میراث ورزشی خراسان چگونه به نام یک نفر سند خورد؟

حال این روزهای کشتی باچوخه خوب نیست!

میراث ورزشی خراسان چگونه به نام یک نفر سند خورد؟

کمتر خراسانی را می‌توان یافت که کشتی باچوخه را نشناسد و علاقه‌ای به این رشته جذاب و دیدنی نداشته باشد. چوخه از شمالی‌ترین نقطه خراسان شمالی تا جنوبی‌ترین آبادی خراسان جنوبی خواهان داشته و دارد.


بی‌مهری‌هایی درباره مادر چندین رشته ورزشی که بیشتر آن‌ها ماهیتی رزمی دارند، صورت گرفته و بچه‌های کشتی باچوخه هرکدامشان قوانین و مقرراتی مستقل و رقابت‌هایی جداگانه دارند. آن‌ها حتی در المپیک هم دارای جایگاه خاص خود هستند؛ اما مادر این رشته‌ها این روزها حال خوشی ندارد. کشتی باچوخه حالا نه آزادکاری به کشتی خراسان، ایران و جهان معرفی می‌کند، نه جودوکاری کارکشته تحویل میادین ورزشی می‌دهد و نه از کوراش‌کار و کبدی‌کارانی می‌توان نشان یافت که از گودهای خاکی چوخه به ورزش ایران و جهان شناسانده شده‌اند. کشتی باچوخه هرچه اکنون دارد، از سال‌های دور است. حتی برخی گستاخی و فرصت‌طلبی‌هایشان را به حدی رسانده‌اند که مالکیت آن را ادعا کرده‌ و سند به نام خود و فرزندانشان زده‌اند. مسئولان اگر دلشان به حال ورزش خراسان می‌سوزد، بد نیست پیگیر این مسئله باشند که مگر می‌شود میراث معنوی چندین و چندساله ورزش این دیار را به نام فردی سند زد؟ اگر این‌گونه باشد، شاهنامه و اشعار ناب فردوسی در وصف کشتی یلان این مرز و بوم تکلیفش چیست؟ حتماً پس از این قرارشان مصادره و سند زدن شاهنامه است!
البته این مسئله در ورزش خراسان به امروز و دیروز برنمی‌گردد و سال‌ها پیش باشگاه ابومسلم با آن ریشه و سابقه به نام پدر و پسری سند خورد و این بار کشتی باچوخه با همان سناریو در حال از بین رفتن است!
پیشکسوت کشتی باچوخه خراسان در واکنش به این موضوع می‌گوید: باید تأسف بخوریم برای ورزشی که مدیران ناکارآمدی دارد. این موجب شده برخی افراد از شرایط موجود سوءاستفاده کنند و آشکارا میراث چندهزار ساله خراسان را به نام خود سند بزنند.

سند چوخه برای پدر و پسر!
علی شهیدی ادامه می‌دهد: چند ماه است جامعه چوخه‌کاران و چوخه‌دوستان با این خبر در شوک قرار گرفته‌اند. پرسش ما از مدیر کل ورزش، وزیر ورزش، نمایندگان مجلس و حتی مقام‌های قضایی این است که چطور ممکن است فردی با کمترین سابقه فعالیت در کشتی باچوخه ادعا می‌کند و خیلی راحت سند شش‌دانگ برای مالکیت این رشته به نام خودش و پسرش می‌گیرد.(پنج‌دانگ به نام خودش و یک دانگ به نام پسرش) آن هم درست زمانی که چند قاضی و مسئول از دادگستری امور مربوط به کشتی چوخه را برعهده داشتند! هر فرد ناآگاهی هم می‌داند این کار از ریشه اشکال دارد. اگر این‌گونه است، هر کسی می‌تواند به دنبال سند زدن رشته‌های ورزشی دیگر به نام خودش باشد. این کار را با کدام دلیل و استدلال انجام دادند؟ 
وی اظهار می‌کند: یادم می‌آید چند سال پیش چنین موضوعی در خصوص باشگاه ابومسلم اتفاق افتاد و به یکباره برای این تیم ریشه‌دار مالک پیدا شد آن هم به نام پدر و پسری دیگر. پس از آن هر روز وضعیت ابومسلم وخیم‌تر و سرانجام به طور کامل از روی نقشه ورزشی کشور حذف شد. اگر قصد و هدف از سند زدن کشتی باچوخه این است که چوخه را ریشه‌کن کنند، باید بگویم اگرچه این رشته مورد بی‌مهری مسئولان قرار گرفته؛ اما چون چوخه ماهیتش مردمی بودنش است، هیچ وقت از بین نخواهد رفت.

ضعف چوخه برابر با تضعیف چند رشته ورزشی
پیشکسوت کشتی باچوخه خراسان با ابراز گلایه از مسئولان درخصوص بی‌توجهی به مردمی‌ترین ورزش خراسان می‌گوید: بی‌مهری‌ها به جایی رسیده که پس از این همه سال فعالیت، این رشته پرطرفدار کشتی باچوخه حتی یک اتاق برای گذران امور خود ندارد! همه رشته‌هایی که از چوخه تغذیه می‌شوند مثل جودو، کوراش، کشتی آزاد، آلیش و حتی کبدی هم مکان و دفتر دارند و هم بودجه و امکانات؛ اما کشتی باچوخه هر روز وضعیتش بدتر می‌شود. اگر امروز خراسان نه کشتی‌گیر آزادکار شاخصی دارد و نه جودوکار مطرحی، دلیلش نادیده گرفتن کشتی باچوخه است.
شهیدی می‌افزاید: کشتی باچوخه تا جایی رشد کرد که حتی مسابقات جهانی برای آن ترتیب دادند و یک دوره در هندوستان برگزار شد. در گذشته هر هفته گودهای سطح شهر مشهد پر می‌شد از تماشاچی و چندین هزار نفر کشتی‌ها را از نزدیک با کیفیت بالا می‌دیدند؛ اما چرا الان 15 تا 200 نفر که بیشترشان ریش‌سفیدان و پیشکسوتان هستند، به گودها می‌روند؟ اگر حضور و حمایت‌های همین افراد هم نباشد، کشتی باچوخه به طور کامل خواهد مرد! درست زمانی که گود کشتی باچوخه مهدی‌آباد در مشهد را برچیدند، فاتحه این رشته خوانده شد و دیگر نتوانست خودش را جمع و جور کند.

جست‌وجوی چوخه در فیلم و عکس‌های قدیمی!
کشتی‌گیر و پیشکسوت کشتی باچوخه مشهد نیز درخصوص شرایط فعلی این رشته می‌گوید: در یک کلام باید بگویم با قاضی و سرهنگ و کارمند نمی‌شود رشته‌ای را که از ابتدا مردمی بوده، اداره کرد. کشتی چوخه باید به دست مو سفیدکرده‌های این رشته اداره شود البته با حمایت و همراهی مسئولان.
عباس نیک‌سرشت ادامه می‌دهد: نمی‌دانم با هدف یا بی‌هدف برخی‌ها که اصلاً از خانواده چوخه نبودند، چه کردند که این رشته ورزشی تا مرز محو شدن پیش رفت و چنانچه فکری برایش نکنند، از چند سال آینده باید چوخه را در عکس و تصاویر گذشته  جست‌وجو کنیم.
او همچنین بیان می‌کند: در گذشته هم برای بدست آوردن قند گودها هر هفته رقابت شدید و جذابی برپا بود و هم در مسابقات مختلفی که برگزار می‌شد، مدعیان زیادی حضور داشتند. الان متأسفانه پهلوانی نمانده و اگر رقابتی برگزار می‌شود، سطح بسیار پایینی دارد! کشتی چوخه به برگزاری رقابت در برخی از مراسم‌های عروسی آن هم در بعضی نقاط استان محدود شده است! 

خبرنگار: هاشم رسائی‌فر

برچسب ها :
ارسال دیدگاه