کتاب «سرود سوره» و چشمه حیاتی به نام تاریخ شفاهی
نوید سرادار
تاریخ شفاهی، فرمی برگرفته از یک احساس نیاز است. نیاز به وجود یک بیرق که تجربههای اصیل هنر انقلاب را سر دست بگیرد و رسالتها را یادآوری کند. روایت تجربههای با مردم بودن، در میان آنها زیستن و تولید آثاری از جنس آنها. در حقیقت تاریخ شفاهی میخواهد با یادآوری ذات هنر انقلاب به هر که داعیه هنر انقلابی دارد تذکر بدهد در کوچههای فرعی و بیمردم این مسیر پرچم گمراهکنندهای بلند نکند.
روایت برخی امور، ارزشی همچون و یا حتی بیش از موضوع روایت شده پیدا میکند، چون این روایتهاست که به برساخت اجتماعی منجر میشود. روایت نکردن، عین حرکت در جهت شکل گرفتن برساختی خلاف نهضت افتخارآفرین ملت ایران در دهههای گذشته است. تاریخ شفاهی، این رسالت را بر دوش میکشد. روایت، برای حفظ مسیر پیش رو و نقل اصالت آنچه گذشته است.
در این میان، برخی هنرها بذر خود را با مردم یافته و از مردم متولد شدهاند. در واقع میتوان گفت نه تنها رویش خود را از مردم داشته بلکه ذره ذره رشد و نمو خود را نیز به دست و در میان آنها کسب کردهاند. سرود، قله شاخص این دست از هنر است؛ فعالترین درخت باغستان هنرهای انقلابی. هنری که به واسطه شرایط خاص سالهای انقلاب و پس از آن و همچنین حضور مردم در عرصههای اجتماعی، سیاسی و نظامی، عطری متفاوت از دیگر شاخههای هنری یافت.بسیاری از گروههای سرود در مساجد و در میان مردم شکل گرفت و به فراخور زمانه، رسالت خاص خود را ایفا کرد. این بستر هنری گرچه در طول دهههای پس از انقلاب فرازهای اندک و فرودهای فراوانی داشت اما هیچگاه از بین نرفت.
نمونه حضور و بروز آن، جمعی مانند گروه سرود «سوره» در مشهد است. گروهی که به دست یک فعال فرهنگی در مسجد فاطمیه(س) مشهد شکل گرفت و با فعالیت مستمر به موفقیتهای زیادی دست یافت.تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مجموعه هنر مسجدی، کتاب سرود سوره را به چاپ رسانده است. اثری با روایت حمیدرضا نجار، سرپرست گروه سرود سوره که از رویش و رشد این جمع از مسجد فاطمیه(س) تا پایگاه بسیج مسجد امام علیبن موسیالرضا(ع) مشهد را روایت کرده است. مهدی عشقی رضوانی تحقیق و مصاحبه این اثر و فریده الیاسیفرد تدوین و نگارش آن را انجام داده است.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه