌درستی هزینه شود.

  برخی منتقدان دولت می‌گویند دولت سیزدهم در یک سال گذشته کارنامه موفقی نداشته است. نظر شما در این‌باره چیست چیست؟
متأسفانه عادت کرده‌ایم عملکردها را به‌صورت کامل سیاه‌وسفید یا صفر و صدی ببینیم. البته این مشکل بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان مشاهده می‌شود، این در حالی است که باید دربرابر انتقادات نیز عادلانه برخورد کرد. هر دولتی را که به بوته نقد بکشید، قطعاً دارای یکسری موفقیت‌ها و شکست‌هایی است و دولت قبلی هم اشکالاتی داشت. متأسفانه ساحت سیاست در کشور ما ساحت عالمانه‌ای نیست و بیشتر جنبه احساسی دارد. گاهی اوقات اظهاراتی که اصلاح‌طلبان مطرح می‌کنند، حرف‌های مستدل و علمی نیست. اظهارات آنان درباره نحوه مدیریت بیماری کرونا توسط دولت سیزدهم در حالی است که ما امروز رتبه خوبی در مواجهه با کرونا داریم. باوجوداینکه کشورمان تحت تحریم‌های شدید همه‌جانبه به‌خصوص تحریم دارویی و غذایی قرار دارد و نفت ما خریداری نمی‌شود، اما کشورمان بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در برخورد با کرونا رتبه تک‌رقمی دنیا را دارد. اینکه اصلاح‌طلبان مدعی‌اند آن‌ها تمامی کارها را قبلاً انجام داده‌اند و حالا دولت فعلی در حال بهره‌برداری آن است، در واقع بی‌انصافی و ادعای نادرستی است.
رئیس‌جمهور چند روز پس‌ازآنکه مستقر شدند، با رئیس‌جمهور چین و دیگر کشورها برای تأمین واکسن تماس‌هایی داشتند و حتی دولت در ساخت واکسن و یا خرید آن همت زیادی صرف کرد. ستاد ملی مقابله با کرونا نیز ستادی قدرتمند بود که تصمیمات مقتضی را به‌خوبی در نظر گرفت. درواقع دولت سیزدهم در برخورد با کرونا دارای افتخارات بزرگی است و در این زمینه به‌خوبی فعالیت کرد. البته نمی‌گوییم دولت قبلی دراین‌باره کاری انجام نداد، اما به‌هرحال سطح فعالیت و اقدامات دولت فعلی با دولت گذشته بسیار متفاوت است و اندازه فعالیت و نتیجه تلاش‌های دولت سیزدهم قابل‌مقایسه نیست. یا برای مثال در زمینه مباحث اقتصادی، قاعدتاً هر رئیس‌جمهوری که روی کار می‌آید دولت را با وضعیت و شرایط مختلفی تحویل می‌گیرد. رئیس‌جمهور، دولت سیزدهم را با تورم بالا، رشد پایین اقتصادی و شاخص‌های نه‌چندان مطلوب تحویل گرفت اما تلاش‌ها و اقدامات خود را برای رفع آن آغاز کرد.
البته باید گفت درمجموع کارهای مثبت انجام‌شده در کشور نتیجه فعالیت دولت‌های گذشته است و اشکالاتی که به وجود آمده، آن‌هم ایرادات دولت‌های قبلی است و نباید نگاهی صفر و صدی به اقدامات دولت‌ها داشت. بااین‌حال، گرچه دولت دوازدهم تورم 44درصدی یا رشد اقتصادی منفی را برای دولت سیزدهم به ارمغان گذاشت اما دولت رئیسی توانست با وجود این شرایط کارها و مسائل را مدیریت کند. برای مثال یکی از کارهای دولت این بود که ارز 4200 تومانی را حذف کرد. قاعدتاً حذف ارز 4200 تومانی مخالفان و موافقان جدی داشت، اما اینکه بخواهیم حذف آن را کاملاً مثبت یا کاملاً منفی بدانیم اشتباه است.
حذف این ارز دارای منافع و هزینه‌هایی بود و مهم این است در بحث‌های کارشناسی به این جمع‌بندی برسند که آیا منافع آن بیشتر است یا هزینه‌هایش. البته آن‌هایی هم که مخالف حذف ارز 4200 تومانی بودند، منظورشان این نبود این اقدام صورت نگیرد بلکه می‌گفتند اکنون زمان مناسبی برای انجام این کار نیست. البته من خودم جزو موافقان حذف ارز 4200 تومانی بودم و به‌خوبی می‌دانم حذف آن هزینه‌هایی زیادی دارد اما منافع آن را به هزینه‌هایش ترجیح می‌دهم. گرچه برخی افراد فکر می‌کردند وقتی ارز ترجیحی حذف شود تنها قیمت معدودی کالا بالا می‌رود اما کالاها مثل دومینو به هم وصل هستند و قیمت‌ها از همدیگر تأثیر می‌گیرند و بالا می‌روند؛ بنابراین حذف ارز 4200 تومانی همت بالایی را می‌طلبید که دولت انجام داد و دارای دستاوردهای خوبی همچون رونق کارها و کارخانه‌ها، بهبود تولید، افزایش رشد اقتصادی و کاهش سرعت رشد نقدینگی خواهد بود و باید از اقدام دولت حمایت کرد.

  برخی معتقدند حذف ارز 4200 تومانی به معنای فشار بر مردم بوده است و دولت اگر قصد جراحی داشت باید مثلاً بانک‌ها را اصلاح می‌کرد یا بودجه شرکت‌های دولتی را شفاف می‌کرد و...(به‌طور نمونه آنچه در فولاد مبارکه اصفهان رقم خورد). پاسخ شما با توجه شرایط فعلی و یک سال پس از استقرار دولت سیزدهم چیست؟
تغییرات اساسی و جراحی‌های اقتصادی که صورت می‌گیرد به‌طورقطع شوکی بر جامعه وارد می‌کند، اما این شوک یا به‌تدریج در ذهن مردم حل می‌شود یا نسبت میان تقاضا و عرضه کالاها تفاوت پیدا می‌کند. به‌هرحال امید می‌رود در پایان سال 1401 وضعیت اقتصادی کشور به درجه‌ای از ثبات برسد، زیرا نوسان قیمت‌ها بر تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان بیشتر از ثبات قیمتی تأثیر منفی خواهد گذاشت. اگر قیمت‌ها به‌یک‌باره افزایش یابد آسیب کمتری خواهد داشت تا اینکه شاهد تزلزل و بی‌ثباتی در بازار باشیم، در این صورت هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده تکلیف خودشان را می‌دانند و اقتصاد به وضعیت پایداری می‌رسد.
بدون شک شوک نزول قیمت‌ها نیز گرفتاری‌های خودش را دارد و سبب می‌شود صادرکنندگان و تولیدکنندگان دچار ورشکستگی شوند. تغییرات باید دارای حرکت‌های نرم و گام‌به‌گام باشد. اگر حرکت نرم و با ثبات اقتصادی وجود داشته باشد، منافع آن از نوسان‌های شدید قیمت‌ها بیشتر خواهد بود. با تمام این تفاسیر، امیدوارم پایان امسال با اقداماتی که دولت دارد و پیش‌بینی‌هایی که صورت گرفته، کشور به ثبات نسبی اقتصادی دست یابد. در همین راستا اگر تورم 44درصدی فعلی در سال آینده کاهش 15درصدی داشته باشد، بسیار مطلوب است.

  «قشرهای متوسط و پایین جامعه را که سنگینیِ مشکلات اقتصادی بر دوش آن‌هاست، توانمند سازد» این توصیه رهبر معظم انقلاب در حکم تنفیذ ریاست جمهوری رئیسی است. ازنظر شما این موضوع چقدر محقق شده است؟
یارانه‌های نقدی که دولت شروع به پرداخت کرده، می‌تواند گام مؤثری برای حمایت و تقویت اقشار ضعیف باشد اما مشروط بر اینکه اطلاعات و دهک‌بندی دقیقی صورت گیرد. درحالی‌که برخی بدون دلیل و ناعادلانه مبلغ 400هزار تومان را دریافت می‌کنند برخی افراد هم هستند که استحقاق دریافت یارانه را دارند اما از آن محروم‌اند؛ بنابراین پرداخت یارانه باید به وضعیت دقیقی برسد زیرا هرگونه اشتباهی در این امر سبب بروز ظلم و تضییع حقوق افراد است.
متأسفانه دهک‌ها و اطلاعات و آمارهای مربوط به آن دارای آمار قابل اتکایی در کشور نیست. هنوز 3میلیون نفر در کشور وجود دارند که می‌گویند جزو دهک‌های پایین هستند و چرا به آنان یارانه داده نمی‌شود، از طرفی هم حدود 3میلیون نفر هستند که درآمد خوبی دارند اما همچنان یارانه دریافت می‌کنند؛ بنابراین باید اطلاعات به‌خوبی پایش شود و اگر این موارد به نقطه تعادل برسد، آن موقع پرداخت یارانه می‌تواند بخشی از کمبودها را جبران کند.

  بخشی از توجه به محرومان و اقشار مختلف جامعه از طریق سفرهای استانی است که دولت و شخص رئیس‌جمهور در حال انجام آن هستند. درحالی‌که منتقدان می‌گویند این اقدامی عوام‌گرایانه است و عملاً هزینه زیادی بر دوش دولت می‌گذارد. به نظرتان آیا این انتقاد مخالفان انتقاد صحیحی است؟ تا چه حد اقدام دولت در زمینه سفرهای استانی را قبول دارید و در رفع مسائل مؤثر می‌دانید؟
ما مقوله‌ای به نام سرمایه اجتماعی داریم که این سرمایه با اعتماد مردم به دولت و حضور میان آنان افزایش پیدا می‌کند. یکی از نقدهایی که به دولت گذشته وارد می‌شد، فاصله زیاد دولت با مردم بود. درواقع در دولت قبلی رئیس‌جمهور و وزیران میان مردم حاضر نمی‌شدند که همین یکی از انتقادها به دولت بود؛ اما دولت سیزدهم و شخص رئیس‌جمهور توانست این مسئله را جبران کند. 31سفر استانی و صرف حضور رئیس‌جمهور میان مردم می‌تواند به‌نوعی بیانگر این باشد که مسائل و مشکلات مردم دیگر نقاط کشور نیز دیده می‌شود و همین سرمایه اجتماعی برای دولت است. وقتی رئیس جمهور قبلی می‌گوید من خبر نداشتم بنزین چه زمانی گران می‌شود و خودم صبح جمعه متوجه این موضوع شدم، گرچه ممکن است سخنی از روی صداقت باشد اما نحوه بیان آن برای مردم ‌آزاردهنده بود زیرا گویا رئیس‌جمهور از موضع همایونی با مردم صحبت می‌کند. این در حالی است که رئیسی باوجوداینکه خطر سیل به وی گوشزد می‌شود، اما به میان مردم می‌رود. این اقدام رئیس‌جمهور ممکن است اثر فیزیکی ملموسی نداشته باشد اما قطعاً دستاورد معنوی و روحی دارد و مردم می‌بینند رئیس‌جمهور بین آن‌هاست.
البته این سفرها گاهی دستاوردهای ملموسی هم دارد، برای مثال در همین سیل اخیر کوهرنگ اقدامات مهمی در 15 روز برای جبران تخریب سیلاب صورت گرفت. این در حالی است که بهترین وضعیتی که می‌توانستیم برای تحقق این کار در نظر بگیریم، حداقل چهار ماه زمان می‌برد اما وزیرانی همچون نیرو در محل سیل حضور یافتند و پای‌کار ایستادند تا بتوان سریع‌تر به نتیجه دست‌یافت؛ بنابراین اگر دولت مدیریت جهادی نداشت بی‌تردید اجرای کار ماه‌ها طول می‌کشید.
درواقع، این اراده جهادی دولت بود که عملاً کار غیرممکن مهندسی را میسر کرد و توانستند در 15 روز 80درصد مشکل را حل کنند. اینکه برخی افراد به چنین اقداماتی به دیده انتقاد نگاه می‌کنند، بسیار ناعادلانه است. البته اگر قرار باشد سفرهای دولتمردان سبب طرح وعده‌های غیرممکن شود، این هم یکی از ایرادهایی است که قطعاً باید دولت، معاون اول و سازمان برنامه به آن توجه کافی داشته باشند تا رفت‌وآمدهای استانی منجر به وعده‌های غیرعملیاتی نشود.

  چه ویژگی و خصوصیت بارز مدیریتی و شخصیتی از شهید باهنر را می‌شود نام برد که می‌تواند الگویی برای دولتمردان به‌خصوص در شرایط فعلی محسوب شود؟
روزی که شهید باهنر از مجلس به‌عنوان وزیر آموزش‌وپرورش رأی اعتماد گرفت، خبرنگاری از او پرسید احساسش درباره وزیر شدن چیست؟شهید باهنر در پاسخ گفت: احساسم این است که تا دیروز چهار فرزند داشتم اما از امروز به بعد 11میلیون فرزند دارم و باید در پیشگاه خداوند پاسخگوی این دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان باشم. توصیه‌ام امروز ابتدا به خودم و پس‌ازآن به کارگزاران این است آیا زمانی که قیامت شود می‌توانید پاسخگوی اعمال و تصمیماتتان باشید و آیا حق مردم را ادا کرده‌اید یا نه؟ البته انجام برخی کارها غیرممکن است اما برخی امور و وظایف هستند که با کم کردن زمان استراحت و کارهای متفرقه می‌توان آن را انجام داد. همچنین مضمون صحبت‌های رهبری خطاب به نمایندگان پیش از آغاز به‌کار مجلس یازدهم این بود که مسئولیت‌ها در جمهوری اسلامی وبال است و اگر کسی عقل دین و چشم بصیرت داشته باشد از گرفتن مسئولیت در جمهوری اسلامی فرار می‌کند مگر اینکه مسئولیت‌پذیر باشد و موردپاسخگویی قرار بگیرد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه