نکتهها آیتالله مصباح یزدی
عراقیها باقی غذای زائران را تبرک برمیداشتند
راقیها در مضیف (مهمانسرا)، غذای زیادی فراهم میکردند و ما تنها بخشی از آن را میخوردیم. بعد باقی غذا را به باغها میبردند و به افراد حاضر به عنوان تبرک میدادند و میگفتند این باقیمانده خوراک زائران پیاده امام حسین(ع) است. به گزارش خبرگزاری فارس، مرحوم احمد کافی، از خطیبان معروف کشورمان در یکی از سخنرانیهای خود به نقل خاطراتش از پیادهروی اربعین حسینی پرداخته بود. گزیدهای از این خاطرات را در ادامه میخوانید.
میرویم کنار قبر حسین عزیز شما
در ایام اربعین، ۱2- ۱0 نان میگرفتیم و از نانوا میخواستیم آن را خشک کند. سپس داخل اتاق مدرسه میبردیم و در کیسهای خُرد میکردیم. یک مَن ماست هم میگرفتیم و داخل کیسه میریختیم تا آب آن گرفته شود. نعنا و نمک هم در آن میریختیم.
هرکدام از ما یک کاسه و قاشق هم برمیداشتیم و لباسها شامل عبا و قبا را هم داخل کوله پشتی میگذاشتیم. شب پس از نماز مغرب و عشا به حرم امیرالمؤمنین(ع) میرفتیم و سلام میدادیم و میگفتیم: ما راهی کربلا هستیم، امری ندارید؟ میرویم کنار قبر حسین عزیز شما، امری ندارید؟
روضهخوانی در مسیر پیادهروی اربعین
در گروههایی ۱۰ یا ۱۵ نفره به سمت کوفه میرفتیم و از کنار فرات و نخلها پیاده راهی کربلا میشدیم. دو یا سه فرسخ که راه میرفتیم کمی استراحت میکردیم، غذایی میخوردیم و حدیث میخواندیم. در این جمعیت اهل علم سر من دعوا بود و همه میخواستند خدمتشان باشم. کار من این بود که در این مسیر هرجایی که دور هم روی خاکها مینشستیم عبای خود را به عنوان زیرانداز میانداختیم و من برای آن جمعیت روضه میخواندم. عجب حال خوبی هم داشتند.
برخی اعراب شیعه در این مسیر، گاهی فقط چهارتا درخت خرما داشتند. زمانی که محصولش میرسید، آن را نگه میداشت، صبحانه، نهار و شام خرما به زائران میداد. گاهی ۴ مَن برنج که میکاشت، محصولش را جمع میکرد، بخشی از آن را میفروخت و خرج زراعت میکرد. بقیه را نگه میداشت و حتی یک دانهاش را به زن و فرزندش نمیداد. میگفت صبر کنید زائران سیدالشهدا(ع) بیایند، این را برای آنها طبخ کنیم. این چه علاقهای به امام حسین(ع) است؟
زمانی که ما طلبهها میرسیدیم، آنها میآمدند به زور این جمعیت ۱۵-۱۰ نفره را داخل مضیف عربی خود میکردند. میهمانخانهاش سالن چندانی نبود و ۱۰ تا حصیر در آن انداخته بود. ما را به آنجا برد و با آن برنج از ما پذیرایی کرد. ظرف که نداشتند، به جای سفره حصیری پهن میکردند و برنج را روی آن میریختند. گاهی بز یا گوسفند هم طبخ کرده بودند و همراه آن میآوردند.
باقیمانده غذای ما را تبرکی برمیداشتند
پدر خانواده با فرزندانش بالای سر ما ایستاده بودند. یکی فانوس در دست داشت، دیگری لیوان دوغ دستش بود و زمانی که ما اراده میکردیم، از ما پذیرایی میکردند. غذا زیاد بود و ما فقط بخشی از آن را میخوردیم. بعد او باقیمانده غذا را به باغها میبرد و به افراد حاضر به عنوان تبرک میداد و میگفت این باقیمانده خوراک زائران پیاده امام حسین(ع) است.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
من زار قبر ابی عبدالله ع بشطّ الفرات کمن زار الله فوق عرشه
-
مبارزه با معنویتهای بیخدا در «عرفان عصر جدید»
-
رابطه قلبی با امام(ع) را با زیارت تقویت کن
-
زوروا کربلا و لا تقطعوه فاءن خیر أولاد الانبیاء ضمنته
-
آموزش قرآن باید دغدغه نهاد خانواده باشد
-
وقف 500 میلیارد تومانی
-
3
-
عراقیها باقی غذای زائران را تبرک برمیداشتند
-
2
-
اختصاص صحن حضرت زهرا(س) در نجف به زائران انفرادی
-
نوحهخوانی مهدی رسولی برای مسلمانان روسیه
-
از حکمِ گرفتن روادید تا زیارت بدهکار
-
انتشار جلد شصت و سوم « تفسیر تسنیم»