حدیث معراج در میان احادیث شیعه بی‌نظیر است یعنی در عالم بی‌نظیر است. پیامبر در سفر معراج با خدای تبارک و تعالی صحبت کردند. یکی از فرازهای حدیث معراج این است: فرمود: یا أحْمَد هَلْ تـَعْـلـَمُ ما میراثُ الصَّوم؟ آیا می‌دانی نتیجه روزه چیست؟ قالَ: لا. در تمام این مدت که دارند صحبت می‌کنند یا در بسیاری از موارد خدای متعال از ایشان سؤال می‌کند و ایشان می‌فرمایند نه. آن وقت خدای متعال توضیح می‌دهد. فرمود: ثـُمَّ قالَ: میراثُ الصَّوم قِلـَّه ُ الأکـْل وَ قِلـَّه ُ الکـَلام؛ ثمره روزه این است که انسان کمتر می‌خورد. نتیجه اینکه من تلافی یک روز 17 ساعته را در افطار درنیاورم. شما که جوان هستید معده‌تان قوی است و خیلی احساس سنگینی نمی‌کند. اگر هم احساس سنگینی کرد یک کمی دراز می‌کشید و حل می‌شود. پس می‌شود تلافی‌اش را درآورد. اما نه. این‌گونه نباشد. کمی کمتر. میراث روزه کمتر خوردن و کمتر حرف زدن است. اگر آدم گرسنه باشد خیلی حال حرف زدن ندارد. باز اگر جوان باشد دارد. ثـُمَّ قالَ وَ ما میراثُ الصُّمت؟ آقا شما فرمودید کمتر حرف زدن. این کمتر حرف زدن نتیجه دارد؟ فرمود: أنـَّها تورثُ الحِکمَه؛ حکمت به بار می‌آورد. اگر آدم کم حرف زد و در نتیجه‌اش حکمت به بار آمد خودش می‌فهمد کم حرف زدن چقدر خوب است. 
خب یک مطلب دیگر که بهتر از آن است که من عرض کردم. می‌فرماید: نتیجه حکمت به بار آمدن چیست؟ وَ هِیَ تورثُ المَعْرفـَه؛ آدم به معرفت می‌رسد. نتیجه به معرفت رسیدن چیست؟ وَ تورثُ المَعْرفـَه الیَقین؛َ یقین به بار می‌آورد. حالا می‌خوانیم تا ببینیم چه می‌گوید و این یقین انسان را تا کجا می‌برد.  کسی که از دنیا رفت، وقتی به آن دنیا می‌رود متوجه می‌شود سرمایه‌اش چقدر است. حسرت می‌خورد اگر من آن روز این کار را نکرده بودم، اگر آن کار را کرده بودم، اگر آن حرف را نزده بودم، اگر آن چیز را نخورده بودم، اگر آنجا را نرفته بودم، اگر رفته بودم، حسرت، حسرت، حسرت. معرفت، یقین به بار می‌آورد. خب یقین چه نتیجه‌ای دارد؟ فـَإذا اسْتـَیْقـَنَ العَبْدُ لا یُبالی کـَیْفَ أصْبَحَ بـِعُسْرٍ أمْ بـِیُسْرٍ. حرف خیلی بزرگی است. وقتی بنده یقین کرد دیگر باکی ندارد صبح فردا که از خواب برخاست، نان دارد بخورد یا ندارد.