بسترسازی «شی» در مسیر نظم چینی

بسترسازی «شی» در مسیر نظم چینی

نوذر شفیعی، کارشناس مسائل شرق آسیا


همزمان با فرسایشی شدن جنگ میان روسیه و اوکراین و نبود هیچ روزنه‌ای برای پایان دادن به این بحران، روز گذشته رئیس‌جمهور چین از اقدام دیپلماتیک این کشور برای پایان دادن به این تنش خبر داد. طرح جدید پکن که در دیدار شی جین‌پینگ، با اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان رونمایی شد شامل چهار بند است: حفظ صلح و ثبات و اجتناب از بهره‌برداری خودخواهانه در مسئله اوکراین برای طرف‌های غربی، کاهش درگیری و بسترسازی برای تعدیل و آرام‌سازی تنش میان کی‌یف و مسکو، خودداری از افزایش تنش و تلاش برای احیای صلح و کاهش آثار منفی بر اقتصاد جهان به‌ویژه در صنایع جهانی و زنجیره تأمین مواد غذایی.
گام دیپلماتیک در حالی است که اژدهای زرد سال گذشته طرحی 9 ماده‌ای برای حل بحران اوکراین ارائه داد، اما به دلیل فاصله داشتن با واقعیت‌های میدانی، ازجمله تغییرات ژئوپلتیک کنونی نتیجه‌ای نداشت. با این تفاسیر، به نظر می‌رسد پکن از مطرح کردن این طرح جدید چند هدف را دنبال می‌کند. نخست اینکه در شرایط فعلی، چین در سطح بین‌الملل همواره خود را به‌عنوان کشوری که در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی است قلمداد می‌کند و تلاش دارد نظم چینی را در جهان فراهم کند. در این مسیر و برای اجرای این هدف، مقدماتی شامل موضوعات امنیت و توسعه تمدن جهانی را مطرح می‌کند. پکن سعی دارد رویکرد خود را درباره بحران‌های جهانی ازجمله جنگ اوکراین نشان دهد و سعی دارد در چارچوپ ابتکار امنیت جهانی، از طریق گفت‌وگو و مذاکره در کنار سازمان ملل نقش‌های میانجی‌گری را ایفا کند. چین در سال‌های گذشته طرح‌هایی را هم در راستای معماری جدید خاورمیانه ارائه داده و حتی سعی داشته ماه‌های گذشته در مسئله فلسطین هم نقش‌آفرینی کند. هرچند پکن در موضوع سوریه و حتی روابط تهران و ریاض تا حدودی نقش‌آفرینی کرد اما این ابتکارات با هدف نشان دادن چهره چین به‌عنوان یک کشور صلح‌طلب در جهان بوده و مقامات پکن درصددند نظم چینی را با حفظ محوریت سازمان ملل ایفا کنند. با توجه به طرح چهار بندی جدیدی که چین روز گذشته مطرح کرده، ممکن است در عمل این کشور با چالش‌هایی مواجه شود، اما چین قصد دارد مسیر بازنگری و توسعه دیپلماسی و قدرت بین‌المللی خود را به جهان نشان دهد. در این میان، پکن برای اینکه به یک ابرقدرت جهانی تبدیل شود نیازمند یک حامی راهبردی در عرصه بین‌المللی است و بهترین کشور برای پکن، روسیه است، چراکه می‌تواند از ظرفیت مسکو برای تبدیل شدن به یک کشور ابرقدرت استفاده کند. اما از زمان شکل‌گیری بحران اوکراین، چین این اقدام را تله‌ای از سوی غرب برای نابودی و تضعیف روسیه می‌داند، چراکه گام بعدی واشنگتن و ناتو نزاع با چین خواهد بود. در این مسیر، پکن از ابتدای جنگ اوکراین به‌عنوان شریک و متحد راهبردی روسیه کمک‌های نظامی و تسلیحاتی زیادی به مسکو داشته است، اما همزمان این کشور همانند دیگر کشورهای اروپایی به‌خصوص آمریکا خودش را به‌عنوان یک بازیگر بی‌طرف در جهان معرفی می‌کند و درصدد است هر چه سریع‌تر بحران اوکراین حل شود تا فشارهای غرب بر روسیه کاهش یابد و اگر در آینده میان پکن و واشنگتن درگیری ایجاد شود، روسیه به‌عنوان یک پشتوانه قوی در کنار چین در برابر آمریکا بایستد. امروز ایالات متحده آمریکا بخشی از بحران اوکراین تلقی می‌شود. غرب روی اوکراین قمار کرده و فرضش بر این است اگر کی‌یف در برابر مسکو در جنگ موفق شود مرز جدید تمدن غربی با تمدن روسی مشخص خواهد شد؛ در واقع مقدمه‌ای برای خیلی از موضوعات دیگر است و ممکن است پروژه غربی‌سازی جهان شکل جدیدی به خود بگیرد و ما شاهد یک دوره جدید در روابط بین‌الملل باشیم که با تداوم غربی شدن همراه باشد. اما اگر غرب در اوکراین شکست بخورد به اعتبار و وجهه اروپا و ایالات متحده آمریکا آسیب زیادی وارد خواهد شد، چراکه واشنگتن در مسیرهای آینده ازجمله چالش با چین دچار مشکل خواهد شد و ما با افول هژمونی قدرت آمریکا در جهان مواجه خواهیم شد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه